مقیاس پذیری در بلاکچین چیست و چرا آینده ارزهای دیجیتال به آن گرهخورده است؟
متوسط
12:02
15 دقیقه
اگر چند صباحی از حضور شما در دنیای ارزهای دیجیتال میگذرد پس حتماً به گوشتان خورده است که اتریوم یا بیت کوین با مشکل مقیاس پذیری مواجه هستند یا یکی از ارزهای دیجیتال مقیاس پذیری نامحدود دارد. مقیاس پذیری را میتوان از مهمترین فاکتورهایی در نظر گرفته روی آینده ارزهای دیجیتال تأثیرگذار خواهد بود. توسعه دهندگان راهکارهای مختلفی را بهمنظور رفع مشکل مقیاس پذیری بلاکچین رمزارزها به کار گرفتهاند. در این مقاله بیشتر با مفهوم مقیاس پذیری آشنا خواهید شد.
مقیاس پذیری بلاکچین چیست؟
مقیاس پذیری بلاکچین به معنای پتانسیل یک شبکه بلاکچین برای پردازش کردن حجم بالایی از تراکنشها است. برای رسیدن به این هدف، شبکه باید بتواند حجم افزایش یافتهای از عملیات را بهخوبی انجام دهد.
عوامل تعیینکننده مقیاس پذیری بلاکچین شامل نرخ تراکنش (TPS)، ارتفاع بلوک (تعداد تراکنش در هر بلاک) و اندازه تراکنش است. این عوامل تعیینکننده بسیار مهم هستند زیرا هرچه TPS بیشتر و/یا بلوکها بزرگتر باشند، توانایی پروتکل بلاکچین برای مدیریت کردن مؤثر حجم زیاد عملیات افزایش مییابد.
اگرچه بلاکچینهایی مانند اتریوم نشان دادهاند که چگونه میتوان امنیت دفتر کل را به صورت کاملاً غیرمتمرکز تأمین کرد، اما هیچ کدام مقیاسپذیر نیستند. افزایش روزافزون حجم بلاکچینها منجر به بروز مشکلات مقیاس پذیری شده است.
بیت کوین که امنترین و غیرمتمرکزترین رمزارز است در حال حاضر دارای مشکل مقیاس پذیری است زیرا فقط میتواند ۷ تراکنش را در ثانیه پردازش کند. این بلاکچینها سعی کردهاند مشکل مقیاس پذیری را با افزایش اندازه بلوکها حل کنند. اما احتمال متمرکز شدن بلاکچینها مانع از بهکارگیری این روش شده است.
عوامل مؤثر بر عملکرد بلاکچین
- مکانیسم اجماع: تکنیک یا مکانیسمی که بر اساس آن یک تراکنش در شبکه بلاکچین منتشر، تأیید و نهایی میشود بهعنوان پروتکل یا الگوریتم اجماع شناخته میشود.
- تأخیر شبکه: داشتن پهنای باند اختصاصی شبکه تا حد زیادی در به حداقل رساندن تأخیرهای شبکه و بهبود توان کلی آن کمک میکند.
- زیرساخت گره یا نود: گرههای بلاکچین شامل یک موتور زمان اجرا و یک پایگاه داده بوده که به صورت محلی یا روی ابر ذخیره میشود. در غیاب زیرساخت اختصاصی (مانند سیپییو، کارت حافظه، هارددیسک) بهاحتمال زیاد عملکرد گره دچار مشکل میشود.
- تعداد گرهها: هر چه تعداد گرهها بیشتر شود، زمان لازم برای انتشار تراکنش در شبکه و رسیدن به اجماع هم افزایش مییابد و این موجب تضعیف بیشتر عملکرد کلی میشود.
- پیچیدگی قرارداد هوشمند: هرچه پیچیدگی قراردادهای هوشمند از نظر منطق اعتبارسنجی و تعداد خواندن و نوشتنها از/به دفتر کل بیشتر شود، زمان تأخیر پردازش نیز افزایش مییابد و این بر عملکرد کلی تأثیر میگذارد.
- اندازه بار تراکنش: ازآنجاکه تراکنش و بار آن باید در شبکه به همه گرهها منتقل شود، بارهای بزرگتر زمان بیشتری برای بازتولید در گرهها میطلبد؛ بنابراین یکی از بهترین راهحلها این است که بارهای بزرگ و اسناد را در یک محل ذخیره سایدچِین ذخیره و مرجع آنها را در بلاکچین ثبت کرد.
- ذخیرهسازی محلی گره: به طور معمول، شبکههای بلاکچین از منابع ذخیره داده ارزشمند برای حفظ تراکنش و وضعیت دفتر کل پشتیبانی میکنند. در این فرایند خواندن و نوشتن بسیار زیادی رخ میدهد و کارایی منبع داده یک عامل مهم و مؤثر در عملکرد کل شبکه است.
چرا مقیاس پذیری یک مشکل برای ارزهای دیجیتال است؟
برای اینکه سرعت پذیرش ارزهای دیجیتال توسط همگان و استفاده از آنها در معاملات روزمره افزایش یابد، هر شبکه باید بتواند در وهله اول ثابت کند که میتواند بدون مشکلات مربوط به پردازش و تأخیر حجم مشخصی از تراکنشها را پردازش کند.
ثانیاً، شبکه باید به کاربران اطمینان بدهد که میتواند تعداد فزایندهای از تراکنشها را در آینده پردازش کند. این همان «مقیاسپذیر کردن» شبکه است. در واقع مقیاس پذیری به معنای افزایش اندازه، ظرفیت و در نتیجه، امنیت شبکه است.
از سوی دیگر، شبکه باید برای تشویق کردن ماینرها به مشارکت و رقابت مستمر مشوقهای کافی از نظر کارمزد تراکنش در نظر بگیرد.
در مقایسه با خدمات دهندگان پرداخت سنتی مانند ویزا یا پِی پال، ظرفیت تراکنش ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم بسیار کم است. پیشروترین شرکت خدمات پرداخت جهان یعنی ویزا ادعا میکند که قادر است بیش از ۶۵۰۰۰ پیام تراکنش را در ثانیه مدیریت کند و در واقع به طور متوسط روزانه ۱۵۰ میلیون تراکنش را پردازش میکند. در مقابل، شبکه پرداخت پی پال فقط ۱۹۳ تراکنش در ثانیه یا حدود ۵ میلیون تراکنش در روز را پردازش میکند.
بنابراین، سرعت و امنیت شبکه دو عامل اصلی تعیینکننده اعتبار یک شبکه پرداخت هستند. در نتیجه، زیرساختهای کنونی شبکههای ارزهای دیجیتال باید به شکلی مناسب گسترش یابد تا بتواند حجم تراکنشها و کاربران بیشتری را جذب کند.
جامعه بیت کوین قابلیت سگویت (SegWit) را در سال ۲۰۱۷ بهعنوان یک سافت فورک پروتکل بیت کوین فعال کرد تا استفاده از راهحلهای لایه دوم برای مقیاس پذیری بیت کوین را امکانپذیر کند. در اصل، سگویت شامل حذف کردن (segregating) «شاهد» (witness) – دادههای مورد نیاز برای بررسی اعتبار تراکنشها – از لیست ورودیها بود.
یکی دیگر از راهحلهای مقیاس پذیری که هدف آن کاهش حجم دادهها در بلاکچین است، شبکه لایتنینگ است؛ شبکه لایتنینگ یک پروتکل پرداخت «لایه ۲» بر روی بیت کوین است که بر اساس شبکهای از کانالهای پرداخت دو طرفه عمل میکند و در نتیجه به انجام تراکنشهای روزمره پرداخت کارمزدهای غیرمعقول کمک میکند.
برای اطلاعات بیشتر در خصوص لایتنینگ حتما نگاهی به مقاله «شبکه لایتنینگ (Lightning) بیت کوین چیست؟» بیندازید.
شاخص فاندینگ ریت چیست و در ارز دیجیتال بیت کوین و صرافی بایننس به چه معناست؟
پس از نزدیک شدن تراکنشهای بیت کوین به محدودیت شبکه در اواخر سال ۲۰۱۷ دو مکتب فکری مهم در مورد مقیاس پذیری شبکه شکل گرفت. حامیان یک گروه خواستار افزایش محدودیت اندازه بلوک بودند و گروه دیگر طرفدار مقیاسپذیر کردن برون زنجیرهای شبکه با افزودن پروتکلهای اضافی در لایههای بالاتر، تا حدودی مشابه ساختار کنونی اینترنت، بودند.
مقیاس پذیری افقی و عمودی چیست؟
بحث دیگری که باید در مورد اثربخشی راهحلهای مقیاس پذیری در نظر داشت تقسیم شدن راهحلهای مقیاس پذیری به دو گروه افقی و عمودی است. هر کدام از این راهحلها مزایا و معایبی در زمینه غیرمتمرکز بودن دارند.
مقیاس پذیری عمودی شامل افزودن قدرت پردازش و حافظه به هر گره و متعاقباً داشتن گرههای قویتر است. در نتیجه، کارایی هر تراکنش افزایش پیدا میکند. در سوی دیگر، مقیاس پذیری افقی به معنای افزودن دستگاههای بیشتر به سیستم و افزایش ظرفیت پردازش کلی شبکه است.
به طور خلاصه، وجود گرههای کمتر و در نتیجه متمرکز بودن بیشتر شبکه (مانند EOS) بهطورکلی موجب افزایش سرعت شبکه میشود، درحالیکه شفافیت و تغییرناپذیری کلی چنین شبکههایی نسبت به شبکههای بسیار غیرمتمرکز مانند بیت کوین کمتر است.
در حال حاضر بعید است که از نظر فناوری، یک راهحل مقیاس پذیری واحد بتواند همه عوامل را در نظر بگیرد و یک راهحل بهینه برای شبکه بیت کوین ارائه کند. بااینحال، بسیاری از کوینهای دیگر در حال کار کردن روی پیشنهادهایی هستند تا همزمان با پیشرفت فناوری راهحلهای مختلفی را برای حل این مشکل پیدا کنند.
راهحلهایی حل مشکل مقیاس پذیری بلاکچین ارزهای دیجیتال
هم اتریوم و هم بیت کوین راهحلهای زیادی را ارائه کردهاند که یا قبلاً اجرا شدهاند یا قرار است اجرا شوند. در ادامه با برخی از مهمترین این راهحلها آشنا میشویم.
- سگویت
- افزایش اندازه بلوک
- شاردینگ
- اثبات سهام
- کانالهای وضعیت برون زنجیرهای
- پلاسما
سگویت
دکتر پیتر ویول از شرکت بلاک استریم (Blockstream) سگویت را یکی از ویژگیهای سایدچین میداند که به موازات بلاکچین اصلی بیت کوین اجرا میشود.
فعال کردن سگویت به این معنی است که تمام دادههای مربوط به امضای هر تراکنش از زنجیره اصلی به زنجیره جانبی (سایدچین) منتقل میشود.
مزایای سگویت
- افزایش تعداد تراکنشهایی که یک بلوک میتواند در خود ذخیره کند
- کاهش کارمزدهای تراکنش
- کاهش حجم هر تراکنش
- امکان تأیید شدن سریعتر تراکنشها به دلیل کاهش زمان انتظار
- کمک به مقیاس پذیری بیت کوین
- امکان افزایش کارمزدهای دریافتی ماینرها در نتیجه افزایش تعداد تراکنشهای هر بلوک
- حذف انعطافپذیری تراکنشها و کمک به فعالسازی پروتکل لایتنینگ
- رفع مشکل هشگذاری درجه دوم: هشگذاری درجه دوم مسئلهای است که به دنبال افزایش اندازه بلوک ایجاد میشود. در این مشکل هشگذاری امضا برخی از تراکنشها به صورت درجه دوم افزایش مییابد.
اساساً، دو برابر شدن حجم تراکنشها در یک بلوک موجب دو برابر شدن تعداد تراکنشها شده و این به نوبه خود موجب دو برابر شدن میزان دادههای امضای موجود در هر یک از این تراکنشها میشود. این امر موجب افزایش حتی بیشتر حجم تراکنشها و زمان پردازش تراکنشها تا حد زیادی میشود. این اتفاقات مسیر را برای فعالیت بازیگران مخرب که ممکن است بخواهند بلاکچین را اسپم کنند هموار میکند.
سگویت این مشکل را با تغییر نحوه محاسبه هش امضا حل کرده و در نتیجه کل فرایند را کارآمدتر میکند.
معایب سگویت
- در این شرایط ماینرها کارمزد کمتری برای تأیید تراکنشها دریافت میکنند.
- پیادهسازی پیچیده است و همه کیف پولها باید خودشان سگویت را پیادهسازی کنند. احتمال اینکه کیف پولها در دفعه اول این کار را بهدرستی انجام ندهند بسیار زیاد است.
- سگویت منجر به افزایش چشمگیر استفاده از منابع میشود زیرا ظرفیت، تراکنشها، پهنای باند و همه جوانب دیگر دچار افزایش میشود.
- همانطور که در هارد فورک بیت کوین کش دیدیم این راهحل در نهایت موجب ایجاد دو دستگی در جامعه بیت کوین کور شد.
افزایش اندازه بلوک
اما اگر مشکل اصلی بیت کوین و اتریوم محدودیت اندازه بلوک است چرا این اندازه را افزایش ندهیم؟ در ابتدا قرار نبود اندازه هر بلوک بیت کوین به ۱ مگابایت محدود شود اما ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت کوین، مجبور شد برای جلوگیری از مختل شدن شبکه بهوسیله تراکنشهای اسپم این محدودیت را اعمال کند.
دلایل مخالفت با افزایش اندازه بلوک
- ماینرها انگیزه خود را از دست میدهند زیرا کارمزد تراکنش کاهش مییابد؛ با افزایش اندازه بلوکها تراکنشها بهراحتی و با سرعت بیشتری در بلوکها ثبت شده و این موجب کاهش قابلتوجه کارمزد تراکنشها میشود.
- از بیت کوین نباید برای مصارف روزمره استفاده کرد؛ برخی از اعضای جامعه مخالف استفاده از بیت کوین برای انجام تراکنشهای معمولی روزمره هستند.
- این راهحل موجب ایجاد تفرقه در میان جامعه طرفداران میشود؛ افزایش اندازه بلوک بهناچار باعث ایجاد یک فورک در سیستم و وجود دو بیت کوین در کنار هم میشود و این در نهایت در جامعه طرفداران دو دستگی ایجاد میکند.
- موجب افزایش متمرکز شدن میشود؛ ازآنجاکه اندازه شبکه افزایش مییابد، میزان قدرت پردازشی مورد نیاز برای استخراج نیز افزایش مییابد. این کار باعث از دور خارج شدن تمام استخرهای استخراج کوچک شده و قدرت استخراج را به طور انحصاری به استخرهای بزرگ میدهد.
دلایل موافقت با افزایش اندازه بلوک
- افزایش اندازه بلوک در واقع به نفع ماینر است؛ افزایش اندازه بلوک به معنای افزایش تعداد تراکنش در هر بلوک است که به نوبه خود موجب افزایش میزان کارمزد تراکنشی میشود که ماینرها از استخراج یک بلوک به دست میآورند.
- بیت کوین باید بیشتر رشد کند و برای «افراد عادی» قابل دسترسی باشد. اگر اندازه بلوک تغییر نکند، این احتمال وجود دارد که کارمزد تراکنشها بیشتر و بیشتر شود.
- این تغییرات یک باره اتفاق نمیافتند بلکه بهتدریج و بهمرورزمان اتفاق میافتند. بزرگترین ترس مردم از تغییر اندازه بلوک این است که این تغییر به صورت همزمان چیزهای زیادی را تحت تأثیر قرار داده و باعث اختلال بزرگی میشود.
- در حال حاضر پشتیبانی زیادی از افزایش اندازه بلوک میشود و افرادی که با پیشرفت زمان جلو نمیروند ممکن است عقب بمانند.
- سگویت یک راهحل دائمی نیست.
راهنمای جامع آموزش متاتریدر 5 از نصب و راه اندازی تا واریز و ترید
اثبات سهام
معرفی مکانیسم اثبات سهام (Proof of Stake) بلاکچین را بسیار سریعتر میکند زیرا در این صورت بسیار سادهتر میتوان بررسی کرد که چه کسی بیشترین سهام و در نتیجه بیشترین قدرت هشگذاری را دارد. رسیدن به اجماع در این روش بسیار سادهتر است. بهعلاوه، پیادهسازی «بلاکچین اثبات سهام» بخشی جداییناپذیر سرنیتی (Serenity)، چهارمین و آخرین شکل اتریوم، است.
در عین حال، اثبات سهام پیادهسازی شاردینگ را آسانتر میکند. در سیستم اثبات کار، حمله به شاردهای واحد که شاید هش ریت بالایی نداشته باشند برای مهاجم راحتتر خواهد بود.
همچنین، در مکانیسم اجماع اثبات سهام ماینرها کارمزد بلاک دریافت نمیکنند و فقط میتوانند از طریق کارمزد تراکنشها درآمد کسب کنند. این امر آنها را تشویق میکند تا اندازه بلوک را افزایش دهند تا تراکنشهای بیشتری (از طریق مدیریت کردن گس) پردازش کنند.
شاردینگ
بزرگترین مشکل اتریوم سرعت تأیید تراکنشها است. هر گره کامل در شبکه اتریوم باید کل بلاکچین را دانلود و ذخیره کند. کاری که شاردینگ (Sharding) انجام میدهد این است که هر تراکنش را به چندین شارد (تکه) تقسیم کرده و بین شبکه پخش میکند. گرهها در کنار هم روی شاردهای جداگانه کار میکنند. این به نوبه خود موجب کاهش زمان کلی پردازش تراکنشها میشود.
تصور کنید بلاکچین اتریوم به هزاران جزیره تقسیم شده است. هر جزیره میتواند کار خود را انجام دهد. هر کدام از این جزیرهها ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و همه افراد متعلق به آن جزیره، یعنی حسابها، میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند و میتوانند آزادانه از همه ویژگیهای آن بهره ببرند. اگر آنها بخواهند با جزایر دیگر تماس بگیرند باید از نوعی پروتکل استفاده کنند.
چالشهای پیادهسازی شاردینگ چیست؟
- باید مکانیسمی برای مدیریت کردن اینکه چه کسی کدام شارد را پیادهسازی میکند وجود داشته باشد. این کار باید به روشی مطمئن و کارآمد انجام شود تا موازیکاری و امنیت در شبکه حفظ شود.
- به گفته ولاد زمفیر، برای اطمینان از سهولت شاردینگ ابتدا باید مکانیسم اثبات سهام پیادهسازی شود. در سیستم اثبات کار حمله به شاردهای دارای هش ریت کمتر آسانتر خواهد بود.
- گرهها بر روی یک سیستم بیاعتماد کار میکنند، بدین معنا که گره A به گره B اعتماد ندارد و هر دو باید صرفنظر از این اعتماد به اجماع برسند؛ بنابراین، اگر یک تراکنش خاص به چندین شارد تقسیم شود و در میان گره A و گره B توزیع شود گره A باید نوعی مکانیسم اثبات را ارائه کند که در شارد خود آماده کرده است.
کانالهای وضعیت برون زنجیرهای یا شبکه لایتنینگ
کانالهای وضعیت برون زنجیرهای (Off Chain State Channels) از دیگر راهکارهای حل مشکل مقیاس پذیری در ارزهای دیجیتال است.
کانال وضعیت (State Channel) یک کانال ارتباطی دو طرفه بین شرکتکنندگان است که آنها را قادر به انجام تراکنشهایی میکند که معمولاً در بلاکچین و خارج از بلاکچین اتفاق میافتد. این کانال میتواند زمان پردازش تراکنشها را به صورت تصاعدی کاهش دهد زیرا با وجود آن دیگر لازم نیست برای تأیید شدن تراکنشتان به یک شخص ثالث مانند ماینرها متکی باشید.
اما الزامات کانالهای وضعیت برون زنجیرهای چیست؟
- بخشی از وضعیت بلاکچین از طریق چند امضایی یا نوعی قرارداد هوشمند قفل میشود که مورد توافق مجموعهای از شرکتکنندگان است.
- شرکتکنندگان با امضا کردن تراکنشها بین یکدیگر و بدون ارسال کردن هر اطلاعاتی به ماینرها، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
- سپس کل مجموعه تراکنش به بلاکچین اضافه میشود.
کانالهای وضعیت را میتوان در هر لحظهای که از قبل توسط شرکتکنندگان تعیین شده است بست. زمان بسته شدن ممکن است به دو روش زیر تعیین شود:
- مدت زمان سپری شده مشخص؛ بهعنوان مثال شرکتکنندگان میتوانند در مورد باز کردن یک کانال وضعیت و بستن آن پس از ۲ ساعت به توافق برسند.
- بر اساس حجم کل تراکنشهای انجام شده؛ بهعنوان مثال بستن کانال پس از انجام تراکنشهایی به ارزش ۱۰۰ دلار.
در تصویر بالا خودرویی داریم که مستقیماً با شارژر ارتباط برقرار میکند و در مجموع ۳۹/۱۹ دلار تراکنش را پردازش میکند. سرانجام، پس از انجام شدن یک سری تعاملها، کل حجم تراکنش به بلاکچین اضافه میشود. تصور کنید اگر ماشینها مجبور بودند هر تراکنش را از طریق بلاکچین انجام دهند چقدر زمان میبرد!
کانال وضعیت برون زنجیرهای که بیت کوین به دنبال پیاده سازی آن است شبکه لایتنینگ نام دارد.
شبکه لایتنینگ (lightning network) چیست؟
شبکه لایتنینگ یک سیستم پرداخت خرد برون زنجیرهای است که بهمنظور سرعت بخشیدن به فرایند پردازش تراکنشها در بلاکچین طراحی شده است. این قابلیت بر روی بیت کوین کار میکند و اغلب با عنوان «لایه ۲» شناخته میشود.
اما مشکلی دیگری که در نتیجه اجرای شبکه لایتنینگ ایجاد میشود به شرح زیر است:
ازآنجاکه بررسی کردن دوباره تراکنشها به شدت به شناسه تراکنش متکی است اگر به هر دلیلی این شناسه تغییر کند در شبکه خطا رخ داده و شبکه لایتنینگ فعال نمیشود. شناسه تراکنش همان نام تراکنش یا مشخصات هش تراکنشهای ورودی و خروجی است.
شاخص ترس و طمع بیت کوین چیست و برای ارز دیجیتال چه معنایی دارد؟
پلاسما (Plasma)
پلاسما (Plasma) از دیگر روشهای حل مشکل مقیاس پذیری در ارزهای دیجیتال مانند اتریوم است. پلاسما در کنار شبکه لایتنینگ یک لایه کاملاً جدید به معماری اتریوم اضافه میکند.
از قراردادها است که بر بستر زنجیره ریشه (بلاکچین اصلی اتریوم) اجرا میشود. برای آشنایی اولیه با این معماری و ساختار بلاکچین اصلی و بلاکچین پلاسما را بهعنوان یک درخت در نظر بگیرید. در این حالت بلاکچین اصلی ریشه درخت و زنجیره پلاسما یا بلاکچینهای کودک شاخههای آن هستند.
این راهحل باعث کاهش چشمگیر بار زنجیره اصلی میشود. شاخهها به صورت دورهای گزارشهای خود را زنجیره اصلی ارسال میکنند. در واقع، میتوان زنجیره ریشه را بهعنوان دادگاه عالی و کلیه شاخهها و شعب را بهعنوان دادگاههای تابعه در نظر گرفت که اختیارات خود را از دادگاه اصلی میگیرند.
پلاسما نه تنها باعث ذخیرهسازی فضای زیادی در زنجیره اصلی میشود بلکه سرعت پردازش تراکنشها را نیز به صورت تصاعدی افزایش میدهد. این راهحل در صورت پیادهسازی درست میتواند یکی از انقلابیترین تغییراتی باشد که تا به حال در اتریوم و بهطورکلی در ارزهای دیجیتال ایجاد شده است.
ارزهای دیجیتال بهمنظور تعامل و بهبود مقیاس پذیری
تعاملپذیری بلاکچین به معنی تبادل بینقص تراکنشها یا داده بین دو یا چند بلاکچین است. به زبان ساده در دنیای امروز ارزهای دیجیتال چند پروژه در حال اجرا هستند که هدف آن ها بهبود مقیاس پذیری در شبکههای بلاکچین است. در ادامه به مهمترین این پروژهها اشاره شده است.
ماتیک (Matic)
ارز دیجیتال ماتیک در ماه می ۲۰۱۷ شروع به کار کرد و هدف آن ساخت و استقرار آسانتر و مقرون به صرفهتر برنامههای غیرمتمرکز به صورت ایمن و با استفاده از سایدچینهای ترکیبی اثبات سهام و مبتنی بر پلاسما بود.
هدف سازندگان از طراحی ماتیک برطرف کردن مسائل مربوط به کارمزدهای زیاد گس و سرعت پایین تأیید شدن بلوکها و در عین حال ارائه یک تجربه کاربری ساده و کاربرپسند به علاقهمندان بود.
ماتیک تلاش میکند برنامههای مالی غیرمتمرکز را ساده کرده و همزمان دسترسی به آنها را بیشتر و لذتبخشتر کند. برطرف کردن پیچیدگیهای حوزه دیفای (DeFi) یکی از اولویتهای سازندگان بوده که برای پذیرش گسترده آن توسط همگان ضروری است.
شبکه ماتیک با استفاده از یک نسخه برگرفته سایدچینهای مبتنی بر پلاسما و اثبات سهام امکان مقیاس پذیری اتریوم را فراهم میکند. این قابلیت موجب میشود دادههای کمتر حساس به صورت برون زنجیرهای پردازش شده، ازدحام و گرفتگی شبکه کاهش یابد، و در عین حال دادههای مهمتر به صورت درون زنجیرهای نگهداری شوند.
برای خرید ارز دیجیتال ماتیک به عنوان یکی از پروژه های موفق بازار میتوانید به صرافی ارز دیجیتال رمزینکس مراجعه کنید.
لوپرینگ (Loopring)
لوپرینگ پلتفرمی برای ایجاد مبادلات غیر نظارتی، با کارایی بالا و مبتنی بر دفتر سفارش در شبکه اتریوم با استفاده از اثبات دانش صفر است.
ازآنجاکه لوپرینگ یک پروتکل مبادلهای منبع باز، با حسابرسی مکرر و غیر نظارتی است معماری آن کاملاً بدون نیاز به اعتماد است. در این پلتفرم کاربران مالکیت و کنترل کامل داراییهای خود را در اختیار دارند.
لوپرینگ با پردازش هزاران درخواست به صورت دستهای و برون زنجیرهای امکان ایجاد مبادلات غیرمتمرکز بسیار مقیاسپذیر را تسهیل میکند تا از با اثبات دانش صفر از ایجاد ازدحام و تنگنایی در بلاکچینها جلوگیری کند.
پولکادات (Polkadot)
اکوسیستم پولکادات با ۴ نوع مختلف بلاکچین ایجاد شده است.
ریلِیچِین (زنجیره انتقال)؛ که ستون اصلی پروژه است و همه بلاکچینها را مانند پرههای روی لاستیک دوچرخه به هم متصل میکند. بلاکچینهایی که در مثال بالا مانند پرههای چرخ هستند، پاراچین و پاراترد (مانند نسخه برادر کوچک پاراچین) نامیده میشوند که از ریلیچین خارج میشوند. به بلاکچینهایی که بین پاراچینها و پاراتردها ارتباط ایجاد میکنند پل گفته میشود.
برای اطلاعات بیشتر در خصوص این ارز دیجیتال به مقاله «پولکادات چیست و چرا آینده ارز پولکادات (دات) روشن است؟» مراجعه کنید.
کازماس (Cosmos)
کازماس یک اکوسیستم تعاملپذیر مشابه پولکادات است اما بسیار قدیمیتر از پولکادات است و هنوز در مراحل اولیه پذیرش گسترده است.
کاوا (Kava) یکی از مشهورترین پروژههای کازماس است که پیشتاز امور مالی غیرمتمرکز است. کاوا به تازگی راهاندازی پروژه هاروست (Harvest) را اعلام کرده است؛ هاروست اولین زنجیره بازار پولی فرا زنجیرهای جهان است که امکان وام دهی/ وام گیری قراردادهای آپشن را در پلتفرم کاوا فراهم میکند.
سخن آخر
روشهای مختلفی برای حل مشکل مقیاس پذیری بلاکچین پیشنهاد شده است که هر کدام متناسب بلاکچینها و افراد مختلف است.
با توجه به انواع نوآوریهای فعلی مشخص است که تقاضا برای مقیاس پذیری اکوسیستم بلاکچین در حال افزایش است. پس از اتمام مراحل انتقال به اتریوم ۲.۰ جامعه رمزارزها بالاخره از مشکل کارمزدهای گس بالا و ازدحام شبکه خلاص میشوند.
پروژههای متمرکز بر راهحلهای مقیاس پذیری بلاکچین در حال حاضر بازار پررونقی دارند و پروژههای بیشتری نیز در دست اجرا هستند. هرچه ارتباط فرا زنجیرهای کارآمدتر باشد، تعاملپذیری بین بلاکچینها سریعتر و روانتر بوده و پذیرش سراسری سریعتر اتفاق خواهد افتاد.
بااینحال، راهحلهای مقیاس پذیری بلاکچین حوزه بسیار گستردهای است که مطالعات بیشتری میطلبد. مقیاس پذیری کارآمد بلاکچین کلید اصلی پذیرش بیشتر بلاکچین توسط عموم مردم است و آموزش در زمینه بلاکچین بهاندازه درک پتانسیل این فناوری مهم است.
راهنمای ابزار رایگان تریدینگ ویو (TradingView) به زبان ساده برای تحلیل تکنیکال
18:59
یک تیر و دو نشان با رمزینکس
19:15
معاملات اهرمی و مارجین (مارجین تریدینگ) در بایننس چیست؟
19:35
گس (gas) یا گس فی یا هزینه گس در اتریوم چیست و چرا مهم است؟ هر آنچه که باید بدانید!
21:47
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه از آن سیگنال خرید یا فروش بگیریم؟
18:30
تفاوت فیوچرز با مارجین چیست و کدام یک بهتر است؟
28 دقیقه پیش
بهترین کتاب پرایس اکشن کدام است؟ ۱۰ مورد از بهترین کتاب های آموزش پرایس اکشن
21:12
الگوی کندل استیک مرد دار آویز (Hanging Man) چیست و چگونه از آن باید سیگنال فروش گرفت؟
18:31
الگوی کندل استیک هارامی (Harami) چیست؟ چگونه بر اساس هارامی صعوی و نزولی ترید کنیم؟
18:31
راهنمای جامع آموزش متاتریدر ۵ از نصب و راه اندازی تا واریز و ترید
17:25
وایت پیپر چیست و چرا مهم است؟ چگونه وایت پیپر خوب را از بد تشخیص دهیم؟
21:17
چگونه با کمترین کارمزد ارز دیجیتال بخریم و انتقال دهیم؟ کدام صرافی ایرانی کارمزد کمتری دارد؟
19:19