تحلیل بنیادی چیست؟ آموزش تحلیل فاندامنتال به زبان ساده

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis یا تحلیل فاندامنتال) یکی از پایه‌های اصلی ارزیابی آینده قیمتی یک سهام، ارز دیجیتال یا پروژه است. تحلیلگران در تحلیل بنیادی وضعیت کلی پروژه، میزان سرمایه‌گذاری تعلق‌گرفته، ارزش بازار، حجم معامله، نقشه راه پروژه و چندین عامل دیگر را بررسی می‌کنند تا بتوانند به پیش‌بینی درستی از مسیر آینده قیمت آن سهم یا ارز دیجیتال برسند. حال در ادامه این مطلب، به بررسی اینکه تحلیل بنیادی یعنی چه پرداخته‌ایم و همچنین تحلیل بنیادی را به زبان ساده آموزش داده‌ایم. 

تحلیل بنیادی (فاندامنتال) چیست؟ 

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis) یکی از روش‌های اصلی برای بررسی و ارزیابی قیمت آینده یک ارز دیجیتال یا سهام است. تحلیلگران در تحلیل بنیادی، همانطور که از نام آن مشخص است، به بررسی زیرساخت یک پروژه می‌پردازند. در تحلیل بنیادی موارد متعددی مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ از ارزش بازار، حجم معامله، توکنومیک پروژه، نقشه راه، تیم توسعه‌دهنده، سهام‌گذاران اصلی، قوانین مرتبط با حوزه فعالیت پروژه، مقدار سرمایه‌گذاری انجام شده و تعداد سهام‌گذاران عمومی ارزیابی می‌شوند. البته پیش از پرداخت به پروژه، شرایط کلی اقتصادی مانند نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ بیکاری و سیاست‌های مالی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرند. می‌توان تحلیل بنیادی یک پروژه یا شرکت را پایه و اساس اصلی هر سرمایه‌گذاری دانست. 

آموزش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی به زبان ساده

ابتدا به‌خاطر داشته باشید که برای انجام تحلیل بنیادی، باید دانش اقتصادی و درک شاخصه‌های مختلف را تا حد معقولی داشته باشید. حال برای تحلیل بنیادی، باید مسیر زیر را قدم به قدم طی کنید. البته به‌خاطر داشته باشید که روش تحلیل بنیادی زیر برای ارزهای دیجیتال است و برای تحلیل سهام در بورس، مسیر متفاوتی وجود دارد.

• ابتدا به سایت رسمی پروژه مراجعه و وایت پیپر آن را مطالعه کنید. در وایت پیپرها اطلاعات بسیار مهمی قرار دارند. از نقشه راه پروژه گرفته تا کاربردهای آن، نحوه توزیع اولیه توکن‌ها و برنامه‌های مربوط به توکن‌سوزی، همه و همه در وایت پیپر خلاصه شده‌اند.
• تیم توسعه‌دهنده پروژه را حتما بررسی کنید. در بررسی تیم توسعه‌دهنده می‌توانید میزان اعتبار پروژه را پیدا کنید. هرچه تیم توسعه پروژه‌های موفق‌تری در رزومه خود داشته باشد، احتمال زیادی خواهد داشت که پروژه اخیر آن‌ها نیز بتواند به موفقیت برسد.
• رقبای یک پروژه، می‌توانند به پروژه انگیزه یا آن را به‌طور کامل کنار بزنند. اگر پروژه با در دست داشتن فناوری به‌روز بتواند کاربرد بیشتری نسبت به رقیب خود داشته باشد، می‌توان به آینده آن امیدوار بود. 
• اخبار حوالی یک پروژه، نشان از میزان پیشرفت پروژه دارند. اخباری مانند پذیرش یک ارز دیجیتال به عنوان روش پرداخت توسط شرکت‌های معتبر، خرید بیت کوین توسط شرکت‌های بزرگ، حمایت افراد تاثیرگذار کریپتویی از یک پروژه و همچنین همکاری‌ها با شرکت‌های معتبر می‌تواند تاثیر بزرگی بر آینده قیمتی یک ارز دیجیتال داشته باشد. 
• حجم معاملات یک پروژه کریپتویی خود خبر از یک پروژه معتبر و آینده‌دار می‌دهد. البته ممکن است این حجم براساس هیجانات لحظه‌ای ایجاد شده باشد اما اکثرا حضور سرمایه‌گذاران بزرگ در تعیین حجم معاملات بسیار تاثیرگذار است و آن را حتما بررسی کنید.

هدف تحلیل بنیادی چیست؟

هدف نهایی از تحلیل بنیادی، دستیابی به ارزش واقعی یک سهام، پروژه یا ارز دیجیتال است. به این ترتیب، با در دست داشتن چنین اطلاعات مهمی، سرمایه‌گذاران می‌توانند دریابند که آیا پروژه مورد نظرشان ارزش سرمایه‌گذاری دارد یا خیر. البته با در دست داشتن ارزش واقعی حاصل از تحلیل بنیادی، می‌توان نتیجه گرفت که آیا سهام، ارز دیجیتال یا پروژه مورد نظر در حال حاضر قیمتی عادلانه دارد، گران است یا ارزان عرضه می‌شود. در نهایت می‌توان گفت هدف تحلیل فاندامنتال سرمایه‌گذاری با بهترین قیمت در بهترین زمان است. 

کاربرد تحلیل بنیادی (فاندامنتال) در ارز دیجیتال و بورس

به‌طور کلی تحلیل بنیادی در بازارهای مالی از کاربردی‌ترین روش‌های ارزیابی ارزش قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال محسوب می‌شود. از آنجایی که شمایل کلی پروژه‌های کریپتویی با کلیت شرکت‌های موجود در بورس شباهت دارد، می‌توان گفت تحلیل بنیادی راهکاری مناسب برای دستیابی به ارزش واقعی آن‌ها است. در بورس، کاربران با بررسی اطلاعات مهم شرکت‌ها از جمله سودآوری، جریان نقدی، ترازنامه و بدهی‌ها به تحلیل فاندامنتال سهام آن‌ها می‌پردازند. 

اما در ارزهای دیجیتال، تحلیل بنیادی اندکی متفاوت‌ است. در تحلیل بنیادی کریپتوکارنسی‌ها سرمایه‌گذاران به مواردی مانند ارزش بازار، تعداد سرمایه‌گذاران مهم و اصلی، حجم معاملات، نقشه راه پروژه، شیوه توزیع توکن‌ها و مکانیزم توکن‌سوزی، میزان عرضه و تقاضا، تاثیر فناوری پروژه بر بازار کریپتوکارنسی، هدف نهایی پروژه و همچنین اعتبار تیم توسعه‌دهنده آن توجه می‌کنند. به‌طور کلی، تحلیل بنیادی در بازار بورس و ارزهای دیجیتال می‌تواند دید بهتری به سرمایه‌گذاران از ارزش آینده آن پروژه بدهد. 

مزایای تحلیل بنیادی

از جمله مزایای تحلیل بنیادی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• ارزیابی تاثیر عوامل اقتصادی
• چشم‌انداز برای سرمایه‌گذاری‌های بلند‌مدت
• دستیابی به ارزش ذاتی و واقعی شرکت یا پروژه
• مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری
• دسترسی به داده‌های عمیق و تاثیرگذار

معایب تحلیل بنیادی

با وجود اینکه تحلیل بنیادی می‌تواند تاثیر به‌سزایی در تصمیم‌گیری شما برای سرمایه‌گذاری داشته باشد، این روش نیز معایبی دارد. از جمله معایب تحلیل فاندامنتال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• فرایند تحلیل بنیادی نیازمند صرف زمان زیادی برای بررسی‌های عمیق است.
• برای تحلیل بنیادی باید دانش عمیق اقتصادی و به‌روز داشته باشید.
• تحلیل بنیادی برای سرمایه‌گذاری‌های کوتاه مدت کارایی ندارد. 
• تحلیل بنیادی به تنهایی قابل اتکا نیست و باید موارد تکنیکال نیز بررسی شوند.
• تضمینی برای درست بودن تحلیل‌ها وجود ندارد. 

موارد تاثیرگذار در تحلیل بنیادی

از عوامل مهم و تاثیرگذار در تحلیل بنیادی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

عوامل کلان اقتصادی (Macro Economic Factors) 

در اقتصاد کلان هر کشوری، عوامل متعددی وجود دارند که به‌طور وسیع روی تمام شاخصه‌ها و قیمت‌های موجود در اقتصاد کشور تاثیرگذار هستند. این عوامل اقتصادی به شکلی گسترده تمام قیمت‌ها و بازارهای مالی مرتبط با ارز داخلی کشور را تحت تاثیر قرار می‌دهند. از جمله این عوامل، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• نرخ بهره
• تولید ناخالصی داخلی یا GDP
• نرخ بیکاری
• سیاست مالی یا پولی
• نرخ تورم

عوامل مالی (Financial Factors)

می‌توان عوامل مالی را در رتبه دوم تاثیر‌گذارترین موارد در تحلیل بنیادی نامید. موارد زیر از عوامل مالی‌ای هستند که در تحلیل بنیادی بررسی می‌شوند:

• سودآوری: تمام پروژه‌ها و شرکت‌ها به هدف خلق سود و درآمد فعالیت می‌کنند. میزان سودآوری شرکت، می‌توان نشان از آینده درخشان شرکت و میزان سرمایه ورودی به آن را داشته باشد. 
• جریان نقدی: ورود سرمایه به پروژه و یا شرکت مورد نظر، نشان از ایجاد اعتماد میان سرمایه‌گذاران و هدفمند بودن مسیر شرکت دارد. می‌توان جریان نقدی را یکی از مهم‌ترین عوامل در تحلیل بنیادی نامید. در ارز دیجیتال این مورد می‌تواند با بررسی خریداران یک ارز صورت بگیرد. کدام نهادها یا سرمایه‌گذاران بزرگ این ارز را خریده‌اند؟
• ترازنامه: ترازنامه هر پروژه یا شرکت، سندی است از بدهی‌ها، سرمایه‌ها و جریان نقدی شرکت که نمایی از وضعیت مالی کلی شرکت است.
• بدهی‌ها: بدهی‌ها به شدت می‌توانند در تحلیل بنیادی تاثیرگذار باشند. بدهی‌های یک شرکت نشان از سرمایه‌گذاری‌های تعهدی شرکت‌ها و وام‌های دریافتی دارد. 

عوامل صنعت (Industry Factors)

در تحلیل بنیادی می‌توان موارد زیر را به عنوان عوامل صنعت معرفی کرد:

• در حوزه فعالیت هر شرکتی، رقبایی وجود دارند که با ارائه خدمات محتلف، تفاوت‌هایی را در صنعت ایجاد کرده‌اند. این تفاوت‌ها موجب می‌شود تا کاربران این حوزه یکی از شرکت‌ها را به دیگری ترجیح دهند. همین امر باعث می‌شود تا شرکت‌ها تلاش کنند با ارائه خدمات نوین‌تر و سیال‌تر، از رقبای خود پیشی گرفته و کاربران را به سمت خود بکشانند.
• پیشرفت‌های تکنولوژی نیز می‌توانند برای تحلیل بنیادی بسیار حائز اهمیت باشند. زیرا پیشرفت تکنولوژی می‌تواند مسیر حرکت شرکت و پروژه‌ها را ساده‌تر کرده و رسیدن پروژه به اهدافش را تسریع ببخشد. 
• چرخه عمر صنعت نیز می‌تواند شاخصه مهمی باشد؛ زیرا مسیر حرکت شرکت از ابتدا تا امروز را با تمام فراز و نشیب‌ها نشان می‌دهد. این مسیر پر تلاطم، می‌تواند دید مناسبی را از آینده به سرمایه‌گذاران دهد.

عوامل خارجی (External Factors)

شرکت‌ها و پروژه‌ها از عوامل خارجی زیادی نیز تاثیر می‌پذیرند. برای مثال، تحریم‌های اقتصادی مثلا تحریم دارو، بر روند یک شرکت دارویی می‌تواند تاثیر منفی بگذارد. قوانین و مقررات کشور نیز تاثیر خود را خواهد گذاشت. برای مثال عدم پذیرش ارزهای دیجیتال در آمریکا، همچنان بر فعالیت‌ صرافی‌های رمز‌ارزی تاثیر می‌گذارد. شرایط زیست محیطی نیز مانند تاثیر منفی استخراج ارز دیجیتال بر محیط زیست، می‌تواند روی روند قیمتی بیت کوین و همچنین شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات ماینینگ تاثیر منفی بگذارد. 

عوامل ارزهای دیجیتال

در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال نیز، عوامل زیادی درگیر هستند. از جمله این موارد، می‌توان به عوامل زیر اشاره کرد:

• الگوریتم‌ها: هر کدام از بلاکچین‌ها، الگوریتم خاص خود را دارند. این الگوریتم‌ها در هزینه تراکنش، سرعت معاملات و همچنین تعداد تراکنش‌های پردازش شده تاثیرگذار هستند. هرچه الگوریتم به‌روزتر و بهینه‌تر باشد، آینده پروژه اطمینان‌بخش‌تر خواهد بود.
• وایت پیپر: وایت پیپر حکم اسناد مالی شرکت‌ها را دارد. سرمایه‌گذاران از طریق وایت پیپر به اطلاعات مهمی در رابطه با پروژه دست پیدا می‌کنند.
• نقشه راه: نقشه راه هر پروژه نشان از مسیر آینده آن دارد. نقشه راه نشان می‌دهد که پروژه چه ایده‌هایی در سر دارد و به دنبال رسیدن به چه هدفی است.
• جامعه: جامعه کاربران یک پروژه، نشان از میزان اعتبار، آینده روشن و همچنین جذابیت پروژه دارد. 
• تیم توسعه‌دهنده: هرچه اعتبار و سابقه تیم توسعه‌دهنده بیشتر باشد، می‌توان اعتماد بیشتری به پروژه و مسیر آینده آن کرد.
• توکنومیک پروژه: توکنمیک یا توکنومیکس (Tokenomics) ترکیبی از واژه‌های «Token» و «Economics» به معنای اقتصاد توکنی است. اقتصاد توکنی سندی است که تمام شرایط توزیع، عرضه، مقدار در گردش و اطلاعات مهمی را در رابطه با نحوه ارائه توکن پروژه را در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

عرضه و تقاضا (Supply and Demand)

از قدیمی‌ترین شاخص‌ها و تاثیرگذارترین آن‌ها، می‌توان به عرضه و تقاضا اشاره کرد. عرضه و تقاضا رابطه عکس با یکدیگر دارند؛ هرچه عرضه کمتر باشد، تقاضای بیشتر می‌تواند باعث رشد قیمت شود. اما عرضه اگر زیاد باشد، تقاضا باید فراتر از حد انتظار ظاهر شود تا تاثیر آن را خنثی کند. 

در ارزهای دیجیتال، مفاهیم عرضه کل و عرضه در گردش بسیار مهم هستند. عرضه کل، به تعداد کل ارزهای دیجیتال موجود اشاره دارد. در حالی که عرضه در گردش، نشان‌دهنده تعداد کوین‌هایی است که در بازار در اختیار سرمایه‌گذاران و کاربران است. از طرفی، عرضه محدود، باعث کاهش عرضه و افزایش تقاضا می‌شود؛ در نتیجه رشد قیمت را مشاهده خواهیم کرد. از طرفی، عرضه نامحدود می‌تواند باعث ایجاد تورم و در نهایت عدم رشد مطلوب ارز دیجیتال شود. برای مثال، ارز دیجیتال بیت کوین با عرضه محدود ۲۱ میلیونی خود، عرضه را محدود کرده و با توجه به تقاضای بالا، ارزش بالایی پیدا خواهد کرد. البته عرضه بیت کوین محدودتر از این نیز است! زیرا بسیاری از بیت کوین‌ها در کیف پول‌هایی به دلیل سهل‌انگاری کاربران از بین رفته و در گردش نیستند.

به عنوان سرمایه گذار به چه اطلاعاتی برای تحلیل بنیادی نیاز داریم؟ 

از آنجایی که تحلیل بنیادی مستقیما به بررسی و ارزیابی اطلاعات موجود از پروژه برمی‌گردد، برای داشتن یک ارزیابی صحیح، اطلاعات زیر را باید به شکلی عمیق و صحیح بررسی و تحلیل کنید:

 تحلیل داده‌های تاریخی

اولین قدم در تحلیل فاندامنتال، بررسی داده‌هایی است که مرتبط با گذشته و مسیری است که آن سهام یا ارز دیجیتال طی کرده است. از جمله داده‌های تاریخی مهم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• بررسی روند‌های گذشته، اینکه سهم یا ارز دیجیتال از کجا به نقطه فعلی رسیده در ارزیابی درست برای پیدا کردن روند آینده آن می‌تواند تاثیرگذار باشد.
• تغییرات قیمتی یک سهم یا ارز دیجیتال، دید گسترده‌ای به سرمایه‌گذاران از آینده قیمتی آن می‌دهد. بررسی میزان صعودها و نزول‌ها، می‌تواند در تعیین مسیر قیمتی آینده پروژه مورد نظر موثر باشد. 
• حجم معاملات، نشانه‌ای از میزان علاقه و ورود سرمایه‌گذاران به بازار یک سهم یا ارز دیجیتال است. هر گونه کاستی در حجم بازار، نشان از خروج سرمایه و هرگونه افزایش حجم، نشان از ورود سرمایه‌گذاران جدید دارد. 
• عملکرد پروژه در شرایط بحرانی و نوسانات شدید نیز می‌تواند اطلاعات خوبی را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهد. میزان مقاومت و تغییرات قیمتی آن در زمان وقوع بحران، می‌تواند اطلاعات ارزشمندی باشد.

تحلیل مدیریت و استراتژی

تحلیل مدیریت و استراتژی بیشتر در تحلیل بنیادی یک سهم یا شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینکه یک شرکت برای پیشبرد اهداف خود، از چه روش‌هایی استفاده می‌کند.این که آیا این روش‌ها به‌روز و تاثیرگذار هستند یا خیر، می‌تواند اطلاعات مهمی را از آینده آن شرکت در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهد. 

تحلیل احساسات بازار

بازارهای مالی بیشتر از اینکه درگیر مسائل اقتصادی باشند، تاثیر بسیار شدیدی از احساسات سرمایه‌گذاران می‌گیرند. احساسات بازار اشاره به سرمایه‌گذاران خرد و کلانی دارد که در فراز و فرودهای قیمتی، تصمیم‌های هیجانی گرفته و موجب ایجاد فشار خرید یا فروش می‌شوند. در این مواقع، رسانه‌ها نیز با انتشار اخباری پر تب‌وتاب از شرایط بازارهای مالی، موجب افزایش تصمیم‌های هیجانی می‌شوند. این تصمیم‌ها در نوسانات قیمتی تاثیرگذار بوده و با تحلیل درست احساسات بازار، می‌توان بهترین نقطه ورود و خروج را پیدا کرد.

تاثیر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در سود سرمایه گذاران

از آنجایی که تحلیل بنیادی تمام اطلاعات مربوط با پروژه را با بیشترین جزئیات مورد بررسی قرار می‌دهد، می‌تواند تاثیر به‌سزایی در سود سرمایه‌گذاران داشته باشد. تحلیل بنیادی برای سرمایه‌گذاران بلندمدت می‌تواند کارایی بیشتری داشته باشد. به همین منظور، سرمایه‌گذاران با استفاده از تحلیل بنیادی، می‌توانند بهترین نقطه ورود برای سرمایه‌گذاری و خرید سهام یا ارز دیجیتال را پیدا کنند. به همین منظور، در بلندمدت، می‌توانند بیشترین سود ممکن را از سرمایه‌گذاری خود کسب کنند. 

 نقش تحلیل بنیادی در انتخاب سهام بلندمدت و کوتاه‌مدت

تحلیل فاندامنتال، با توجه به بررسی عمیق اطلاعات و جزئیات، بیشتر مناسب سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت است. با توجه به اینکه سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت نیازمند سرعت عمل بالاتری هستند، تحلیل بنیادی نمی‌تواند کارایی زیادی برای این مدل سرمایه‌گذاری باشد. پس با توجه به اطلاعات مهمی که در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توان سهام‌هایی را که برای بلندمدت بازدهی مناسب‌تری دارند، انتخاب و در آن‌ها سرمایه‌گذاری کرد.

تاثیر تحلیل بنیادی بر تصمیمات خرید و فروش

سرمایه‌گذاران در تحلیل بنیادی اطلاعات زیادی را مورد بررسی قرار می‌دهند. از جمله این اطلاعات، نقشه‌راه پروژه است که در مسیر قیمتی سهام یا ارز دیجیتال تاثیر به‌سزایی دارد. هنگامی که طبق نقشه راه قرار است یک بروزرسانی یا اتفاق مهم در پروژه روی‌ دهد، سرمایه‌گذاران از مدت‌ها قبل به خرید سهام پرداخته و در موعد مقرر اقدام به فروش می‌کنند. همچنین عوامل اقتصادی کلان مانند نرخ بهره، نرخ بیکاری و همچنین تولید ناخالص داخلی نیز در خرید و فروش سهام‌هایی که ارتباطی مستقیم با این شاخص‌ها دارند، بسیار حائز اهمیت و تاثیرگذار هستند. 

نحوه استفاده از تحلیل بنیادی در ارزهای دیجیتال جدید و کمتر شناخته‌شده

ممکن است تحلیل بنیادی در ارزهای دیجیتال جدید و کمتر شناخته شده اندکی سخت به‌نظر برسد، اما با توجه به پیشرفت شبکه‌های اجتماعی، دسترسی به کانال‌ها و حساب‌های رسمی این پروژه‌ها، می‌تواند اطلاعات خوبی را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهد. اخیرا پروژه‌های زیادی در تلگرام پیاده‌سازی شده‌اند که هرکدام یک کانال اختصاصی برای پروژه خود راه‌اندازی کرده و اطلاعات مرتبط و مهم با پروژه را از طریق این کانال‌ها اطلاع‌رسانی می‌کنند. برای تحلیل بنیادی چنین پروژه‌هایی، بررسی شبکه‌های اجتماعی آن‌ها و نظر کاربران، می‌تواند بسیار کارساز باشد.

همچنین اکثر پروژه‌های معتبر، وایت‌پیپر، نقشه راه و توکنومیک خود را در بخش داکیومنت‌های وب‌سایتشان قرار داده‌اند. مطالعه این داده‌ها می‌تواند برای تصمیم‌های سرمایه‌گذارانه بسیار سودمند باشد.

تحلیل بنیادی مناسب چه اشخاصی است؟

تحلیل بنیادی بیشتر مناسب افرادی است که به دید بلند‌مدت اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. البته تحلیل بنیادی خود نیازمند کسب دانش تخصصی و عمیق مالی است؛ تا تحلیلگر بتواند با احاطه کامل و دقت کافی به بررسی موارد مهم درباره ارز مورد نظر بپردازد.

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی

در جدول زیر، به بیان تفاوت‌های اساسی تحلیل تکنیکال و فاندامنتال پرداخته‌ایم:

جمع‌بندی

تحلیل بنیادی یکی از روش‌های اصلی ارزیابی آینده قیمتی یک سهام یا ارز دیجیتال است. برای انجام تحلیل بنیادی باید عوامل مختلفی را مورد بررسی قرار دهید. این عوامل هرکدام به چند شاخه تقسیم می‌شوند که برای تحلیل هرکدام، به زمان و علم مناسب نیاز خواهید داشت. تحلیل بنیادی بیشتر مناسب سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت است و می‌تواند به وضوح آینده قیمتی یک سهام را مشخص کند.

سوالات متداول

منبع: bajajfinserv | investopedia