چرا همه ضرر میکنیم؟
واقعیت تلخ این است که در اغلب بازارهای مالی، از جمله کریپتو، بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد معاملهگران خرد در نهایت زیانده هستند و تنها درصد کوچکی میتوانند در بلندمدت سودآور باقی بمانند. دلیلش هم ساده است: نبود استراتژی مشخص، بیانضباطی ذهنی، استفاده بیمحابا از لوریج و نادیده گرفتن مدیریت ریسک. اما خبر خوب اینجاست که رسیدن به جمع همان درصد کوچک ممکن است؛ اگر به جای دنبالکردن سیگنالهای بیپایه، بر یادگیری اصول معاملهگری، رعایت نسبت ریسک به ریوارد، داشتن برنامه مکتوب و پایبندی به آن تمرکز کنید. مسیر سودآوری هموار نیست، اما انضباط و استمرار، شما را به جمع برندگان واقعی میرساند.

خطای ۱: اهرم را هدف میدانیم، نه شتابدهنده سود
همه حق داریم، اهرم واقعا جذاب است. چه چیز جذابتر از این که با ۱۰ دلار سرمایه، یکی معامله ۱۰۰ دلاری باز کنیم؟ اما مرحله بعد از اغوا شدن توسط این جذابیت، از دست دادن سرمایه و ضررهای سنگین است. وقتی اهرم را بدون توجه به حدضرر، حجم معامله و قیمت لیکویید شدن انتخاب میکنیم، کوچکترین نوسانها ممکن است سرمایه ما را به باد دهد و «کال مارجین» شدن از رگ گردن هم بهمان نزدیکتر شود.
راه حل چیست؟
- ابتدا میزان ریسک خود را مشخص کنید. مثلا اگر ۱۰۰۰ دلار دارید و حاضرید ۲ درصد سرمایه خود را ریسک کنید؛ یعنی در هر معامله حداکثر ۲۰ دلار از دست خواهید داد.
- حتما از اهرم آسان، اهرم ایزوله یا Isolated Margin استفاده کنید تا اگر دچار ضرر شدید، باقی سرمایه شما تحت تاثیر قرار نگیرد.
- طبق فرمول زیر اهرم را انتخاب کنید. یعنی اهرم باید تابعی از سرمایه شما، میزان ریسک و حدضرر باشد نه برعکس.
Position Size = (Capital × Risk %) ÷ (Entry – Stop Loss)
فرض کنید سرمایه (Capital) شما ۱۰۰۰ دلار است، تحمل ریسک (Risk) ۲ درصد است، قیمت فعلی (Entry) اتریوم ۲۰۰۰ دلار است و طبق تحلیل تکنیکال، حد ضرر (Stop Loss) را روی ۱۹۹۰ تنظیم کردهاید. طبق این فرمول حجم موقعیت (Position Size) به شکل زیر محاسبه میشود:
(۱۰۰۰ × ۰.۰۲) ÷ (۲۰۰۰ – ۱۹۹۰)
(۲۰) ÷ (۱۰) = 2

۲ در اینجا به واحد اتریوم است، یعنی ۲ اتریوم که به قیمت فعلی ۲ هزار دلار میشود ۴۰۰۰ دلار. با توجه به سرمایه شما که ۱۰۰۰ دلار بود، نتیجه میگیریم که به اهرم ۴x نیاز دارید تا حجم موقعیت را به ۴ هزار دلار برسانید. حال اگر قیمت ۱۰ دلار کاهش پیدا کند و به ۱۹۹۰ برسد، شما فقط همان ۲۰ دلاری که میخواستید ریسک کنید را از دست میدهید؛ نه بیشتر.
خطای ۲: معامله بدون برنامه مکتوب و نداشتن ریسک به ریوارد مشخص
آیا دفتر معاملات دارید؟ اگر ندارید مهمترین قدم خرید یک دفترچه و ثبت تمام معاملات در آن است. شما پیش از ورود به هر معامله، باید چهار مورد زیر را در یک صفحه دفتر بنویسید:
- شرط ورود؛ مثلا شکست مقاومت یا سیگنال اندیکاتور خاص.
- حد ضرر
- حد سود
- شرط باطل شدن تحلیل؛ مثلا اگر حجم معاملات خلاف جهت زیاد شود یا اندیکاتور سیگنال بدهد.
اگر این اطلاعات را مکتوب نکنید با نزدیک شد قیمت به حد ضرر ممکن است آن را جابجا کنید، با نزدیک شدن قیمت به حد سود ممکن است طمع کنید و آن را کمی بالا بکشید و با این کارها ضررهای خود را بیشتر و سودهای ممکن را از دست بدهید.

یک مورد بسیار مهم دیگر، استفاده از مفهوم نسبت ریسک به پاداش (Risk to Reward Ratio) است که حتما معادل انگلیسی آن یعنی R:R را دیدهاید. این نسبت مشخص میکند که شم به ازای هر واحد ریسک، انتظار چه مقدار سود دارید. هرچه این عدد بیشتر باشد، یعنی چشمانداز مثبتتری دارید و هرچه کمتر باشد یعنی به سودهای کمتر قانعاید. برای شروع، میتوانید از نسبت ۱ به ۱.۵ شروع کنید و از این پایینتر نیایید. ریسک به ریواردهای بالاتر نیز ممکن است بلندپروازانه باشند و رخ ندهند و سودآوری شما را کاهش دهند. حال بیایید یک معامله را با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۱.۵ مرور کنیم. ابتدا دفترچه خود را باز میکنیم و چهار بخش اصلی برنامه را مینویسیم:
- شرط ورود: شکست مقاومت در ۲۰۰۰ دلار برای ETH
- حد ضرر (Stop Loss): عددی مشخص، مثلا ۱۹۹۰ دلار
- حد سود (Take Profit): بر اساس R:R = 1:1.5، یعنی ۲۰۱۵ دلار
- شرط ابطال تحلیل: اگر قیمت دوباره زیر ۱۹۹۰ تثبیت شود یا حجم معاملات خلاف جهت بالا برود.
برای محاسبه حد سود بر اساس ریسک به ریوارد ۱ به ۱.۵، به شکل زیر محاسبه میکنیم:
- فاصله ورود تا حدضرر = 10 دلار به ازای هر ETH
- با سرمایه ۱۰۰۰ دلار و ریسک ۲% → حداکثر ضرر ۲۰ دلار
- بنابراین حجم پوزیشن = 20 ÷ ۱۰ = 2 ETH
- ارزش معامله = 2 × ۲۰۰۰ = 4000 دلار که با اهرم 4x قابل اجراست
در این حالت:
- اگر قیمت به ۲۰۱۵ دلار برسد، ۳۰ دلار سود میکنیم (۱.۵ برابر ریسک)
- اگر قیمت به ۱۹۹۰ دلار برسد، ۲۰ دلار ضرر میکنیم (مطابق با ریسک تعیینشده)
خطای ۳: نادیدهگرفتن Funding Rate و هزینههای پنهان

حتما میدانید که فاندینگ ریت یا نرخ تامین مالی پولی است که میان لانگکنندهها یا شورتکنندهها در بازار فیوچرز جابجا میشود. این نرخ در بازههای زمانی منظم، مثلا هر ۸ ساعت، از یک دسته از معاملهگران گرفته شده و به دسته دیگر پرداخت میشود. اگر فاندینگ ریت مثبت باشد، یعنی معاملهگرانی که در پوزیشن لانگ هستند باید مبلغی را به شورتکنندهها پرداخت کنند. برعکس، اگر فاندینگ ریت منفی باشد، این شورتکنندهها هستند که باید به لانگکنندهها پول بدهند.
پس اگر در معاملهای هستید که برای مدت طولانی باز است، باید مراقب فاندینگ ریت باشید و اگر قرار است از شما کسر شود، این هزینه را در محاسبات خود لحاظ کنید. همچنین همیشه به ساعت تسویه فاندینگ ریت توجه کنید و اگر به آن نزدیک هستید و امکان صبر وجود دارد، صبر کنید تا تسویه شود و سپس معامله خود را باز کنید تا همان ابتدا بخشی از پولتان صرف این هزینه نشود.
خطای ۴: استفاده بیمحابا از Cross Margin و ناآگاهی از لیکوئیدیشن
وقتی از Cross Margin یا اهرم شناور بدون آگاهی استفاده کنید، یک پوزیشن اشتباه میتواند کل موجودی شما را درگیر کند. در این حالت، به جای اینکه فقط موجودی اختصاص دادهشده به یک معامله در خطر باشد، کل موجودی کیف پول اهرم شما پشتوانه پوزیشن میشود. نتیجه دردناک این است که تمام دارایی شما در معرض لیکویید شدن قرار دارد.
راه حل چیست؟
- از مارجین ایزوله استفاده کنید: همیشه بهتر است پوزیشنها را بهصورت Isolated باز کنید تا اگر تحلیل شما اشتباه شد، فقط همان پوزیشن لیکوئید شود و نه کل موجودی. تنها وقتی به Cross Margin بروید که تسلط کامل بر مدیریت ریسک داشته باشید.
- برای پوزیشنهای بزرگ، Maintenance Margin را بسنجید: هر صرافی نرخ Maintenance Margin مخصوص به خود را دارد. اگر با حجم بالا معامله میکنید، حتما بررسی کنید که چه میزان مارجین نگهداری لازم است و چه زمانی لیکوئید شدن اتفاق میافتد.
- بودجه برای مارجین اضافه کنار بگذارید: به جای نگه داشتن کل سرمایه در همان حساب Cross، یک بخش جداگانه برای مارجین اضافه ذخیره کنید تا در مواقع اضطراری بتوانید با تزریق نقدینگی پوزیشن را نجات دهید. البته این کار باید طبق اصول مدیریت ریسک انجام شود، نه اضافه کردن پول بیمحابا!
- فاصله واقعی تا قیمت لیکوئید را محاسبه کنید: قبل از هر معامله، قیمت لیکوئیدیشن را به طور دستی یا با ابزار صرافی حساب کنید و آن را یادداشت کنید. این عدد به شما نشان میدهد چند درصد حرکت خلاف جهت کافی است تا کل پوزیشن از بین برود.
خطای ۵: اورتریدینگ، انتقامترید و بیانضباطی ذهنی

حتی بتمن نیز تاب تحمل شکست را ندارد و پس از فروریختن، بر میخیزد. اما اگر بتمن با همین طرز فکر انتقام گرفتناش شروع به معاملهگری بکند، تمام پولش را از دست خواهد داد. شکست بخش همیشگی کار شما به عنوان یک معاملهگر است. اگر بخواهید از شکستها انتقام بگیرید، مسیر باخت را هموار کردهاید. انضباط ذهنی و پایبندی به اصول، حتی از تحلیل حرفهای نیز گاهی مهمتر است.
راه حل چیست؟
- قانون توقف روزانه: اگر به «حداکثر زیان روزانه» رسیدید، همان جا معاملات را متوقف کنید. ادامه دادن فقط منجر به تصمیمهای احساسی و ضرر بیشتر میشود.
- قانون سه ترید: در طول روز بیش از ۳ معامله باز نکنید؛ مگر اینکه دلیل مکتوب و مشخصی برای ترید چهارم به بعد داشته باشید. این قانون جلوی اورتریدینگ و معاملات هیجانی را میگیرد.
- ژورنال معاملات: بعد از هر معامله، اسکرینشات ورود و خروج، احساس غالب خود و درسی که از آن ترید گرفتید را ثبت کنید. این کار به شما کمک میکند الگوهای ذهنی و اشتباهات تکراری را شناسایی و اصلاح کنید. دفتر معاملهگری را تهیه کرده بودید؛ نه؟
پس بتمن بودن را تمام کنید و به جایش مثل والتر وایتِ سریال برکینگبد (البته به جز فصلهای آخر) تصمیم بگیرید؛ کسی باشید که طبق اصول معاملهگریِ از پیشنوشتهشدهاش معامله میکند؛ نه با هیجانات زودگذر احساسی.
خطاهای کوچک، ضررهای بزرگ

ناپلئون در حمله به روسیه شکست خورد چون زمستان سخت را دستکم گرفت؛ بیتوجهی به همین عامل کوچکِ آبوهوا باعث شد ارتش بزرگش از سرما، گرسنگی و بیماری نابود شود. در ترید نیز اشتباهات کوچکی وجود دارند که ممکن است کمتر بهشان توجه کنیم؛ اما میتوانند خسارتهایی بزرگ به ما و سرمایهمان بزنند.
- خطای ۶، بیاعتنایی به نقدشوندگی و اسلیپیج (Slippage): هنگام ورود یا خروج به یک معامله با حجمهای بزرگ، اگر به عمق دفتر سفارشات توجه نکنید، ممکن است با اسلیپیج جدی مواجه شوید؛ یعنی معامله در قیمتی بدتر از انتظار شما اجرا شود. همیشه حجم سفارش خود را با نقدشوندگی بازار تطبیق دهید و از سفارشهای لیمیت برای کنترل بهتر قیمت استفاده کنید.
- خطای ۷، سیگنالهای بیمنبع و کپیترید کورکورانه: تبعیت کورکورانه از سیگنالها یا کپیترید بدون درک منطق پشت آنها، فقط شما را به یک تریدر وابسته به دیگران تبدیل میکند. پیش از عمل به هر سیگنال، استراتژی و دلایل آن را بررسی کنید. اگر دلیل قانعکنندهای پیدا نکردید، بهتر است وارد معامله نشوید.
- خطای ۸، غفلت از امنیت حساب کاربری در صرافی: امنیت حساب همانقدر مهم است که تحلیل بازار. فعالسازی احراز هویت دومرحلهای (2FA) برای حسابتان، تنظیم سقف برداشت روزانه و کلیک نکردن روی لینکهای فیشینگ، از اصول اولیه محافظت از حساب در هر صرافی هستند.
دستورالعمل رمزینکس برای ورود به یک معامله سودده
همان دفتری که از ابتدا خریدش را توصیه کردیم بردارید و این چکلیست را در یکی از صفحات آن یادداشت کنید. شما باید پیش از ورود به هر معامله، تمام این موارد را بررسی کنید. باز کردن یک معامله، تعویض چرخ ماشینهای مسابقه فرمول یک نیست؛ پس هر چه با آرامش بیشتر آن را انجام دهید احتمال موفقیتتان بیشتر میشود.
- آیا شرط ورود دقیق و شفاف است؟ «حس میکنم قراره بره بالا» کافی نیست؛ بلکه به یک الگو یا تایید مشخص نیاز دارید.
- آیا عددهای حدضرر و حدسود تعیین شدهاند؟
- آیا نسبت ریسک به ریوارد دستکم ۱ به ۱.۵ است؟
- آیا حجم پوزیشن با فرمول مدیریت ریسک محاسبه شده است؟
- آیا نوع مارجین (Isolated یا Cross) و فاصله تا لیکوئید مشخص است؟
- آیا Funding Rate و زمان تسویه بررسی شده است؟
- سناریوی ابطال تحلیل شما چیست؟
- اگر این معامله بازنده باشد، آیا به سقف زیان روزانه نزدیک میشوید؟
اگر به تمام این موارد فکر کردید، وقت آن است که آنها را به شکل دقیق طبق الگوی زیر یادداشت کنید.
- جفت ارز: … | تایمفریم: …
- شرط ورود: … | قیمت ورود: …
- حدضرر: … | حدسود: …
- حجم/لوریج (طبق فرمول): …
- نوع مارجین: Isolated یا Cross
- هزینههای فاندینگ یا کارمزدها: …
- شرط ابطال تحلیل: …
- نتیجه/درس آموخته: …
حالا میتوانید به صرافی ارز دیجیتال بروید و معامله خود را آغاز کنید. پس از بستن معامله هم حتما درس و تجربه خود را یادداشت کنید. این تجربهها طی چندین ماه معامله، به بزرگترین گنجینه شما تبدیل خواهند شد.
جمعبندی
در نهایت، معاملهگری در بازار فیوچرز چیزی شبیه همان سفر پرماجرای «پیرمرد و دریا» است؛ پر از امید، سختی و البته خطراتی که اگر نادیده گرفته شوند، تمام دستاوردها را بر باد میدهند. از انتخاب لوریج و مدیریت ریسک گرفته تا داشتن برنامه مکتوب، رعایت نسبت ریسک به ریوارد، توجه به فاندینگریت، انتخاب درست نوع مارجین و کنترل احساسات، همه جزئیات کوچکیاند که در کنار هم سرنوشت سرمایه شما را تعیین میکنند. اگر این جزئیات را جدی بگیرید و قبل از هر معامله با یک چکلیست ساده آنها را مرور کنید، احتمال گرفتار شدن در تلههای رایج کمتر میشود و سرمایهتان از گزند «کوسههای بازار» در امان خواهد ماند. یادتان باشد، در فیوچرز بقا همیشه مقدم بر سود است و تنها تریدرهایی که اصول را به عادت تبدیل کردهاند، در بلندمدت برنده باقی میمانند.
سوالات متداول
با چه لوریجی شروع کنم؟
برای انتخاب اهرم، باید طبق فرمول و حداکثر توان ضرر خود عمل کنید. اما برای شروع اهرم خود را بیشتر از ۳ قرار ندهید.
چرا با اینکه جهت را درست حدس زدم، باز ضرر کردم؟
احتمالا به این علت که به موقع سود را برداشت نکرده بودید. دانستن ریسک به ریوارد و داشتن حد سود کمک میکند این اشتباه را تکرار نکنید.
فرق نگهداری پوزیشن اسپات با فیوچرز چیست؟
در بازار اسپات شما واقعا دارایی را خرید و فروش میکنید. اما در بازار فیوچرز قراردادهایی درباره آینده یک دارایی خرید و فروش میشوند بنابراین حتی میتوانید از روند نزولی قیمت یک دارایی سود کنید.
چه زمانی Cross منطقیتر از Isolated است؟
وقتی تجربه زیاد در بازار دارید و اصول مدیریت ریسک خود را با دقت بالا پیادهسازی میکنید، میتوانید از Cross یا اهرم شناور نیز استفاده کنید.
چطور جلوی انتقامترید را بگیرم؟
با رعایت قانون توقف روزانه، محدود کردن تعداد معاملات و نوشتن دلیل مکتوب برای هر ورود.
اولین نفری باشید که نظر می دهید