رنج زدن بیت کوین بین ۱۰۵ هزار تا ۱۱۵ هزار؛ چرا این رکود نشانه بلوغ است، نه سقوط؟
فضای احساسی بازار رمزارزها این روزها واقعاً سنگین و خستهکننده است. شاخص S&P 500 در نزدیکی سقف تاریخی خود حرکت میکند، نزدک با قدرت صعود میکند، طلا رکورد ۴۳۰۰ دلار را شکسته و سهام فناوری یکی پس از دیگری اوج میگیرند، اما بازار بیت کوین در نقطهای عجیب ایستاده؛ سکون، رکود و انتظار.

نشانههای بازاری «ریسکپذیر» همهجا دیده میشود: سرمایهها در جریانند، تمایل سرمایهگذاران بالاست و اشتهای ریسک دوباره زنده شده، اما بیت کوین چه؟ نه جهشی، نه هیجانی، فقط حرکت افقی و بیرمق. هر توصیفی که برای این وضعیت انتخاب کنیم، چه خستهکننده، چه فرسایشی، در نهایت حسی مشترک دارد: ناامیدی و سرخوردگی در جامعه کریپتو. شبکه ایکس (توییتر سابق) پر شده از پرسشهای تکراری و پراضطراب: چرا وقتی بازار حس و حال رشد دارد، بیتکوین رشد نمیکند؟ در این مقاله از صرافی ارز دیجیتال رمزینکس به بررسی دلایل رنج زدن بیت کوین بین محدوده ۱۰۵ تا ۱۱۵ هزار دلار میپردازیم و به این نتیجه خواهیم رسید که دلیل این رنج زدن در مهر و آبان ۱۴۰۴ چیست؟
این تناقض ذهنی بهوضوح در فضا موج میزند. همه عوامل صعودی که باید اثرگذار میبودند، اتفاق افتادهاند:
صندوقهای ETF بیت کوین با موفقیت راهاندازی شدند و هر ماه ورودی سرمایه دارند، پذیرش نهادی در حال افزایش است، قانون Genius Act تصویب شده و قانونگذاری شفافتر در راه است. هیچ سرکوب مقرراتی یا هک بزرگ یا بحران بنیادی هم رخ نداده. همهچیز آنطور که انتظار میرفت پیش رفته؛ اما قیمت، همانجا مانده و ما هم ماندهایم با بازاری که با وجود رشد تمام داراییها، تماشاگر درجا زدن بیت کوین هستیم.
برای مثال در زمان نگارش این مقاله، حجم معاملات بیت کوین در صرافی ارز دیجیتال رمزینکس برابر با ۱۱ میلیارد بوده است. شما میتوانید برای خرید بیت کوین با پرداخت ریالی یا با سایر رمزارزها، سفارش خود را در کمتر از ۲ دقیقه در رمزینکس ثبت نمایید.
جوردی ویسر یکی از شناختهشدهترین چهرههای دنیای سرمایهگذاری کلان در والاستریت است؛ مدیری که بیش از سه دهه در قلب بازارهای مالی بینالمللی فعالیت داشته و از دهه ۱۹۹۰ تا امروز در نقشهایی کلیدی، از معاملات مشتقه در مورگان استنلی تا مدیریت سرمایه در صندوقهای چنداستراتژی فعال بوده و طی سالها حضور در بازارهای جهانی، از نزدیک با چرخههای اقتصادی، روندهای تورمی؛ انبساطی، بحرانهای مالی و تحول ساختار اقتصاد جهانی همراه بوده و بنابراین تحلیلهایش تنها بر پایه نمودار و تئوری نیست، بلکه برخاسته از تجربه عملی در حجمهای بزرگ سرمایه و تصمیمگیری در محیطهای پرنوسان واقعی است.
ویسر امروز بهعنوان رئیس و مدیر ارشد سرمایهگذاری Weiss Multi-Strategy Advisers شناخته میشود و علاوهبر مدیریت دارایی، با تولید محتوای تحلیلی در پلتفرم VisserLabs، یکی از چهرههاییست که تلاش میکند چشماندازی آیندهنگر برای اقتصاد دیجیتال، داراییهای رمزنگاریشده و نقش هوش مصنوعی در سیستم مالی ارائه کند. او از جمله تحلیلگرانی است که معتقدند جهان در آستانه ورود به معماری اقتصادی جدیدیست؛ عصری که در آن چرخههای سنتی بازار ممکن است تغییر کنند، بلاکچین و استیبلکوینها به بخشی از زیرساخت رسمی مالی بدل شده و هوش مصنوعی به شتابدهنده اصلی تحول سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه تبدیل شود.
اهمیت نگاه ویسر از این جهت است که برخلاف بسیاری از تحلیلگران صرفاً کریپتویی، او تغییرات را نه فقط از زاویه صنعت رمزارز، بلکه در چارچوب کلان اقتصاد جهانی، سیستم پولی، فناوری و رفتار سرمایهگذاران بزرگ بررسی میکند. همین نگاه چندبُعدی باعث شده دیدگاه او درباره بیت کوین، استیبل کوینها، چرخههای بازار و آینده اقتصاد دیجیتال برای فعالان حرفهای بازار بسیار ارزشمند باشد. جوردی ویسر که در سالهای اخیر ارتباط نزدیکی با جامعه رمزارز پیدا کرده، از دیدگاهی منحصربهفرد به ماجرا نگاه میکند. او سالها در نظام مالی سنتی زندگی کرده و حالا از بیرون، رفتار این دو جهان (نظام فیات و اکوسیستم کریپتو) را کنار هم میبیند. و بهگفته خودش، شباهتهایی میان آنها میبیند که هم شگفتانگیز و هم هشداردهندهاند.
اما اینبار، ویسر پرسشی کلیدی مطرح میکند که زاویه دید ما را کاملاً تغییر میدهد:
اگر همه ما داریم اشتباه نگاه میکنیم چه؟ اگر بیتکوین خراب نشده باشد، بلکه در واقع در حال تجربه نسخه «عرضه اولیه سهام» خود در دنیای مالی سنتی باشد چه؟ جوردی ویسر، دیدگاه خود را درباره آنچه در واقع در حال رخ دادن در بازار بیت کوین است، عمیقتر توضیح میدهد و با زبانی ساده، بیت کوین را به شرکتی تشبیه میکند که در حال گذار از مرحله خصوصی به مرحله عمومی است:
پلی میان دو جهان
سفر من به دنیای رمزارزها، تجربهای روشنگر بود، نه به این دلیل که دیدگاههای مالی قدیمیام را کنار گذاشتهام، بلکه چون همان چارچوب فکری را با خودم آوردهام. و هرچه جلوتر میروم، بیشتر میبینم که بیت کوین، با وجود منشأ انقلابی و ماهیت غیرمتمرکزش، در عمل از الگوهایی اقتصادی پیروی میکند که به قدمت سرمایهداری هستند. در هر کسبوکار نوپا، سرمایهگذاران اولیه ریسکهای بزرگی را میپذیرند. اگر پروژه موفق شود، بهحق شایسته پاداشی بزرگند. اما در نهایت، نقطهای فرا میرسد که باید آن سودها را محقق کنند؛ به نقدینگی نیاز دارند، به خروج نیاز دارند، به تنوعبخشی نیاز دارند.
در دنیای سنتی، این لحظه را «عرضه اولیه سهام» یا همان IPO مینامیم. زمانی است که سرمایهگذاران اولیه بخشی از سهام خود را میفروشند، بنیانگذاران ثروتمند میشوند و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر بازده سرمایهگذاران خود را بازمیگردانند. این لحظه شکست نیست؛ بلکه نقطه بلوغ و موفقیت است. شرکت در IPO نمیمیرد، تغییر میکند، بالغ میشود و مالکیت آن میان افراد بیشتری تقسیم میگردد. بیت کوین تا به امروز هیچگاه IPO نداشت، چون هیچگاه شرکت یا مدیرعاملی نداشت. اما نیروهای اقتصادی با تغییر ساختار ناپدید نمیشوند؛ فقط به شکل دیگری خود را نشان میدهند.
شکافی که داستان را روایت میکند
حال باید بررسی کنیم دقیقاً در بازار بیت کوین چه چیزی در حال رخ دادن است. برای سالها، حرکت بیت کوین با سهام فناوری هماهنگ بود؛ همبستگیاش با نقدینگی و «میل به ریسک» آشکار بود. کافی بود شاخص نزدک را نگاه کنید تا جهت احتمالی بیت کوین را حدس بزنید.
اما از دسامبر ۲۰۲۴ به بعد، این رابطه بهطور کامل شکسته است. این اتفاق، هم تحلیلگران و هم معاملهگران الگوریتمی را سردرگم کرده است. وقتی داراییهای ریسکی رشد میکنند، اما بیت کوین همراهشان بالا نمیرود و اینجاست که همه فوراً میگویند:
پس مشکلی در بیت کوین وجود دارد.
اما ویسر از تجربهاش در بازارهای سنتی میگوید: این دقیقاً همان رفتاری است که در دورههای توزیع سهام پس از عرضه اولیه رخ میدهد. وقتی شرکتی وارد بورس میشود و سرمایهگذاران اولیه شروع به فروش بخشی از داراییشان میکنند، قیمت سهم معمولاً در همان محدوده نوسان میکند، حتی در زمانی که بازار کلی در حال رشد است. چرا؟ چون الگویی خاص در جریان است:
سرمایهگذاران اولیه با ترس نمیفروشند، بلکه با نظم و برنامه در حال خروجند. نمیخواهند با فروش سنگین قیمت را نابود کنند. محتاطند، صبورند و سالها برای رسیدن به این لحظه صبر کردهاند؛ پس چند ماه دیگر هم صبر میکنند تا کار را در بیاورند.
همزمان، سرمایهگذاران جدید هم به بازار وارد میشوند، اما با احتیاط! آنها هم عجلهای برای خرید در سقف ندارند؛ در کفها جمع میکنند و منتظر میمانند تا دوره توزیع کامل شود و بعد با قدرت وارد شوند. نتیجه این روند چیست؟ بازارِ خستهکنندهای که همه را به مرز جنون میکشاند. بنیادها سالمند، بازار کلان صعودی است، اما قیمت تقریباً تکان نمیخورد. اگر باور ندارید، کافی است نگاهی به سهام شرکتهایی مثل سیرکل (Circle) بیندازید: پس از رشد اولیه قیمت در زمان عرضه، ماهها در محدودهای ثابت نوسان کردند.
آشنا به نظر میرسد، نه؟ اگر ضعف بیت کوین ناشی از عوامل کلان اقتصادی بود، باید همراه با سایر داراییهای ریسکی سقوط میکرد، نه اینکه مسیر جداگانهای برود. اگر واقعاً وارد «زمستان کریپتو» شده بودیم، باید نشانههایی از وحشت، تسلیم و فروش گسترده در سراسر بازار دیده میشد. اما آنچه امروز میبینیم فروش آرام، حسابشده و صبورانه در برابر تقاضایی پایدار است.
این نوع فروش نه از سر ترس، بلکه نشانه ورود به مرحلهای تازه است!
جوردی ویسر در ادامه شواهدی ارائه میدهد که چرا معتقد است بیت کوین در مرحلهای مشابه «عرضه عمومی» قرار گرفته است. برای مشاهده تحلیل روزانه بیت کوین، میتوانید به روزترین و جدیدترین تحلیلهای تکنیکال را از این مقاله مطالعه نمایید.
شواهد هر روز بیشتر میشوند
تأییدی که انتظارش را نداشتم، سرانجام رسید. در گزارش اخیر درآمدی شرکت گلکسی دیجیتال (Galaxy Digital)، مایک نووگراتز اعلام کرد این شرکت تنها برای یک مشتری ۹ میلیارد دلار بیت کوین فروخته است. بله، ۹ میلیارد دلار. کمی به این عدد فکر کنید. این فروش نه حاصل ترس سرمایهگذاران خرد است و نه نتیجه تصمیم تریدری مضطرب؛ بلکه مربوط به یکی از بازیگران قدیمی و اصلی بازار است که با دقت و نظم در حال خروج از پوزیشنی عظیم است. اما آنها در واقع کاری را میکنند که باید بکنند؛: برداشت سود! دارند سود خود را محقق میکنند، دقیقاً همان کاری که وقتی یک دارایی بالغ شده و نقدینگی کافی برای خروجهای بزرگ فراهم میشود، سرمایهگذاران اولیه باید انجام دهند. و نکته مهمتر اینجاست: این تنها یک مورد نیست.

دادههای آنچین داستان واضحی را روایت میکنند؛ بهشرط آنکه بلد باشید آن را بخوانید. کوینهای قدیمی، آنهایی که سالها دستنخورده مانده بودند، حتی از روزهای قیمتهای تکرقمی، حالا دوباره در حال جابهجاییاند. نه به شکل ناگهانی یا وحشتزده، بلکه بهآرامی و پیوسته در طول سال، بهویژه از تابستان امسال. کیفپولهایی که زمانی بیت کوین را در دوران «سایفرپانک» و ایدئالیستیاش جمعآوری کرده بودند، حالا آرامآرام دارایی خود را جابجا میکنند.
اگر به شاخص ترس و طمع یا سنتیمنت اجتماعی نگاه کنید، فضای جامعه را کاملاً ناامید خواهید دید. معاملهگران خرد در حال تسلیمند و همان الگوی روانی شکل گرفته که همیشه وقتی «پول هوشمند» در حال توزیع داراییهایش است، دیده میشود: سرخوردگی، خستگی و بیاعتمادی عمومی. اما آنچه بیشتر مردم متوجهش نمیشوند، همینجاست: اگر درک کنید در چه مرحلهای از چرخه هستیم، این احساس منفی در واقع نشانهای مثبت است.
روانشناسی دارندگان اولیه
خودتان را جای فردی بگذارید که در سال ۲۰۱۰ بیت کوین را با قیمت ۱۰۰ دلار یا حتی ۱۰۰۰ دلار استخراج کرده یا خریده است. او روزهای سقوط صرافی Mt. Gox را پشت سر گذاشته و از چندین ممنوعیت چین جان سالم به در برده، از بازار خرسی ۲۰۱۸، از دوران کووید، از سالها بیاعتمادی رسانههای جریان اصلی که بیت کوین را «کلاهبرداری» مینامیدند! از تمام اینها عبور کرده و او که در زمان ناباوری بسیاری، بیت کوین را باور داشته و ریسک کرده و حالا خود را برنده میداند.
اما حالا چه؟ اینگونه به داستان نگاه میکند که روی ثروتی نشسته که میتواند زندگی چندین نسل بعد از خودش را تغییر دهد. شاید در آستانه بازنشستگی باشد، شاید میخواهد هزینه تحصیل فرزندش را بپردازد، شاید قصد دارد وارد حوزه هوش مصنوعی شود، قایقی تفریحی در اندازه جف بزوس بخرد یا صرفاً از ثمره صبر و ایمانش لذت ببرد. و حالا برای اولین بار در تاریخ، فرصتی پیش آمده که میتواند پوزیشنش را نقد کند، آن هم بدون آنکه بهعنوان یک نهنگ بازار را دستخوش تغییر کند.
این اتفاق تازه است. سالها چنین نقدینگی در بازار وجود نداشت. در سال ۲۰۱۵ اگر میخواستید ۱۰۰ میلیون دلار بیت کوین بفروشید، قیمت را به زمین میکوبیدید. حتی در ۲۰۱۹، فروش یک میلیارد دلار هم غیرممکن بود. بازار توان جذب چنین حجمی را نداشت. اما امروز؟ ETFها با جریان سرمایه نهادی از بازار حمایت میکنند. شرکتهای بزرگ بیت کوین را در ترازنامه خود دارند. حتی صندوقهای ثروت ملی درگیر شدهاند. بازار به بلوغی رسیده که حالا هولدرهای اولیه میتوانند پوزیشنهای عظیم خود را بدون ایجاد آشوب نقد کنند.
و نکته کلیدیتر از همه این است که آنها این کار را در زمان صعود سایر داراییهای پرریسک انجام میدهند، یعنی درست زمانی که سرمایهگذاران جدید نقدینگی دارند، وقتی اعتماد در بازار بالاست و پول در گردش زیاد است. این بهترین زمان برای توزیع دارایی است. فروش در زمان ترس، بازار بیت کوین را نابود میکند؛ اما فروش در اوج اعتماد عمومی؟ رفتار حرفهای سرمایهگذاران اصیل است.
«نهنگهای اولیه» سالها منتظر این لحظه بودند؛ نه فروش با قیمت بالا، آنهای این دستِ بالا را از مدتها پیش داشتند و حالال به دنبال نقدینگی واقعی و عمق بازار میگردند. بیت کوین خودش را ثابت کرده و حالا نوبت پاداش است.
نقطه اوج تحلیل جوردی ویسر جایی است که توضیح میدهد چرا وضعیت فعلی بیت کوین را نباید «بازار خرسی» دانست، بلکه مرحلهای طبیعی از بلوغ و انتقال مالکیت در یک دارایی موفق است:
چرا این وضعیت را بازاری خرسی نمیدانیم؟
جوردی ویسر میگوید:
میتوانم صدای منتقدان را از همین حالا بشنوم، آنها قطعا میگویند که این مقاله فقط تلاشیست برای توجیه بازار خرسی، درست قبل از پایان چرخه چهارساله!
اعتراض منصفانهای است، اما بیایید ببینیم چرا این بار ماجرا واقعاً متفاوت است. بازارهای خرسی با ترس شکل میگیرند. با بحرانهای اقتصاد کلان، با از بین رفتن اعتماد به روایت بنیادین دارایی.
سال ۲۰۱۸ را به یاد دارید؟ صرافیها یکییکی سقوط کردند، پروژههای ICO یکی پس از دیگری کلاهبردار از آب درآمدند و کل فضای رمزارز آلوده به بیاعتمادی بود. مردم سراسیمه میفروختند چون فکر میکردند قیمت بیت کوین ممکن است به صفر برسد. مارس ۲۰۲۰ را چطور؟ جهان درگیر همهگیری کووید بود، بازارها فرو میریختند و سرمایهگذاران ناچار بودند برای بقا نقدینگی پیدا کنند. آن فروشها از سر وحشت بود. اما امروز اینطور نیست.
| ویژگی | بازار خرسی (Bear Market) | دوره عرضه عمومی خاموش (Silent IPO / Distribution Phase) |
|---|---|---|
| احساس غالب در بازار | ترس، وحشت، تسلیم و ناامیدی | خستگی، بیاعتمادی، بیتفاوتی ظاهری |
| نوع فروشندگان | معاملهگران خرد، سرمایهگذاران ناامید | نهنگهای اولیه، سرمایهگذاران اولیه و صندوقهای قدیمی |
| انگیزه فروش | ترس از سقوط بیشتر و نیاز به نقدینگی فوری | تحقق سود، مدیریت پرتفوی، تنوع دارایی |
| رفتار قیمت | افتهای سریع و شدید، تشکیل کفهای جدید | نوسان محدود و افقی، ثبات نسبی قیمت |
| حجم معاملات | افزایش ناگهانی در موجهای فروش | حجم متوسط اما پایدار و کنترلشده |
| احساسات عمومی در شبکههای اجتماعی | وحشت، تسلیم و باور به مرگ بازار | ناامیدی، سکوت و بیمیلی کاربران |
| شرایط کلان اقتصادی | بحران نقدینگی، فشار تورمی یا رکود جهانی | رشد سایر داراییها و وفور نقدینگی در بازارهای مالی |
| نقش نهادهای مالی | خروج یا احتیاط شدید مؤسسات | ورود تدریجی مؤسسات و خرید از فروشندگان اولیه |
| نتیجه نهایی | شکلگیری کفهای قیمتی عمیق | انتقال مالکیت، افزایش مقاومت ساختاری بازار |
در واقع، بنیادهای بیت کوین امروز قویتر از هر زمان دیگری هستند. همه معتقد بودند که ETF بیت کوین هرگز تأیید نمیشود. حالا پذیرش نهادی با سرعت در حال گسترش است. نصفشدن پاداش استخراج طبق برنامه انجام شد، امنیت شبکه در بالاترین سطح تاریخیست، هش ریت همچنان رکورد میزند و استفاده از استیبلکوینها و توکنسازی داراییها با سرعت در حال افزایش است. رؤیای کریپتو در حال تحقق است.
با این حال، نباید فراموش کرد که فقط سه سال از تاریکترین دوران بازار گذشته، زمانی که قیمتها سقوط کردند، کلاهبرداریها برملا شدند و نهادهای نظارتی با شدتی بیسابقه واکنش نشان دادند. بسیاری از آلت کوینها هنوز ۲۰ تا ۵۰ درصد پایینتر از اوجهای قبلی هستند. در دو سال گذشته، بیت کوین عملاً بارِ کل فضای رمزارز را روی شانههای خود حمل کرده است. صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و پوشش ریسک که در دوران رونق وارد بازار شده بودند، هنوز بهطور کامل بهبود نیافتهاند. بسیاری از آنها از زیانهای ناشی از سرمایهگذاری در کریپتو و شرکتهای نرمافزاری، بهویژه با ظهور موج جدید هوش مصنوعی که بخش فناوری را دگرگون کرده، آسیب دیدهاند. بنابراین فروشندگان امروز، نه از سر ناامیدی، بلکه از سر موفقیت در حال فروشاند.
و این، تفاوت اصلی بازار امروز است. در بازار خرسی، خریدار وجود ندارد. قیمت سقوط میکند به این دلیل که همه میخواهند خارج شوند. اما حالا چه میبینیم؟ بیت کوین در حال تثبیت است، نه سقوط. هر افت قیمتی خریدار دارد. قیمت کفهای جدید نمیسازد، بلکه در محدودهای مشخص حفظ میشود. خریداران حضور دارند؛ فقط دیگر احساسی عمل نمیکنند، عجله ندارند. با صبر در حال جمعآوریاند، منتظرند تا روند توزیع کامل شود. این همان الگویی است که همیشه بعد از عرضه اولیه بزرگ میبینیم؛ وقتی دوره قفل سهام به پایان میرسد، سهم سقوط نمیکند بلکه مدتی درجا میزند. سرمایهگذاران اولیه میفروشند، سرمایهگذاران بلندمدت جدید جایگزین میشوند و مالکیت از «باورمندان اولیه» به نسل تازهای از سهامداران منتقل میگردد.
درسهایی از بازارهای سنتی
برای درک سادهتر مرحله فعلی بیت کوین، به مسیر شرکتهای بزرگ فناوری پس از عرضه اولیه نگاه کنید. آمازون در سال ۱۹۹۷ با قیمت ۱۸ دلار وارد بورس شد. طی سه سال ارزش سهامش به ۱۰۰ دلار رسید، اما دو سال بعد تقریباً هیچ رشدی نکرد، آن هم در حالی که اینترنت همچنان در حال گسترش بود. چرا؟ چون سرمایهگذاران و کارکنان اولیه سرانجام میتوانستند سهامشان را نقد کنند و همین کار را هم انجام دادند. بسیاری از افرادی که به آمازون در قیمت ۱ دلار ایمان داشتند، در ۱۰۰ دلار فروختند؛ آنها اشتباه نکردند، صد برابر سود کردند. اما بازار باید آن حجم از عرضه را هضم میکرد تا بتواند دوباره رشد کند.
گوگل در سال ۲۰۰۴ وارد بورس شد و سهمش نزدیک به دو سال بعد در محدودهای ثابت معامله میشد. فیسبوک هم در ۲۰۱۲–۲۰۱۳ همین مسیر را طی کرد. پایان دورههای قفل سهام نوسان زیادی بهوجود آورد و قیمت برای مدتی درجا زد.
این رفتار کاملاً طبیعی است. درواقع موفقیت واقعی دقیقا به همین شکل تجلی پیدا میکند. شرکت در این مرحله شکست نمیخورد، بلکه وارد مرحله جدیدی از رشد میشود. دارایی نمیمیرد، بلکه نسل تازهای از سرمایهگذاران با افق زمانی متفاوت و انتظارات جدید وارد میشوند: از سایفرپانکها تا مؤسسات مالی. از آرمانگرایان آزادیخواه تا خزانهداری شرکتها. از باورمندان اولیه تا مدیران حرفهای میلیاردها دلار دارایی. نمیتوان گفت که مسیر خوب است یا بد. صرفاً تکامل است، تکامل در چرخه طبیعی دارایی که واقعاً موفق شده.
تغییر نگهبانان
این گذار، اتفاقی بزرگ و عمیق است و باید جدی گرفته شود. بیت کوین با یک ایدئولوژی زاده شد؛ ایدئولوژی سایفرپانکها؛ باور به تمرکززدایی، آزادی از کنترل دولتها و تکیه بر ریاضیات بهجای اعتماد به نهادها. پیشگامان اولیه بیت کوین شورشی، مستقل و دوراندیش بودند. آنها چشماندازی را میدیدند که دیگران نمیدیدند. امروز همانها پاداششان را گرفتهاند و حالا در حال سپردن مشعلاند به نسل بعدی هستند که کمتر به ایدئولوژی و بیشتر به بازدهی سرمایه اهمیت میدهند. برای شرکتهایی مانند بلک راک، شعار «بانک خودت باش» اهمیتی ندارد؛ آنها به تنوع پرتفوی و بازدهی تعدیلشده با ریسک فکر میکنند. آیا این یک باخت است؟

از برخی جهات، بله. بیت کوین دیگر احتمالاً آن انرژی انقلابی و رشدهای ۱۰۰ برابری در یک سال را نخواهد داشت. نوسانهای دیوانهوار که ثروتهای افسانهای ساختند، با توزیع گسترده مالکیت تعدیل خواهند شد. اما از نگاهی دیگر، این اتفاق را میتوان یک پیروزی دانست. چرا که بیت کوین آنقدر دوام آورده که موفق شده «خستهکننده» شود و این یعنی موفق شدن. آنقدر پایدار شده که باورمندان اولیهاش بتوانند آنچه را سالها هولد کرده بودند، حالا نقد کنند. آنقدر اعتبار پیدا کرده که محافظهکارترین نهادهای مالی جهان آن را خریداری میکنند. و مهمتر از همه، از دیدگاه ساختار بازار، این توزیع مالکیت گسترده در بلندمدت بهشدت صعودی است.
در ادامه جوردی ویسر، میگوید که چرا این مرحله نه فقط نشانه ضعف، بلکه نقطه بلوغ بیت کوین به حساب میآید.
چرا توزیع از تمرکز بهتر است
یکی از درسهایی که از بازارهای سنتی میگیریم و دقیقاً برای بیت کوین هم صدق میکند، این است: تمرکز آسیبپذیر و توزیع مقاوم است.
در سالهای نخست، زمانی که بیت کوین عمدتاً در اختیار چند هزار نفر از پذیرندگان اولیه بود، بازار ذاتاً بیثبات بود. چند کیفپول بزرگ میتوانستند با یک حرکت، قیمت را به شدت جابهجا کنند. تصمیم یک نفر برای فروش، میتوانست دومینویی از واکنشهای زنجیرهوار در بازار ایجاد کند. نوسان بالا بود، چون مالکیت متمرکز بود. اما هرچه مالکیت بیشتر توزیع میشود؛ هرچه میلیونها نفر، بهجای چند هزار نفر با سهمهای عظیم، سهمهای کوچکتری بخرند، ساختار بازار پایدارتر و مقاومتر میشود.

اگر بخواهیم عملیتر نگاه کنیم: فرض کنید ۱۰۰ نفر نیمی از کل بیت کوینهای موجود را در اختیار داشته باشند. اگر یکی از آنها بفروشد، معادل نیم درصد از کل عرضه به بازار میآید و طبیعتاً قیمت را تکان میدهد. اما اگر یک میلیون نفر همان ۵۰ درصد را در اختیار داشته باشند و ده هزار نفر تصمیم به فروش بگیرند، باز هم همان نیم درصد عرضه فروخته میشود، اما در قالب هزاران تراکنش کوچک، در قیمتها و زمانهای مختلف! تأثیر پخش میشود و شوک قیمتی از بین میرود.
این همان اتفاقی است که در شرکتها بعد از عرضه اولیه رخ میدهد. پیش از IPO، سهام عمدتاً در دست گروه کوچکی از بنیانگذاران، کارکنان اولیه و صندوقهای جسورانه است. اما پس از عرضه عمومی و پایان دورههای قفل سهام، مالکیت خرد میشود: میلیونها سهامدار بهجای چند صد نفر. از صندوقهای شاخص تا سرمایهگذاران خرد و نهادهای بزرگ.
نتیجه؟ نوسان کمتر، نه چون شرکتی جذابیتش را از دست داده، بلکه چون ساختار مالکیتش قویتر شده است. حالا دیگر بیت کوین دقیقاً در میانه همین فرآیند قرار دارد. نهنگهای اولیهای که میتوانستند بازار را با یک حرکت جابهجا کنند، در حال فروش به هزاران سرمایهگذار نهادی از طریق ETFها هستند؛ به میلیونها سرمایهگذار خرد از طریق صرافیها، به خزانهداری شرکتها و حتی به صندوقهای بازنشستگی. هر بیت کوینی که از دستان متمرکز به دستان توزیعشده منتقل میشود، شبکه را مقاومتر میکند، قیمت را باثباتتر و دارایی را پختهتر میسازد.
بله، احتمالاً دوران رشدهای ۱۰ برابری در یک سال به سر آمده است. اما در عوض، خطر سقوطهای فاجعهبار ناشی از فروشهای سنگین نیز در حال از بین رفتن است. پایه دارایی که از «پول جادویی اینترنتی» به دارایی پولی جهانی تبدیل میشود، همین گستردگی مالکیت است. دارایی با پایگاه توزیعشده دارندگان، دیگر سفتهبازی محض نیست، بلکه به ذخیره ارزش پایدار تبدیل میشود.
آنچه در ادامه مسیر باید برای بیت کوین انتظار داشت
اگر این فرضیه درست باشد، که شواهد به روشنی از آن پشتیبانی میکنند، سرمایهگذاران باید انتظار چه چیزی را داشته باشند؟ اول از همه، صبر. دورههای توزیع پس از عرضه عمومی معمولاً بین شش تا هجده ماه طول میکشند. احتمالاً چند ماه از این روند را پشت سر گذاشتهایم، اما هنوز به پایان نرسیده است. بیت کوین البته سریعتر از داراییهای سنتی حرکت میکند، بنابراین شاید در «زمان بیت کوینی» از نیمه گذشته باشیم، اما در هر صورت باید انتظار ادامه تثبیت و رکود نسبی را داشت. احتمالاً بازار مدتی دیگر همینطور آزاردهنده بدون سقوط و بدون رشد، باقی میماند و وقتی بالاخره حرکت آغاز شود، نشانهای واضح نخواهد داشت، چون خبرهای خوب همین حالا هم در بازار هستند.
دوم، کاهش نوسان. با گسترش مالکیت، نوسانهای خشونتآمیز گذشته تعدیل میشوند. افتهای ۸۰ درصدی که روزی عادی به نظر میرسیدند، به افتهای ۵۰ درصدی تبدیل خواهند شد و افتهای ۵۰ درصدی به ۳۰ درصد! جهشهای ۱۰ برابری هم شاید به رشدهای ۳ برابری محدود شوند. این اتفاق برای مدیریت ریسک، خبر بسیار خوبیست.
| شاخص | روند پیشبینیشده | اثر بر بازار |
|---|---|---|
| نوسان (Volatility) | کاهش تدریجی در بازه ۶ تا ۱۸ ماه آینده | افزایش ثبات قیمت و کاهش حرکات ناگهانی |
| مالکیت (Ownership Distribution) | توزیع گستردهتر میان نهادها و سرمایهگذاران خرد | کاهش ریسک دستکاری و افزایش مقاومت ساختاری بازار |
| احساسات بازار (Market Sentiment) | بهبود تدریجی پس از دوره رکود روانی فعلی | بازگشت اعتماد و افزایش جریان سرمایه جدید |
| همبستگی با بازارهای سنتی (Correlation with Equities) | بازگشت نسبی همبستگی با شاخصهای ریسکی مانند Nasdaq | واکنش هماهنگتر با روندهای اقتصاد کلان |
| نقش ETFها و مؤسسات مالی | افزایش سهم ETFها در جذب و نگهداری بیتکوین | تثبیت تقاضا و پشتیبانی از کفهای قیمتی |
| رفتار نهنگها (Whale Activity) | ادامه فروش تدریجی و برنامهریزیشده | جذب عرضه توسط خریداران بلندمدت و مؤسسات |
| نقدینگی بازار (Liquidity) | رشد پیوسته در حجم معاملات و عمق بازار | امکان معاملات بزرگتر بدون نوسان شدید قیمت |
| درک عمومی از بیتکوین | تغییر از نگاه سفتهبازانه به نگاه دارایی بنیادی | افزایش پذیرش بهعنوان «طلای دیجیتال» پایدار |
سوم، بازگشت همبستگی با بازارهای سنتی. بعد از کامل شدن مرحله توزیع و زمانی که نهنگهای اولیه فروششان را تمام کردند و مالکیت به اندازه کافی پراکنده شد، بیتکوین دوباره با احساسات عمومی بازار حرکت خواهد کرد، با این تفاوت که دیگر پرنوسان و شکننده نخواهد بود.
چهارم، بهبود تدریجی احساسات. فضای فعلی بازار به این دلیل تیره است که بیشتر مردم نمیدانند در چه مرحلهای قرار داریم. همه منتظرند بیت کوین «خودش را با سهام هماهنگ کند» یا دوباره وارد چرخه چهارساله شود. اما واقعیت این است که وقتی فشار فروش سنگین پایان یابد و خرید صبورانه مؤسسات عرضه قدیمی را جذب کند، مسیر تازهای بیهیاهو، اما قدرتمند آغاز میشود. جدول زمانی دقیق این اتفاق ناشناخته است، اما الگویش برای کارکشتهگان بازارهای سنتی، آشناست.
در نگاه جوردی ویسر، بیت کوین دیگر از فاز «رویا» و شور و ریسک در حال تغییر به فاز «بلوغ» و دنیای ساختار و پایدار است. و درست مانند هر شرکت موفق پس از عرضه عمومی، حالا زمان آن فرارسیده که از هیجان کوتاهمدت فاصله بگیرد و به دوران آرام اما پایدار رشد بلندمدت قدم بگذارد.
در جمعبندی نهایی مقاله، جوردی ویسر با زبان استعاری و تاریخی، مسیر بیت کوین را در قالب بلوغ یک فناوری معرفی میکند و میگوید که چرا مرحله فعلی، نه پایان، بلکه ورود به فصل تازهای از تاریخ بیت کوین است.
بلوغ یک طبقه دارایی
هر فناوری انقلابی، ناگزیر چنین مسیری را طی میکند. در آغاز، افرادی که هنوز مدل تجاری ندارند و فقط باور دارند که اتصال، جهان را تغییر خواهد داد با شور و ایمان جلو میروند. در دهه ۹۰، آنها اینترنت را ساختند، ثروتهای عظیمی بهدست آوردند و بعد از حباب داتکام سقوط کردند. مالکیت منتقل شد، خیالپردازان جای خود را به عملگرایان دادند و اینترنت نهتنها نمرد بلکه دقیقاً همان وعدهای را که داده بود، فقط با تأخیر زمانی، محقق کرد. همین مسیر را رایانههای شخصی، تلفنهای همراه، رایانش ابری و هوش مصنوعی هم پیمودند. هر فناوریِ دگرگونکننده، ابتدا با ایمان و ریسک آغاز میشود، موفق میشود، سود میسازد و سپس وارد دورهای میشود که شاید از بیرون شبیه رکود به نظر برسد، اما در واقع مرحله بلوغ و تثبیت است. بیت کوین نیز دقیقاً از همین الگو پیروی میکند.
نخستین دارندگان بیت کوین، زمانی سرمایهگذاری کردند که احتمال رفتن بیت کوین به صفر کاملاً واقعی بود. آنها در برابر تمسخرها، قوانین نامطمئن و ضعفهای فنی ایستادند. زیرساخت ساختند، سقوط Mt. Gox را پشت سر گذاشتند، از جنگهای مقیاسپذیری جان سالم به در بردند و در زمانی که گوش شنوایی نبود، پیام بیت کوین را فریاد زدند. آنها پیروز شدند. مأموریت خود را انجام دادند و امروز بیت کوین دارایی بالای یک تریلیون دلاری است که در ترازنامه بزرگترین مؤسسات مالی جهان جای دارد.
و حالا، آنها پاداششان را میگیرند. این پایان بیت کوین نیست. حتی آغاز پایان هم نیست. بلکه پایانِ آغاز است. از سفتهبازی تا نهادینهشدن. از آزمایش سایفرپانکها تا دارایی جهانی. از تمرکز تا توزیع. از نوسان تا ثبات. از انقلابی تا بنیادی.
فرصت در دل توزیع
آنچه به ویسر اطمینان خاطر میدهد، تجربه او از هر دو جهان است. او هم بازار سنتی را میشناسد، از IPOها و انقضای دورههای قفل سهام گرفته تا انباشت نهادی، و هم جامعه کریپتو را با تمام امیدها، خستگیها و باورشان به اینکه «اینبار فرق دارد». و گاهی واقعاً فرق دارد. اما نه همیشه.
آنچه امروز برای بیت کوین در حال وقوع است، تفاوتی بنیادین با قوانین اقتصاد ندارد. همان نیروهایی که قرنهاست بازارها را هدایت میکنند، اینبار فقط در بستری جدید در حال تکرارند. احساس خستگی و یأس فعلی بازار نشانه شکست نیست. بلکه بخشی از مسیر است، همان بخشی که در آن، باورکنندههای اولیه در حال خروجند و تازهواردان احساس میکنند که دیر رسیدهاند. ناخوشایند است، آزاردهنده است، اما لازم است.
این همان نکته کلیدی است که باید به سرمایهگذاران بلندمدت اعتماد بدهد: زمانی که این مرحله توزیع کامل شود، بیت کوین از هر زمان دیگری از نظر ساختاری قویتر خواهد بود. وقتی مالکیت میان میلیونها نفر تقسیم شود بهجای هزاران نهنگ، دارایی مقاومتر میشود، دستکاریپذیری آن کاهش مییابد، نوسانش کمتر میشود و توان جذب سرمایه واقعی بدون شوک قیمتی را پیدا میکند. حالا دیگر IPO خاموش بیت کوین تقریباً کامل شده؛ نهنگهای اولیه پاداششان را میگیرند و در آنسوی این روند، بیت کوینی متولد میشود که آماده ورود به مرحله بعد است؛ نه بهعنوان وسیلهای برای سودهای نجومی، بلکه بهعنوان دارایی پولیِ بنیادین با شبکهای پایدار و گسترده از دارندگان.
شاید این موضوع برای آن دسته از افرادی که در ۱۰۰ دلار خرید کردند و رؤیای ۱۰ میلیون دلار در سر داشتند، خستهکننده به نظر برسد؛ اما برای مؤسساتی که تریلیونها دلار سرمایه را مدیریت میکنند، برای شرکتهایی که بهدنبال تنوع خزانه هستند و برای کشورهایی که به فکر ذخایر ارزیاند، همین «خستهکننده بودن» هدف اصلی است. هیجانِ تمرکز دارد جای خود را به دوامِ توزیع میدهد.
نهنگهای اولیه در حال تجربه رویداد نقدشوندگی خود هستند، بگذارید باشند. آنها حقش را دارند. آنچه پس از آن باقی میماند، بیت کوینی است مقاومتر، گستردهتر و پایدارتر از هر زمان دیگر. این نه دلیلی برای ناامیدی، بلکه دلیلی برای انباشت است. نوسان بیت کوین بهای تولدش بود؛ ثبات آن، نشانه بلوغش خواهد بود.










اولین نفری باشید که نظر می دهید