پرایس اکشن RTM چیست؟

یکی از اصلی‌ترین ابزارها و مهارت‌هایی که یک معامله‌گر باید همیشه آن را برای موفقیت در نظر داشته باشد، تحلیل تکنیکال است. به عبارت دیگر، شاید درصد استفاده معامله‌گران کوتاه‌مدت و میان‌مدت از تحلیل تکنیکال، نسبت به سایر روش‌های تحلیلی را ۸۰ به ۲۰ ببینیم که این موضوع، اهمیت فراوان تحلیل تکنیکال را نشان می‌دهد. باید گفت تحلیل تکنیکال نیز سبک‌های متفاوتی دارد، هر چقدر بیشتر با این سبک‌ها آشنا باشید، می‌توانید بهتر نسبت به معامله‌گری اقدام کنید. یکی از این سبک‌ها پرایس اکشن RTM است که در این مقاله از رمزینکس به آموزش کامل این سبک معاملاتی خواهیم پرداخت. 

پرایس اکشن چیست؟

قبل از اینکه به بررسی مفهوم و آموزش پرایس اکشن RTM  بپردازیم، نیاز است تا با مفهوم پرایس اکشن آشنا شویم؛ زیرا  RTM نیز یکی از سبک‌های پرایس اکشن است. به زبان ساده، می‌توان پرایس اکشن را یک سبک معاملاتی و تحلیل تکنیکال ساده و بدون اندیکاتورها و ابزارهای زیاد دانست که با استفاده از تغییرات قیمت و سطوح مهم حمایت و مقاومت عمل می‌کند. 

به عبارت دیگر، همان‌طور که از نام این سبک معاملاتی پیدا است، در پرایس اکشن سعی می‌شود تا با استفاده از پیدا کردن نقاط مهم تغییرات قیمت در گذشته، روند آینده آن پیش‌بینی شود. 

پرایس اکشن RTM چیست؟

پرایس اکشن به تنهایی دارای سبک‌های گوناگونی است که از اصلی‌ترینِ آن‌ها می‌توانیم به پرایس اکشن ICT و RTM اشاره کنیم. در نتیجه، پرایس اکشن RTM یکی از سبک‌های پرایس اکشن است که با سطوح عرضه و تقاضای و الگوهای خاصِ قیمتی کار می‌کند. 

به زبان ساده‌تر، ممکن است در سبک پرایس اکشن کلاسیک، سطوح زیادی مانند خط روند، حمایت و مقاومت‌های معمولی و میانگین‌های متحرک را داشته باشیم؛ اما در پرایس اکشن RTM تنها با سطوح عرضه و تقاضای قیمت طرف هستیم و سایر ناحیه‌ها چندان برای ما اهمیتی ندارند. 

مزایای استفاده از سبک پرایس اکشن RTM  

پرایس اکشن RTM مزایای گوناگونی را برای شما به عنوان یک معامله‌گر به همراه دارد که در بخش زیر به برخی از مزایای مهم این سبک اشاره کردیم:

• نسبت ریسک به ریوارد مناسب در معاملات 
• دارا بودنِ ستاپ‌ها و الگوهای معاملاتی متنوع 
• قابل استفاده در تمامی بازه‌های زمانی نمودار 
• قابلیت تشخیص و پیش‌بینی حرکات بزرگ و مهم بازار (مثل خرید و فروش نهنگ‌ها و بانک‌ها) 

پیشنهاد خواندنی: سوئینگ تریدینگ چیست؟

آموزش ستاپ‌های اصلی پرایس اکشن RTM 

به‌طور کلی، پرایس اکشن RTM دارای سه ستاپ اصلی معاملاتی است که در بخش زیر بیان شده‌اند:

1. ستاپ کن کن (Can Can)
2. ستاپ کازیمودو (QM)
3. ستاپ دایموند (Diamond) 

در این بخش به آموزش به کار بردنِ هر یک از این ستاپ‌های معاملاتیِ پرایس اکشن RTM خواهیم پرداخت. 

 1. ستاپ کن کن (Can Can)

کن کن یکی از کاربردی‌ترین ستاپ‌های معاملاتی در پرایس اکشن RTM است که معمولا برای گرفتنِ معاملات فروش یا short به کار گرفته می‌شود. در این الگوی معاملاتی، ابتدا یک سطح عرضه شکل می‌گیرد و قیمت پس از شکل‌گیری سطح عرضه و ریزش، دوباره به سمت بالا و به این سطح با سرعت زیاد باز می‌گردد. در این موقعیت ممکن است فکر کنید که با توجه به قدرت افزایش قیمت، سطح عرضه شکسته خواهد شد و قیمت به سمت بالا حرکت خواهد کرد؛ اما در ستاپ کن کن، دقیقا برعکسِ این موضوع رخ می‌دهد. 

همان‌طور که در تصویر بالا می‌بینید، در ستاپ کن کن، قیمت پس از بازگشت مجدد به سطح عرضه، یک فشردگی را شکل خواهد داد و دوباره با قدرت زیاد به سمت پایین حرکت می‌کند. به همین دلیل، شکل‌گیری این ستاپ در نمودار می‌تواند به شما موقعیت خوبی را برای باز کردنِ یک معامله short ارائه دهد. 

۲. ستاپ کازیمودو (QM)

یکی دیگر از قدرتمندترین ستاپ‌های معاملاتی پرایس اکشن RTM، ستاپ کازیمودو (QM) است که از دو نوعِ صعودی و نزولی همانند تصویر زیر تشکیل می‌شود: 

وقتی که شما این الگو را در نمودار قیمت مشاهده می‌کنید، کم‌کم باید برای پایان و تغییر روند آماده باشید. به عبارت دیگر، این الگو در پایان روند رخ می‌دهد و نوعِ صعودی آن روند نزولی و نوعِ نزولی آن روند صعودی را به پایان می‌رساند. 

در ستاپ کازیمودو (QM) صعودی که در سمت راست تصویر آن را مشاهده می‌کنید، ابتدا یک سطح حمایت تشکیل می‌شود، سپس یک کف پایین‌تر از سطح حمایتی ایجاد شده و در آخر قیمت با برخورد دوباره به آن سطح حمایتی به سمت بالا می‌رود.

همچنین ستاپ کازیمودو (QM) نزولی نیز دقیقا برعکس نوعِ صعودی خودش پیش می‌رود و در این ستاپ، ابتدا یک سقف و یک سطح  مقاومت تشکیل شده، سپس سطح مقاومت شکسته و سقف بالاتری تشکیل می‌شود و در آخر قیمت با بازگشت دوباره و برخورد به آن سطح مقاومت، مانند تصویر سمت چپ رو به پایین حرکت می‌کند.  

پیشنهاد خواندنی: بهترین اندیکاتورهای تریدینگ ویو چیست؟

 3. ستاپ دایموند (Diamond) 

ستاپ دایموند را می‌توان در رتبه اول به عنوان یکی از قوی‌ترین ستاپ‎‌های پرایس اکشن RTM محسوب کرد. شما می‌توانید در بخش زیر مثالی تصویری از این مثال را مشاهده کنید: 

همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، ستاپ Diamond در پرایس اکشن RTM از دو نوع صعودی و نزولی تشکیل می‌شوند و برای معاملات خرید و فروش مناسب هستند. شاید اگر در ابتدای مسیر یادگیری پرایس اکشن RTM باشید، تشخیص و استفاده از ستاپ دایموند کمی برای شما سخت باشد؛ زیرا این ستاپ بسیار شبیه به کازیمودو است؛ اما زمانی تشکیل می‌شود که ستاپ کازیمودو شکست می‌خورد.

در ستاپ دایموند صعودی که در انتهای یک روند نزولی رخ می‌دهد، مانند تصویر چپ، یک الگو شبیه به کازیمودوی نزولی رخ می‌دهد؛ اما همان‌طور که می‌بینید، قیمت پس از ایجاد یک فشردگی، به سمت بالا حرکت می‌کند. به همین دلیل، وقتی که الگوی کازیمودوی نزولی را در پایان یک روند نزولی مشاهده می‌کنید، کمی به آن شک کنید و بیشتر منتظر ایجاد الگوی دایموند باشید. 

همچنین در ستاپ کازیمودوی نزولی نیز، در پایان یک روند صعودی، الگویی شبیه به کازیمودوی صعودی ایجاد می‌شود. با این تفاوت که قیمت پس از ایجاد یک فشردگی و برعکس کازیمودوی صعودی، رو به پایین حرکت می‌کند و شما می‌توانید هنگام مشاهده آن، معامله short یا فروش باز کنید.

جالب است بدانید که معادل فارسی Diamond همان الماس است و این ستاپ به این دلیل الماس نام گرفته که وقتی کامل تشکیل می‌شود، حالتی لوزی شکل و شبیه به الماس به خود می‌گیرد. 

ناحیه‌های اصلی در پرایس اکشن RTM  

همان‌طور که گفته شد، در پرایس اکشن RTM اصلی‌ترین چیزی که با آن سر و کار دارید، نواحی مهم قیمت مانند نواحی عرضه و تقاضا هستند که باید همواره آن‌ها را در نمودار در نظر بگیرید. در این بخش به بررسی این نواحی مهم خواهیم پرداخت. 

۱. ناحیه اصلی (Authentic zone)

این ناحیه را می‌توان محل جنگ بین خریداران و فروشندگان دانست که معمولا تشکیل یک کندل دوجی شکل با بدنه‌ای کوچک و سایه‌هایی متوسط رو به بالا، نشانگر تشکیل ناحیه اصلی در نمودار است. شما می‌توانید مثالی از ناحیه اصلی (Authentic zone) را در تصویر زیر مشاهده کنید: 

لازم به ذکر است که اگر می‌خواهید با برخورد قیمت با این ناحیه، معامله خود را انجام دهید، حتما توجه داشته باشید که قیمت در گذشته، برخوردهای زیادی با این ناحیه نداشته باشد؛ زیرا هر چقدر که برخورد قیمت با یک ناحیه عرضه یا تقاضا بیشتر باشد، آن ناحیه ضعیف‌تر خواهد شد. 

بهتر است اگر می‌خواهید ترید خود را روی ناحیه اصلی با بیشترین اطمینان انجام دهید، در هنگام اولین برخورد قیمت به ناحیه اصلی، معامله خود را باز کنید. 

پیشنهاد خواندنی: آشنایی با الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

۲. ناحیه دست نخورده (Fresh zone) 

همان‌طور که از نام این نوع ناحیه مشخص است، به ناحیه عرضه و تقاضایی که قیمت تا به حال به آن برخوردی نداشته است، ناحیه دست‌نخورده یا fresh zone گفته می‌شود که معامله با استفاده از این نوع نواحی در پرایس اکشن RTM، درصد برد بسیار بالایی دارند. 

دقت داشته باشید که اولین برخورد قیمت با ناحیه دست‌نخورده FTB یا First time back و دومین برخورد قیمت با این ناحیه ۲TB یا Second time back نام دارد و بهتر است بعد از دومین قیمت، دیگر روی ناحیه دست نخورده به عنوان یک سطح مهم قیمتی حساب باز نکرده و با آن معامله باز نکنید. 

۳. ناحیه تکراری (Reaction zone) 

وقتی یک ناحیه مانند ناحیه اصلی، مجددا روی یک ناحیه که از قبل شکل گرفته است، تشکیل می‌شود، در اصل شاهد یک ناحیه تکراری هستیم که به مراتب قدرت کمتری از ناحیه اصلی و دست نخورده دارد. تصویر زیر مثالی از یک ناحیه تکراری است: 

سایر الگوهای مهم در پرایس اکشن RTM 

علاوه‌بر سه ستاپ معاملاتی پرایس اکشن RTM که در بخش‌های قبلی بیان شدند، الگوهای دیگری نیز در این سبک معاملاتی وجود دارند که در این بخش به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت. 

۱. الگوی (Liquidity spike) 

این الگو آخرین حرکتی است که قیمت پس از تغییر روند و هنگام رسیدن به یک ناحیه حمایت یا مقاومت از خود نشان می‌دهد. در نوعِ صعودی این الگو، قیمت پس از رسیدن به سطح حمایتی یا تقاضا یک حرکت شارپ و رو به پایین از خود نشان می‌دهد و حتی ممکن است که سطح حمایتی به‌طور موقت شکسته شود؛ اما قیمت دوباره به سمت بالا بازگشته و به حرکت صعودی خود ادامه می‌دهد.

این الگو با شکل گرفتن یک کندل نزولی با سایه پایینی بلند که نشان‌دهنده حرکت شارپِ آن رو به پایین و بازگشت سریعِ آن رو به بالاست تشکیل می‌شود و با دیدنِ این کندل می‌توانید معامله خریدِ خود را باز کنید.

علاوه بر این، الگوی Liquidity spike نیز پس از رسیدن به یک سطح مقاومتی، حرکت شارپ رو به بالا و سپس بازگشت سریع قیمت رو به پایین همراه است که نشانه تشکیل آن، یک کندل صعودی با سایه بالایی بلند است. مثالی از این الگو در تصویر زیر آورده شده است: 

۲. الگوی (۳Drive) 

این الگو، با ایجاد فشردگی قیمت و برخورد به یک سطح عرضه یا تقاضا، تشکیل می‌شود. الگوی صعودی ۳drive قبل از رسیدن به یک سطح تقاضا، با ایجاد سه کف از بالا به پایین به آن می‌رسد که این موضوع نشان‌دهنده ضعیف بودنِ حرکتِ نزولی قیمت و تمایل حرکتِ آن به سمت بالاست. سرانجام قیمت با برخورد به سطح تقاضا، حرکت صعودی خود را آغاز می‌کند.

همچنین در نوع نزولی این الگو، قیمت از پایین به بالا با ایجاد سه سقف قبل از برخورد به یک سطح عرضه، تمایلِ خود را به حرکت نزولی نشان می‌دهد و پس از برخورد نهایی به سطح عرضه، به سمت پایین حرکت می‌کند. تصویر زیر مثالی از الگوی ۳drive در پرایس اکشن RTM است: 

۳. الگوی سوآپ (Swap) 

الگوی Swap نیز از دو نوعِ صعودی و نزولی تشکیل می‌شود و زمانی رخ می‌دهد که قیمت با قدرت یک سطح عرضه و تقاضا را می‌شکند و دوباره به آن پولبک می‌زند. در نوعِ صعودی این الگو، قیمت ابتدا یک سطح مهم عرضه را به سمت بالا می‌شکند، سپس مجدد به آن سطح بازمی‌گردد و پس از برخورد دوباره به آن سطح، با قدرت رو به بالا حرکت می‌کند. 

همچنین در نوعِ  نزولی این الگو نیز قیمت ابتدا یک سطح مهم را به سمت پایین شکسته، دوباره به آن باز می‌گردد و پس از برخورد مجدد، به سمت پایین مانند تصویر زیر حرکت می‌کند: 

۴. الگوی PAZ در پرایس اکشن RTM 

به‌طور کلی، هنگامی که قیمت در بین دو الگو قرار می‌گیرد، الگوی PAZ تشکیل می‌شود. به عنوان مثال، زمانی که قیمت ناحیه FTR را به سمت پایین می‌شکند و آن ناحیه را با شکست مواجه می‌کند، شاهد تشکیل الگوی PAZ هستیم که در بیشتر موقع، قیمت تا ناحیه FTR بعدی مانند تصویر زیر پیش خواهد رفت: 

۵. الگوی FTR در پرایس اکشن RTM

الگوی FTR یکی دیگر از الگوهای رایج در پرایس اکشن RTM محسوب می‎شود که مخفف Fail to return و به معنای ناموفق در بازگشت است. در این الگو، ابتدا قیمت یک سقف یا منطقه عرضه تشکیل داده و سپس آن را با یک کندل پر قدرتِ صعودی رو به بالا می‌شکند.

بعد از کمی حرکت به روی بالا، قیمت سقف دوم را نیز تشکیل می‌دهد و رو به پایین حرکت می‌کند؛ اما این بار قیمت به‌طور کامل به سطح مقاوتی که شکسته است و حال به یک سطح حمایتی برای آن تبدیل شده باز نمی‌گردد و یک ناحیه تقاضا در نزدیکی آن تشکیل داده از همان‌جا رو به بالا حرکت می‌کند که بهترین زمان برای باز کردن معامله خرید است. 

تصویر زیر مثالی از تشکیل الگوی FTR در نمودار است: 

سخن آخر 

در این مقاله از رمزینکس، با ارائه آموزش پرایس اکشن RTM، الگوها و نواحی مهم در آن و نحوه استفاده از آن‌ها همراه شما بودیم. دقت داشته باشید که هر سبک تحلیلی مانند پرایس اکشن، پرایس اکشن ICT و RTM، ایچیموکو، تحلیل تکنیکال کلاسیک غیره، دارای گستردگی فراوانی هستند و قطعا باید علاوه بر یک مقاله، از کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی متعددی را نیز در این زمینه‌ها بهره ببرید تا در نهایت به تسلط بالایی در معالمه‌گری دست یابید. 

علاوه بر این، بهتر است تا پس از مطالعه الگوها و نکاتی که در این مقاله از پرایس اکشن RTM گفته شد، سعی کنید تا آن‌ها را در نمودار پیاده کرده و در معاملات خود اجرا کنید تا هیچ‌وقت از ذهن شما خارج نشوند و تسلط شما روی این مبحث بیشتر شود. 

سوالات متداول 

منابع: studocu