خطاهای شناختی، مثل موجهای پنهانی هستند که میتوانند حتی ماهرترین معاملهگران را هم به ساحل شکست بکشانند. اما با شناخت این خطاها و یادگیری روشهای مقابله با آنها، میتوانید مثل یک ناخدای کارکشته، کشتی سرمایهتان را از میان این امواج خروشان به سلامت عبور دهید.
این سناریو را در نظر بگیرید که در بازار سهام ۱۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کردهاید. حالا با خطای تأیید، فقط اخبار مثبت را میبینید و ناگهان ۲۰ میلیون تومان ضرر میکنید. یا با اعتماد به نفس بیش از حد، ۵۰٪ سرمایهتان را روی یک سهم میگذارید و نیمی از آن را از دست میدهید. شاید هم با ترس از ضرر، سهام سودده را زود میفروشید و فرصت کسب سود بیشتر را از دست میدهید.
در این مقاله از آکادمی رمزینکس، قصد داریم به بررسی هفت خطای شناختی رایج در معاملهگری بپردازیم. با ما همراه باشید تا یاد بگیرید چطور میتوانید این دامهای ذهنی را شناسایی کرده و از آنها اجتناب کنید.
۷ مورد از مهمترین خطاهای شناختی در ترید و معامله گری
در این بخش ۷ مورد از مهمترین خطاهای شناختی در ترید و معامله گری را بررسی میکنیم.
۱- خطای تایید
برای مثال شما یک معاملهگر هستید که عاشق بیت کوین است. هر وقت خبری دربارهی افزایش قیمت بیت کوین میبینید، خوشحال میشوید و فورا آن را باور میکنید. اما اگر خبری ببینید که میگوید قیمت بیت کوین قرار است پایین بیاید، آن را نادیده میگیرید یا فکر میکنید اشتباه است.

این همان خطای تایید است – یعنی ما فقط چیزهایی را میبینیم که دوست داریم ببینیم! در واقع، ممکن است در این حالت، علائم مهمی که نشان میدهند قیمت بیت کوین در حال سقوط است را از دست بدهید و ضرر کنید.
چطور میتوانیم از این خطا جلوگیری کنیم؟
- مثل یک کارآگاه باشید: سعی کنید همه جور اطلاعاتی را جمعآوری کنید، چه خوب و چه بد. مثلاً اگر دربارهی طلا معامله میکنید، هم اخبار مثبت و هم اخبار منفی بازار طلا را دنبال کنید.
- به حرف مخالفان هم گوش کنید: اگر همه دوستانتان میگویند طلا بخرید، از یک نفر که میگوید نخرید هم نظر بپرسید. شاید حرفهایش مفید باشد.
- شک کردن خوب است: هر خبری که میشنوید را زود باور نکنید. کمی فکر کنید و ببینید واقعا درست است یا نه.
- خاطرات معاملات را بنویسید: هر وقت معاملهای انجام میدهید، دلیلش را یادداشت کنید. بعدا که این یادداشتها را میخوانید، شاید متوجه شوید گاهی اوقات فقط خبرهای خوب را دیدهاید!
مثال عینی از خطای تایید
فرض کنید علی یک معاملهگر ارز دیجیتال است و عاشق بیتکوین است. او همیشه اخباری را میخواند که میگویند قیمت بیتکوین بالا میرود. یک روز، دوستش به او میگوید که یک خبر مهم اقتصادی منتشر شده که ممکن است باعث کاهش قیمت بیتکوین شود. اما علی این خبر را جدی نمیگیرد و فکر میکند دوستش اشتباه میکند. در نتیجه، وقتی قیمت بیتکوین ناگهان سقوط میکند، علی غافلگیر میشود و ضرر میکند.
اگر علی به جای نادیده گرفتن خبری که دوستش داده بود، کمی بیشتر تحقیق میکرد و به دنبال اطلاعات بیشتری میگشت، شاید میتوانست تصمیم بهتری بگیرد و از ضرر جلوگیری کند.
۲- خطای اعتماد به نفس بیش از حد
سوگیری بیشاعتمادی مثل این است که شما فکر میکنید سوپرمن هستید! یعنی باور دارید که تواناییها، دانش و پیشبینیهایتان خیلی بهتر از آن چیزی است که واقعا هست. این یعنی شما فکر میکنید میتوانید بازار را شکست دهید و همیشه برنده باشید.

چرا این خطای شناختی در ترید خطرناک است؟
وقتی فکر میکنید نابغهٔ بازار هستید، ممکن است:
- ریسکهای بزرگی بکنید: مثل کسی که فکر میکند میتواند از روی یک دره با دوچرخه بپرد!
- به هشدارها توجه نکنید: انگار که یک راننده علائم خطر جاده را نادیده بگیرد.
- همهٔ تخممرغهایتان را در یک سبد بگذارید: یعنی تمام سرمایهتان را روی یک معامله شرط ببندید.
چطور میتوانید از این خطای شناختی در تریدجلوگیری کنید؟
- مدیریت ریسک را جدی بگیرید: مثل یک بندباز ماهر، همیشه تور ایمنی داشته باشید. این کار یعنی استفاده از دستورهای حد ضرر هنگام خرید ارز دیجیتال. همچنین، هرگز بیش از ۱-۲٪ سرمایهتان را در یک معامله ریسک نکنید.
- به برنامهتان وفادار بمانید: قبل از شروع معامله، یک نقشهٔ راه برای خودتان بکشید. مثل یک خلبان که قبل از پرواز، مسیرش را مشخص میکند. حتی اگر احساس میکنید نابغه شدهاید، از نقشهتان پیروی کنید!
- از دیگران نظر بخواهید: گاهی از دوستان یا معاملهگران با تجربه نظر بخواهید. شاید چیزی میبینند که شما نمیبینید.
مثال عینی از خطای اعتماد به نفس بیش از حد
رضا یک معاملهگر جوان است که چند معاملهٔ موفق انجام داده و حالا فکر میکند استاد بازار شده است. او تصمیم میگیرد ۵۰٪ سرمایهاش را روی یک سهم خاص سرمایهگذاری کند، چون مطمئن است قیمتش بالا میرود.
دوستش علی به او هشدار میدهد که این کار خطرناک است، اما رضا میگوید: «نگران نباش، من میدانم چه کار میکنم!»
متأسفانه، خبر بدی دربارهی آن شرکت منتشر میشود و قیمت سهام به شدت افت میکند. رضا نیمی از سرمایهاش را از دست میدهد.
اگر رضا:
- فقط ۲٪ سرمایهاش را ریسک کرده بود،
- به برنامهی معاملاتیاش که میگفت بیش از ۵٪ روی یک سهم سرمایهگذاری نکند پایبند مانده بود،
- و به هشدار دوستش گوش داده و کمی بیشتر تحقیق کرده بود،
میتوانست از این ضرر بزرگ جلوگیری کند.
به یاد داشته باشید که غرور قبل از سقوط میآید! همیشه فروتن باشید و آمادهی یادگیری. حتی استادان بزرگ هم گاهی اشتباه میکنند. پس مراقب باشید، محتاط عمل کنید، و هیچوقت فکر نکنید که از بازار باهوشتر هستید!
۳- خطا گریز از زیان
گریز از زیان یک تمایل روانی است که در آن، درد ناشی از از دست دادن پول بسیار شدیدتر از لذت به دست آوردن همان مقدار است. این پدیده باعث میشود معاملهگران به شدت از ضرر کردن بترسند و تصمیمات غیرمنطقی بگیرند.

در واقع، مغز ما طوری برنامهریزی شده که زیان را تهدیدی جدی برای بقا میداند و سعی میکند به هر قیمتی از آن اجتناب کند، حتی اگر این کار به قیمت از دست دادن فرصتهای سودآور تمام شود.
چرا خطا گریز از زیان خطرناک است؟
- نگه داشتن سهام زیانده: معاملهگران ممکن است سهامی را که در حال سقوط است نگه دارند، به امید اینکه روزی به قیمت خرید برگردد.
- فروش زودهنگام سهام سودده: از ترس اینکه مبادا سود از دست برود، ممکن است سهام سودآور را زودتر از موعد بفروشند.
- از دست دادن فرصتها: ترس بیش از حد از ضرر میتواند باعث شود از ورود به معاملات سودآور خودداری کنند.
- تصمیمگیری احساسی: گریز از زیان منجر به تصمیمات عجولانه و غیرمنطقی میشود که با استراتژی کلی معاملهگر در تضاد است.
- عدم تعادل در پورتفولیو: این خطا باعث میشود معاملهگر توازن پورتفولیوی خود را بر هم بزند و ریسک بیشتری را متحمل شود.
چطور میتوانید از این خطا جلوگیری کنید؟
- تعیین حد ضرر: برای هر معامله، یک نقطه خروج از پیش تعیین شده مشخص کنید؛ درست مانند نصب کمربند ایمنی قبل از رانندگی.
- مدیریت اندازه معامله: حجم معاملات را متناسب با سرمایه و تحمل ریسکتان تنظیم کنید. مثل خرج کردن متناسب با درآمدتان.
- نگاه کلان به پورتفولیو: به جای تمرکز بر تک تک معاملات، به عملکرد کلی پورتفولیو توجه کنید.
- پایبندی به برنامه: یک استراتژی معاملاتی تدوین کنید و به آن پایبند باشید.
- پذیرش ضرر: به خودتان یادآوری کنید که ضرر بخشی طبیعی از معامله است.
- تمرین ذهنی: قبل از هر معامله، سناریوهای مختلف را در ذهنتان مرور کنید.
مثال عینی از خطا گریز از زیان
سارا برای خرید سولانا به قیمت ۹۲,۰۰۰,۰۰۰ ریال (معادل ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) اقدام میکند. بعد از مدتی، قیمت سولانا به ۱۳۸,۰۰۰,۰۰۰ ریال (۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) میرسد. سارا از ترس اینکه مبادا این سود از دست برود، فوراً سولانای خود را میفروشد.
چند روز بعد، قیمت سولانا به ۱۸۴,۰۰۰,۰۰۰ ریال (۱۸ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان) میرسد. سارا احساس پشیمانی میکند و دوباره یک واحد سولانا میخرد، این بار به قیمت ۱۸۴,۰۰۰,۰۰۰ ریال. اما ناگهان خبر بدی در مورد پروژهی سولانا منتشر میشود و قیمت آن شروع به کاهش میکند.
وقتی قیمت به ۱۳۸,۰۰۰,۰۰۰ ریال (۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) میرسد، سارا به جای فروش سولانا و پذیرش ضرر، تصمیم میگیرد آن را نگه دارد به این امید که قیمت دوباره بالا برود. متأسفانه، قیمت به سقوط خود ادامه میدهد و به ۷۳,۶۰۰,۰۰۰ ریال (۷ میلیون و ۳۶۰ هزار تومان) میرسد.
در این مثال، سارا دو بار قربانی گریز از زیان شد:
- اول، با فروش زودهنگام سولانای سودده از ترس از دست دادن سود.
- دوم، با نگه داشتن سولانای زیانده به امید برگشت قیمت.
اگر سارا یک استراتژی مشخص داشت و به آن پایبند میماند، میتوانست تصمیمات بهتری بگیرد و از ضررهای بزرگ جلوگیری کند. مثلاً میتوانست از قبل تعیین کند که در چه قیمتی میخواهد سود خود را برداشت کند و در چه قیمتی ضرر خود را محدود کند.
۴- خطای لنگر انداختن یا تکیهگاه ذهنی
این خطا نوعی خطای شناختی است که در آن، فرد بیش از حد به یک اطلاعات خاص یا نقطه مرجع اولیه وابسته میشود و تصمیمات بعدی خود را حول آن میسازد. خطای لنگر انداختن اغلب به شکل چسبیدن به یک قیمت خاص، مثل قیمت خرید اولیه یا یک قیمت تاریخی، بروز میکند.

این پدیده مانند کشتیای است که لنگرش را در یک نقطه انداخته و قادر به حرکت آزادانه در اقیانوس متلاطم بازار نیست.
چرا تکیهگاه ذهنی خطرناک است؟
- کوری نسبت به تغییرات: معاملهگر ممکن است تغییرات مهم در شرایط بازار یا وضعیت شرکت را نادیده بگیرد.
- از دست دادن فرصتها: تمرکز بیش از حد روی یک نقطه قیمتی باعث میشود فرصتهای سودآور دیگر را از دست بدهید.
- تصمیمات غیرمنطقی: سهامی را که دیگر ارزش نگهداری ندارد، حفظ میکنید یا سهامی را که هنوز پتانسیل رشد دارد، زود میفروشید.
- ارزیابی نادرست: این خطا میتواند منجر به برآورد نادرست ارزش واقعی یک سهم شود.
- ریسک بیش از حد: باعث میشود بیش از حد روی یک سهم خاص سرمایهگذاری کنید، چون فکر میکنید «ارزان» است.
چطور میتوانید از این خطا جلوگیری کنید؟
- به جای تکیه بر یک منبع، از منابع مختلف برای تحلیل استفاده کنید.
- آماده باشید که دیدگاه خود را با توجه به اطلاعات جدید تغییر دهید.
- به جای تمرکز بر یک عدد خاص، محدودهای از قیمتها را در نظر بگیرید.
- به طور مرتب دلایل خود برای نگهداری یا فروش یک سهم را بررسی کنید.
- از شاخصهای مالی و اقتصادی برای ارزیابی سهام استفاده کنید، نه فقط قیمت.
- نظرات افراد دیگر را جویا شوید تا دیدگاههای متفاوتی را ببینید.
مثال عینی از خطای لنگر انداختن یا تکیهگاه ذهنی
فرض کنید شما ۱۰ میلیون واحد ارز دیجیتال شیبا را در قیمت ۱,۱۷۰ ریال برای هر واحد خریدهاید. بعد از مدتی، قیمت هر واحد شیبا به ۹۴۰ ریال کاهش مییابد. شما تصمیم میگیرید ارز را نگه دارید، چون فکر میکنید «حتماً دوباره به ۱,۱۷۰ ریال برمیگردد».
در طول چند ماه بعد، اخبار منفی درباره بازار میم کوینها (meme coins) و عملکرد ضعیف شیبا منتشر میشود. اما شما همچنان به قیمت ۱,۱۷۰ ریال «لنگر انداختهاید» و این اطلاعات جدید را نادیده میگیرید. حتی وقتی قیمت هر واحد به ۷۰۰ ریال میرسد، باز هم ارز را نگه میدارید.
در همین زمان، فرصتهای سرمایهگذاری بازار ارزهای دیجیتال پدیدار میشوند، مثل پروژههای جدید در حوزه دیفای (DeFi) یا انافتی (NFT). اما شما به دلیل تمرکز بیش از حد روی شیبا و قیمت اولیه خرید، این فرصتها را از دست میدهید.
اگر شما:
- به جای تمرکز صرف بر قیمت خرید، وضعیت فعلی پروژه شیبا و کل بازار ارزهای دیجیتال را بررسی میکردید،
- از تحلیلگران دیگر و جامعه ارزهای دیجیتال نظر میخواستید،
- و آماده بودید که دیدگاهتان را با توجه به شرایط جدید بازار تغییر دهید،
میتوانستید تصمیم بهتری بگیرید و احتمالاً از ضرر بیشتر جلوگیری کنید یا حتی از فرصتهای جدید در بازار ارزهای دیجیتال بهره ببرید.
۵- خطای پسنگری یا سوگیری پسنگرانه
سوگیری پسنگرانه، تمایل ذهنی ما به باور این است که وقایع گذشته قابل پیشبینی بودهاند. این خطا باعث میشود پس از وقوع یک رویداد، فکر کنیم «من از اول میدانستم این اتفاق میافتد».

چرا خطای پسنگری خطرناک است؟
- اعتماد به نفس کاذب: باعث میشود فکر کنیم قدرت پیشبینی فوقالعادهای داریم.
- کماهمیت شمردن شانس: نقش شانس و عوامل غیرقابل پیشبینی را نادیده میگیریم.
- تصمیمات پرخطر: ممکن است باعث شود ریسکهای غیرضروری بپذیریم.
- عدم یادگیری از اشتباهات: وقتی فکر میکنیم همه چیز قابل پیشبینی بوده، از اشتباهات خود درس نمیگیریم.
- نادیده گرفتن پیچیدگی بازار: پیچیدگیهای بازار و عوامل متعدد تأثیرگذار را دست کم میگیریم.
چطور میتوانید از این خطا جلوگیری کنید؟
- به جای تلاش برای پیشبینی دقیق آینده، برای سناریوهای مختلف آماده شوید.
- تصمیمات خود را بر اساس اطلاعات موجود در زمان تصمیمگیری ارزیابی کنید، نه بر اساس نتیجه نهایی.
- افکار و تصمیمات خود را قبل، حین و بعد از هر معامله یادداشت کنید.
- از وابستگی عاطفی به معاملات خاص پرهیز کنید.
- اشتباهات گذشته را تحلیل کنید و از آنها درس بگیرید.
مثال عینی از خطای پسنگری یا سوگیری پسنگرانه
شما ۵۰ میلیون تومان سرمایه دارید و میخواهید در بازار ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید. ابتدا اتریوم را به قیمت هر واحد ۱,۵۴۳,۰۰۰,۰۰۰ ریال (معادل ۱۵۴,۳۰۰,۰۰۰ تومان) میخرید و ۰.۳۲ اتریوم (معادل کل سرمایهتان) خریداری میکنید.
بعد از سه ماه، قیمت هر واحد اتریوم به ۲,۳۱۴,۵۰۰,۰۰۰ ریال (۲۳۱,۴۵۰,۰۰۰ تومان) میرسد و ارزش سرمایه شما به ۷۵ میلیون تومان افزایش مییابد. در این لحظه، شما به خودتان میگویید: «میدانستم اتریوم پتانسیل رشد دارد. از همان اول مشخص بود که قیمتش بالا میرود.»
این دقیقاً همان خطای پسنگری است. شما فراموش میکنید که در زمان خرید، چقدر تردید داشتید و چه عوامل نامشخصی در بازار ارزهای دیجیتال وجود داشت.
حالا، با این اعتماد به نفس کاذب، تصمیم میگیرید ۲۵ میلیون تومان دیگر قرض بگیرید و دوباره اتریوم بخرید. اما متأسفانه، یک ماه بعد، خبر بدی درباره قوانین جدید ارزهای دیجیتال منتشر میشود و قیمت اتریوم به ۱,۲۳۴,۴۰۰,۰۰۰ ریال (۱۲۳,۴۴۰,۰۰۰ تومان) سقوط میکند. حالا نه تنها سود قبلیتان را از دست دادهاید، بلکه در مجموع ۲۰ میلیون تومان ضرر کردهاید و ۲۵ میلیون تومان هم بدهکار هستید.
۶- خطای زمان حال یا اخیرگرایی
اخیرگرایی تمایل ذهن ما به اهمیت دادن بیش از حد به اطلاعات و رویدادهای اخیر است. این خطا باعث میشود ما مانند شخصی شویم که فقط به چند متر جلوی پای خود نگاه میکند و از دیدن کل مسیر غافل میشود.

در این حالت، اتفاقات و روندهای اخیر بازار چنان در ذهن ما پررنگ میشوند که گویی تاریخ طولانی بازار و الگوهای بلندمدت آن را فراموش میکنیم.
چرا خطای زمان حال یا اخیرگرایی خطرناک است؟
- تصمیمات عجولانه: ممکن است بر اساس روندهای کوتاهمدت، تصمیمات بزرگی بگیریم که با استراتژی بلندمدت ما همخوانی ندارد.
- نادیده گرفتن الگوهای تاریخی: الگوها و درسهای ارزشمندی که در طول تاریخ بازار وجود دارد را از دست میدهیم.
- واکنش بیش از حد: به نوسانات کوتاهمدت بازار واکنش شدیدتری نشان میدهیم.
- از دست دادن فرصتها: ممکن است فرصتهای سرمایهگذاری خوبی را که نیاز به صبر و دید بلندمدت دارند را از دست بدهیم.
چطور میتوانید از این خطا جلوگیری کنید؟
- مانند یک باستانشناس، لایههای تاریخی بازار را بررسی کرده و الگوها و روندهای بلندمدت را مطالعه کنید.
- از منابع اطلاعاتی مختلف استفاده کنید، نه فقط اخبار روز.
- به جای تمرکز فقط روی روزها یا هفتههای اخیر، به ماهها و سالهای گذشته هم نگاه کنید.
- به دنبال الگوهای تکرارشونده در بازار باشید.
- به خودتان یادآوری کنید که موفقیت در بازار اغلب نیازمند صبر است.
مثال عینی از خطای زمان حال یا اخیرگرایی
۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید و میخواهید در بازار ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید. از طرفی، اخیراً، قیمت کاردانو در طی دو ماه گذشته رشد چشمگیری داشته و از ۲۲۲,۰۰۰ ریال (۲۲,۲۰۰ تومان) به ۳۳۳,۰۰۰ ریال (۳۳,۳۰۰ تومان) رسیده است. همه در فضای مجازی و گروههای ارز دیجیتال درباره این رشد صحبت میکنند.
شما با خود فکر میکنید: «این روند صعودی کاردانو قطعاً ادامه خواهد داشت!» و تصمیم میگیرید ۸۰ میلیون تومان از سرمایهتان را در کاردانو سرمایهگذاری کنید.
اما آنچه شما نادیده گرفتهاید این است که:
- در طول ۵ سال گذشته، کاردانو چندین دوره رشد و سقوط شدید را تجربه کرده است.
- تحلیلهای تکنیکال نشان میدهند که ممکن است کاردانو به یک مقاومت قیمتی رسیده باشد.
- تاریخچه نشان میدهد که پس از دورههای رشد سریع در ارزهای دیجیتال، معمولا یک دوره اصلاح قیمت رخ میدهد.
یک ماه بعد، خبری منتشر میشود که نشان میدهد یکی از پروژههای مهم در اکوسیستم کاردانو با مشکل مواجه شده است. بازار ارزهای دیجیتال واکنش منفی نشان میدهد و قیمت کاردانو به شدت سقوط میکند، به طوری که به ۱۶۶,۵۰۰ ریال (۱۶,۶۵۰ تومان) میرسد. در نهایت، ارزش سرمایهگذاری ۸۰ میلیون تومانی شما به ۶۰ میلیون تومان کاهش مییابد.
۷- خطای سوگیری تملک
اثر مالکیت یا سوگیری تملک، یک خطای شناختی است که در آن، افراد به چیزهایی که مالک آن هستند، ارزش بیشتری نسبت به ارزش واقعیشان میدهند. خطای سوگیری تملک باعث میشود ما به سهام یا داراییهایی که در اختیار داریم، دلبستگی عاطفی پیدا کنیم و آنها را فراتر از ارزش واقعیشان در بازار ارزیابی کنیم.

این خطا مثل این است که شما یک ماشین قدیمی دارید و فکر میکنید خیلی باارزش است، در حالی که یک کارشناس خودرو ممکن است ارزش چندانی برای آن قائل نباشد.
چرا خطای سوگیری تملک خطرناک است؟
- چسبیدن به داراییهای زیانده: ممکن است سهامی را که در حال ضرر دادن است، نگه داریم چون فکر میکنیم «خاص» است.
- از دست دادن فرصتها: به جای فروش داراییهای کمبازده و سرمایهگذاری در موارد سودآورتر، به داشتههای فعلی میچسبیم.
- عدم تنوع در سبد سرمایهگذاری: ممکن است بیش از حد روی چند سهم خاص تمرکز کنیم و از تنوعبخشی غافل شویم.
- تصمیمگیری احساسی: به جای تصمیمگیری منطقی بر اساس دادهها، بر اساس احساسات عمل میکنیم.
- نادیده گرفتن تغییرات بازار: تغییرات اساسی در وضعیت شرکت یا بازار را نادیده میگیریم چون به دارایی خود دلبستهایم.
چطور میتوانید از این خطا جلوگیری کنید؟
- قبل از خرید هر سهم، یک نقطه خروج (حد ضرر) تعیین کنید و به آن پایبند باشید.
- مرتباً سبد سرمایهگذاری خود را بررسی کنید، انگار که یک غریبه به آن نگاه میکند.
- از نظرات کارشناسان بیطرف استفاده کنید.
- به جای دلبستگی به سهام خاص، روی اهداف مالی بلندمدت خود تمرکز کنید.
- از خود بپرسید «اگر این سهم را نداشتم، آیا الان آن را میخریدم؟» این تمرین ذهنی کمک میکند تا دید بهتری پیدا کنید.
جمعبندی خطاهای شناختی در ترید
ذهن ما مثل دریانوردی است که باید از میان امواج خروشان خطاهای شناختی عبور کند. از خطای تأیید که ما را کور میکند تا اعتماد به نفس بیش از حد که ما را به پرتگاه میکشاند، هر کدام از این هفت خطا میتواند ضربهای مهلک به سرمایه و اعتماد ما وارد کند.
اما با آگاهی، تمرین و پایبندی به اصول صحیح معاملهگری، میتوانیم بر این دامهای ذهنی غلبه کنیم. یادمان باشد که موفقیت در بازار، نه فقط به دانش مالی، بلکه به مهارت در مدیریت ذهن نیز بستگی دارد.
سوال متداول
آیا همه معاملهگران دچار این خطاهای شناختی میشوند؟
بله، تقریبا همه معاملهگران، از مبتدی تا حرفهای، در معرض این خطاها قرار دارند. تفاوت در این است که معاملهگران موفق، این خطاها را میشناسند و برای مقابله با آنها استراتژی دارند.
کدام یک از این خطاهای شناختی در ترید خطرناکتر است؟
هر کدام از این خطاها میتواند بسیار مخرب باشد، اما شاید بتوان گفت ترکیب اعتماد به نفس بیش از حد با خطای تأیید، یکی از خطرناکترین حالتهاست زیرا میتواند به تصمیمات بسیار پرریسک و غیرمنطقی منجر شود.
آیا میتوان به طور کامل از این خطاهای شناختی در ترید رها شد؟
رهایی کامل از این خطاها تقریباً غیرممکن است، زیرا بخشی از طبیعت انسان هستند. اما با تمرین، آگاهی و استفاده از ابزارهای مناسب مثل دفتر معاملات و حد ضرر، میتوان تأثیر آنها را به حداقل رساند.
بهترین راه برای شناسایی این خطاها در خودمان چیست؟
نگهداری یک دفتر معاملات دقیق که در آن نه تنها جزئیات معاملات، بلکه احساسات و دلایل تصمیمگیریهایتان را نیز ثبت میکنید، یکی از بهترین راههاست. همچنین، مشورت با دیگر معاملهگران و دریافت بازخورد از آنها میتواند به شما کمک کند تا این خطاها را در رفتار خود شناسایی کنید.
مبنع: .gffbrokers







نظرات کاربران