پس از بیت کوین و اتریوم به عنوان نمایندههای بلاکچین نسل یک و دو، حالا نوبت به بلاکچینهای نسل سه است تا بازار را در دست بگیرند و با قابلیتهای ویژه خود، مشکلات نسلهای پیشین بلاکچین را از سر راه بردارند. این بلاکچینها عموما با هدف افزایش مقیاسپذیری و تعاملپذیری میان بلاکچینهای مختلف شروع به کار کردند و هر کدام به روشی دست به نوآوری زدند. مقیاسپذیری به معنای این است که یک بلاکچین بتواند تعداد بالایی از تراکنشها و پردازشهای مربوط به قراردادهای هوشمند را در زمان اندک انجام دهد. تعاملپذیری نیز به معنای امکان برقراری ارتباط میان بلاکچینهای مختلف و تبادل داده میان آنهاست. در این مقاله به بررسی ویژگیهای بلاکچینهای نسل سه و معرفی چند نمونه از آنها میپردازیم.
بلاکچین نسل سوم چیست و چگونه کار میکند؟
بلاکچین نسل سوم به مجموعهای از شبکههای بلاکچینی گفته میشود که با هدف حل مشکلات اساسی نسلهای قبلی یعنی مقیاسپذیری، تعاملپذیری با دیگر انواع بلاکچین و حریم خصوصی توسعه یافتهاند. در بلاکچین نسلهای قبل، سرعت پایین تراکنشها، کارمزدهای بالا و عدم توانایی ارتباط بین زنجیرهها از چالشهای مهم بودند. نسل سوم بلاکچین با ارائه راهحلهایی مانند شاردینگ (Sharding)، مکانیسمهای اجماع بهینهتر مانند اثبات سهام نمایندگی شده (DPoS) و پروتکلهای ارتباطی بینزنجیرهای، تلاش میکند تا این موانع را از میان بردارد. پروژههایی مانند پولکادات (Polkadot)، کاردانو (Cardano) و الگوراند (Algorand) از جمله بلاکچینهای نسل سوم هستند که تعامل بین زنجیرهها، سرعت بالا و کاهش مصرف انرژی را در اولویت قرار دادهاند.

شاید این سوال پیش بیاید که قرارداد هوشمند چیست؛ قرارداد هوشمند در واقع برنامهای خودکار و مبتنی بر کد است که روی بلاکچین اجرا میشود و شرایط توافق بین طرفین را بدون نیاز به واسطه بهصورت شفاف و غیرقابلتغییر اجرا میکند. استفاده از قراردادهای هوشمند پیچیدهتر و معماری ماژولار در این شبکهها، امکان توسعه برنامههای غیرمتمرکز مقیاسپذیر و بهینهتر را فراهم کرده است. بلاکچین نسل سوم مسیری را برای ورود گستردهتر فناوری بلاکچین به حوزههای مالی، صنعتی و اینترنت اشیا (IoT) هموار میکند.
بررسی نسلهای مختلف بلاکچین از گذشته تا امروز
فناوری بلاکچین از زمان معرفی بیتکوین در سال ۲۰۰۸، مسیر تکاملی پر فراز و نشیبی را طی کرده؛ مسیری که میتوان آن را در سه نسل تعریف کرد. نسل اول که با بیتکوین آغاز شد، امکان انجام تراکنشهای همتابههمتا را بدون اتکا به نهادهای واسطه فراهم کرد؛ اما مشکلاتی مانند کندی شبکه و کارمزد بالا داشت. سپس نسل دوم با ظهور اتریوم (Ethereum) و قراردادهای هوشمند وارد میدان شد، که به کاربران اجازه میداد برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را با کمک این این قراردادها بر بستر بلاکچین اجرا کنند. با این حال، این نسل نیز چالشهایی مانند مقیاسپذیری پایین و هزینههای بالای تراکنش را به همراه داشت. در پاسخ به این مشکلات، نسل سوم بلاکچین ظهور کرد که ویژگیهایی مانند ارتباط بینزنجیرهای (Interoperability)، مقیاسپذیری بالا و بهبود حریم خصوصی را ارائه میدهد. امروزه، پروژههایی مانند پولکادات، کاردانو و سولانا تلاش میکنند تا با ترکیب فناوریها و راهحلهای جدید، کاربردهای بلاکچین را در امور مختلف گسترش دهند.
بلاکچین نسل اول؛ آغازگر انقلاب غیرمتمرکز
بلاکچین نسل اول با هدف ایجاد یک سیستم مالی غیرمتمرکز و شفاف به وجود آمد. بیتکوین (Bitcoin) اولین و معروفترین پروژهای بود که در سال ۲۰۰۸ توسط ساتوشی ناکاموتو معرفی شد و توانست امکان انتقال ارزش را بدون نیاز به واسطههایی مانند بانکها فراهم کند. این شبکه از مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) برای تامین امنیت و تایید تراکنشها استفاده میکند؛ که امنیت بالایی دارد، اما مصرف انرژی بالا و سرعت پایین پردازش تراکنشها از معایب آن محسوب میشود. بیت کوین پایهگذار مفاهیمی مانند غیرمتمرکز بودن، شفافیت و تغییرناپذیری در تراکنشها بود و به دنبال آن، ایدههای جدیدی مثل قراردادهای هوشمند به ذهن توسعهدهندگان رسید که منجر به ظهور اتریوم و نسل دوم بلاکچین شد.

بلاکچین نسل دوم؛ ورود قراردادهای هوشمند
بلاکچین نسل دوم با معرفی اتریوم (Ethereum) و قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) تحولی بزرگ در این فناوری ایجاد کرد. این نسل علاوه بر امکان انتقال دارایی، قابلیت اجرای برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را فراهم کرد که به توسعهدهندگان اجازه میداد تا بدون نیاز به واسطه، خدمات مالی، بازیهای بلاکچینی و سایر اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را ایجاد کنند. قراردادهای هوشمند، الگوریتمهایی هستند که بر بستر بلاکچین اجرا میشوند. در واقع به جای این که الگوریتمهای یک برنامه روی یک سرور مرکزی اجرا شود، میتوان آن را روی بلاکچین پیادهسازی کرد تا از امنیت و غیرمتمرکز بودن بلاکچین در اجرای برنامهها بهره برد.
با این حال، چالشهایی مانند شلوغی شبکه، بالا بودن کارمزد و سرعت پایین پردازش تراکنشها در این نسل باعث شد که توسعهدهندگان به فکر راهکارهای بهینهتری باشند. برای رفع این مشکلات، راهکارهایی مانند شبکههای لایه دو (Layer 2)، الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) معرفی شدند که در نسل سوم بلاکچین به بلوغ رسیدند.
بلاکچین نسل سوم؛ ورود به دوره جدیدی از مقیاسپذیری و تعاملپذیری
بلاکچینهای نسل سوم با هدف افزایش سرعت، کاهش کارمزدها و ایجاد تعامل بین زنجیرههای مختلف توسعه یافتهاند. برخلاف نسلهای قبلی که با محدودیتهای پردازشی و کارمزدهای بالا سر و کله میزدند، پروژههای جدید از شاردینگ، مکانیزمهای اجماع بهینه و پروتکلهای ارتباط میانزنجیرهای بهره میبرند تا مشکلات نسلهای پیشین را حل کنند. پولکادات، کاردانو، الگوراند و کازمس (Cosmos) نمونههایی از بلاکچینهای نسل سوم هستند که امکان ارتباط بین زنجیرهها و انجام هزاران تراکنش در ثانیه را فراهم کردهاند. همچنین، استفاده از الگوریتمهای اجماع کممصرف مانند PoS و DPoS باعث کاهش چشمگیر مصرف انرژی در این شبکهها شده است. با ظهور نسل سوم بلاکچین، فناوری بلاکچین بیش از پیش برای کاربردهای تجاری، مالی، پزشکی و صنعتی آماده شده و حالا پتانسیل گستردهای برای پذیرش عمومی دارد.
وب۳ نیز یکی از مفاهیم جدید این نسل است که به اینترنتی اشاره دارد که با فناوری بلاکچین ادغام شده باشد. به طور مثال در نسلهای قبل اینترنت، شما برای خرید و فروش ارز دیجیتال به یک صرافی مراجعه میکنید و با ارسال عکس، احراز هویت میکنید. اما در این نسل از اینترنت میتوانید از کیف پول ارز دیجیتال خود برای احراز هویت در یک وبسایت استفاده کنید و امور مالی شما ادغام بیشتری با فعالیتهای اینترنتی شما پیدا میکند. در این بین، غیر متمرکز بودن فناوری بلاکچین نیز امنیت و شفافیت بیشتری برای تمام امور شما فراهم میکند.
مقایسه بلاکچین نسل سوم با بلاکچینهای نسل اول و دوم

بلاکچینهای نسل سوم برای حل چالشهای اساسی بلاکچینهای نسل اول و دوم طراحی شدهاند. بلاکچینهای نسل اول مانند بیتکوین، صرفا برای انتقال ارزش به صورت همتابههمتا ایجاد شدند، اما محدودیتهایی مانند سرعت پایین تراکنشها، هزینههای بالای استخراج و عدم پشتیبانی از قراردادهای هوشمند داشتند. نسل دوم با ورود اتریوم و قراردادهای هوشمند، امکان اجرای برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را فراهم کرد، اما همچنان با مشکلات مقیاسپذیری، کارمزدهای بالا و شلوغی شبکه مواجه بود. در پاسخ به این چالشها، بلاکچینهای نسل سوم راهکارهایی مانند شاردینگ، لایههای دو، پروتکلهای ارتباطی میانزنجیرهای و الگوریتمهای اجماع جدید را معرفی کردند تا تراکنشهای سریعتر، هزینههای پایینتر و تعاملپذیری بالاتر را فراهم کنند. اگر میدانید که بلاکچین چیست، حال میتوان چند مورد از بلاکچینهای نسل سه را معرفی و سپس به طور دقیقتر بررسی کرد.
پروژههای معروف مبتنی بر بلاکچین نسل سوم

چندین پروژه بزرگ در حوزه بلاکچین نسل سوم توسعه یافتهاند که هر کدام به دنبال حل مشکلات خاصی از فناوریهای قبلی هستند. کاردانو (Cardano) با استفاده از مکانیسم اجماع اثبات سهام اوروبوروس (Ouroboros PoS) توانسته است امنیت بالا و پردازش سریع را با مصرف انرژی کم ترکیب کند. پولکادات (Polkadot) با استفاده از پاراچینها (Parachains) و تعامل میانزنجیرهای، امکان ارتباط بین بلاکچینهای مختلف را فراهم میکند. الگوراند (Algorand) روی مقیاسپذیری و کاهش هزینههای تراکنش تمرکز دارد، در حالی که ایاس (EOS) به دنبال ارائه زیرساختی برای اجرای برنامههای غیرمتمرکز بدون کارمزد است. پروژههایی مانند کازمس (Cosmos) و آوالانچ (Avalanche) نیز از جمله بلاکچینهای نسل سوم هستند که قابلیتهای نوآورانهای برای مقیاسپذیری و سرعت پردازش بالا ارائه میدهند. همچنین به پروژههایی مانند اوراکلها نیز برای ارائه دادههای لحظهای، از جمله قیمت لحظه ای ارز دیجیتال نیاز است تا بلاکچینها بتوانند به دادههای به روز دسترسی داشته باشند. در ادامه چند مورد از بلاکچینهای نسل سوم را به طور دقیقتر بررسی خواهیم کرد.
الگوراند (Algorand)

پروژه الگوراند (Algorand) در سال ۲۰۱۹ توسط پروفسور سیلویو میکالی (Silvio Micali) از دانشگاه MIT راهاندازی شد. این شبکه با استفاده از الگوریتم اجماع Pure Proof of Stake یا PPoS، به انتخاب تصادفی اعتبارسنجان بر اساس میزان کوین استیک شده میپردازد. الگوراند طبق تئوری میتواند ۱۰ هزار تراکنش را در ثانیه تایید کند؛ اما در ۱۰۰ بلاک اخیرش به طور میانگین ۵ هزار تراکنش در ثانیه ثبت کرده و زمان بین هر دو بلاک حدود ۲.۸ ثانیه گزارش شده است. الگوراند به عنوان یک بستر مقیاسپذیر برای برنامههای غیرمتمرکز و خدمات مالی شناخته میشود. این شبکه به علت مصرف انرژی پایین، یک گزینه سبز میان بلاکچینها محسوب میشود.
یکی از پروژههای جذاب این اکوسیستم Lofty است، که املاک را به شکل توکن در میآورد و افراد میتوانند بخشی از یک ملک را، به جای کل آن خریداری یا معامله کنند؛ درست مثل خرید بخشی از سهام یک شرکت.
کاردانو (Cardano)

کاردانو یک بلاکچین متنباز است که در سال ۲۰۱۷ توسط چارلز هاسکینسون، یکی از بنیانگذاران اتریوم، تاسیس شد. این شبکه به منظور توسعه برنامههای غیرمتمرکز (DApp) و قراردادهای هوشمند طراحی شده و با استفاده از الگوریتم اجماع اثبات سهام یا Proof of Stake، سعی داشت تراکنشهایی سریعتر و ارزانتر از اتریوم ارائه دهد. زمانی که کاردانو وایتپیپر خود را منتشر کرد، اتریوم هنوز از الگوریتم اثبات کار استفاده نمیکرد و کاردانو با استفاده از الگوریتم اثبات سهام، رقیب خود را پست سر گذاشته بود. اما هماکنون اتریوم نیز از این الگوریتم اجماع استفاده میکند و سعی دارد فاصلهاش را با کاردانو کم کند.
کاردانو به عنوان اولین بلاکچینی که بر اساس روشهای علمی آکادمیک توسعه پیدا کرده است، توانایی پردازش ۲۰ تراکنش بر ثانیه را دارد؛ هرچند در عمل، تعداد تراکنشهای کمتری در این بلاکچین دیده میشود. فاصله زمانی بین دو بلاک کاردانو حدود ۲۰ ثانیه است و با نصب یک کیف پول مانند یورویی، میتوانید کوین بومی این شبکه را یعنی ارز آدا دریافت کنید. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد کاردانو، ساختار چندلایهای آن است که بلاکچین را به دو لایه محاسباتی (برای قراردادهای هوشمند و برنامههای غیر متمرکز) و تسویهحسابی (برای تراکنشهای مالی) تقسیم میکند. این ساختار باعث افزایش سرعت پردازش تراکنشها و اجرای بهتر قراردادهای هوشمند میشود.
ایاس (EOS)

پروژه EOS در سال ۲۰۱۷ توسط شرکت Block.one توسعه یافت. این شبکه با استفاده از الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (Delegated Proof of Stake)، قادر به پردازش تا ۴,۰۰۰ تراکنش در ثانیه است و زمان تولید بلاکها در آن تنها ۰.۵ ثانیه است. EOS به عنوان یک بستر مناسب برای توسعه برنامههای غیرمتمرکز (DApps) شناخته میشود و میتواند در زمینههای مختلفی مانند بازی، مالی، زنجیره تامین و بهداشت مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از پروژههای جذاب این اکوسیستم، BBSnetwork است. BBS یک فضای مجازی مبتنی بر بلاکچین است که افراد در آن به فعالیت و تولید محتوا میپردازند. کاربران این شبکه میتوانند از خلاقیت و تولیدات خود کسب درآمد نیز داشته باشند. این شبکه با ارائه زیرساختی مشابه سیستمعامل، توسعه قراردادهای هوشمند را برای برنامهنویسان آسانتر کرده است. با این حال، برخی منتقدان تمرکز نسبی در سازوکار حاکمیتی EOS را از چالشهای اصلی آن میدانند.
نانو (Nano)

نانو یکی از سریعترین و کمهزینهترین بلاکچینهای موجود است که با هدف ارائه تراکنشهای فوری و بدون کارمزد طراحی شده است. برخلاف بلاکچینهای سنتی که از مکانیزمهای اجماع پر مصرف مانند اثبات کار (PoW) یا اثبات سهام (PoS) استفاده میکنند، نانو از ساختاری به نام Block Lattice استفاده میکند که در آن، هر حساب کاربری دارای یک زنجیره مستقل برای خودش است و هر تراکنش در یک بلاک ثبت میشود. این طراحی زمان پردازش تراکنشها را کاهش داده و به کاربران اجازه میدهد تا تراکنشهای خود را به طور مستقل و بدون نیاز به تایید کل شبکه، ثبت کنند. همچنین الگوریتم اجماعی به نام Open Representative Voting در این شبکه وجود دارد که جلوی چالش دوبار خرج کردن را میگیرد. مهمترین مزیت نانو مقیاسپذیری بالا و کارایی فوقالعاده آن در پرداختهای خرد و تراکنشهای آنی است. با این حال، عدم پشتیبانی از قراردادهای هوشمند باعث شده است که کاربرد آن محدود به تراکنشهای مالی باشد.
آیکون (ICON)

آیکون (ICON) یکی از پروژههای بلاکچین نسل سوم است که در سال ۲۰۱۸ در کره جنوبی راهاندازی شد. این پروژه بر ایجاد تعاملپذیری بین بلاکچینهای مختلف تمرکز دارد. این شبکه با استفاده از پروتکل انتقال بلاکچین که BTP نامیده میشود (Blockchain Transmission Protocol) امکان ارتباط و تبادل داده بین بلاکچینهای مختلف مانند اتریوم و دیگر شبکهها (تنها شبکههایی که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند) را فراهم میکند. آیکون از مکانیزم اجماع DPoS استفاده میکند. این بلاکچین در بخشهای متنوعی مانند پرداختهای دیجیتال، هویتهای دیجیتال، امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و خدمات دولتی مورد استفاده قرار گرفته است. آیکون همچنین با دولت کره جنوبی برای ایجاد سیستمهای هویت دیجیتال همکاری داشته است که نشاندهنده کاربردهای گسترده آن در دنیای واقعی است.
زیلیکا (Zilliqa)

زیلیکا (Zilliqa) در سال ۲۰۱۷ توسط تیمی از محققان دانشگاه ملی سنگاپور راهاندازی شد و هدف اصلی آن حل مشکل مقیاسپذیری در بلاکچینها از طریق فناوری شاردینگ (Sharding) است. این پروژه ادعا میکند که اولین بلاکچینی است که عملا از تکنیک شاردینگ برای افزایش مقیاسپذیری استفاده کرده است. در مکانیزم شاردینگ، شبکه را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند تا تراکنشها بهصورت موازی پردازش شوند. این کار امکان رسیدن به سرعت بالای هزاران تراکنش در ثانیه را فراهم میکند. زیلیکا از ترکیب دو مکانیزم اجماع اثبات کار و اثبات سهام استفاده میکند؛ که هم امنیت روش اثبات کار را فراهم کند و هم مصرف انرژی را نسبت به الگوریتمهای سنتی PoW کاهش دهد. این پلتفرم با توکن بومی ZIL، از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکند و برای توسعه برنامههای غیرمتمرکز (dApps) در حوزههایی مانند امور مالی، بازی و تبلیغات دیجیتال طراحی شده است. زیلیکا به علت داشتن کارمزدهای پایین، به خصوص در رقابت با اتریوم، محبوبیت پیدا کرده است.
آیون (Aion)

پروژه Aion با هدف ایجاد تعاملپذیری بین بلاکچینهای مختلف طراحی شده است. این پروژه که در سال ۲۰۱۸ توسط Matthew Speak و شرکت Nuco توسعه یافت، به کاربران و توسعهدهندگان امکان میدهد اپلیکیشنهای غیرمتمرکزی (dApps) ایجاد کنند که قادر به تبادل داده و ارزش با سایر بلاکچینها مانند اتریوم هستند. شبکه Aion از سه لایه اصلی شامل لایه ارتباطی، لایه اجماع و لایه اپلیکیشن تشکیل شده است و مهمترین نوآوری آن، لایه ارتباطی و پلهای بلاکچینی (Blockchain Bridges) است که امکان انتقال داده بین بلاکچینها را فراهم میکند. این قابلیت میتواند توسعهدهندگان را از محدودیتهای یک بلاکچین خاص رها کرده و به آنها اجازه دهد تا از ویژگیهای مختلف بلاکچینهای دیگر بهره ببرند. Aion با تمرکز بر افزایش تعاملپذیری، تقویت اثر شبکهای و کاهش وابستگی به یک بلاکچین، توانسته جایگاه ویژهای در حوزه ارتباط میان بلاکچینها به دست آورد.
وان چین (Wanchain)

وان چین یک پروژه بلاکچینی متنباز است که با هدف ایجاد تعاملپذیری میان بلاکچینهای مختلف و توسعه زیرساختهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) راهاندازی شده است. این پروژه که در سال ۲۰۱۷ توسط جک لو (Jack Lu)، یکی از بنیانگذاران Factom، تاسیس شد، تحت نظارت بنیاد Wanchain در سنگاپور فعالیت میکند. مهمترین ویژگی Wanchain، پلهای میانزنجیرهای غیرمتمرکز (Decentralized Cross-Chain Bridges) است که امکان انتقال داراییها و دادهها را بین بلاکچینهایی مانند بیتکوین و اتریوم فراهم میکند. این پروژه همچنین بر حریم خصوصی کاربران تمرکز دارد و قابلیتهایی مانند امضای حلقوی (Ring Signatures) و آدرسهای یکبارمصرف را برای انجام تراکنشهای خصوصی ارائه میدهد. Wanchain علاوه بر ارائه چارچوب Trust-Bridge برای تبادل داراییهای دیجیتال و سنتی، میزبان چندین برنامه غیرمتمرکز (dApps) از جمله WanSwap، WanLend و Instant Cross است. این پروژه با ترکیب قراردادهای هوشمند، تعامل میانزنجیرهای و حفظ حریم خصوصی، تلاش میکند یک بازار مالی غیرمتمرکز و یکپارچه در دنیای بلاکچین ایجاد کند.
نبلیو (Neblio)

پروژه نبلیو یکی از پلتفرمهای بلاکچینی نسل سوم است که با هدف تسهیل پذیرش فناوری بلاکچین در کسبوکارها توسعه یافته است. این پروژه تلاش میکند تا بدون نیاز به دانش فنی پیچیده، امکان توسعه و اجرای برنامههای غیرمتمرکز را برای شرکتها فراهم کند. شعار «Neblio، Blockchain. Simplified» نشاندهنده تمرکز آن بر سادگی و سهولت استفاده از بلاکچین برای شرکتهای کوچک و بزرگ است. یکی از مهمترین ویژگیهای Neblio، ارائه واسطهای برنامهنویسی کاربردی (APIs) در زبانهای مختلف است که به توسعهدهندگان اجازه میدهد بدون نیاز به یادگیری زبانهای پیچیدهای مانند Solidity، اپلیکیشنهای خود را روی بلاکچین پیادهسازی کنند. این پلتفرم از الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) استفاده میکند که به کاربران اجازه میدهد با استیک کردن توکن بومی NEBL، هم شبکه را ایمن کنند و هم پاداش دریافت کنند. علاوه بر این، Neblio خدمات مشاورهای برای کسبوکارها ارائه میدهد تا به آنها در راهاندازی نودهای بلاکچینی و توسعه اپلیکیشنهای غیرمتمرکز کمک کند. این ویژگیها، Neblio را به گزینهای جذاب برای سازمانهایی تبدیل کرده است که قصد دارند بدون سر و کله زدن با پیچیدگیهای فنی، از امکانات بلاکچین بهره ببرند.
مزایای بلاکچین نسل سوم نسبت به نسلهای قبلی

اگر نگاهی به وبسایت کوینمارکتکپ بیندازید، با دریایی از بلاکچینها و پروژههای مختلف روبرو میشوید. اما آیا این پروژهها نیازهای واقعی را رفع میکنند؟ در ادامه به معرفی مزایای بلاکچینهای نسل سوم میپردازیم نسبت به نسلهای قبلی میپردازیم تا ببینیم این پروژهها چه امکانات و قابلیتهای جدیدی به دنیای دیجیتال اضافه کردهاند.
افزایش مقیاسپذیری و سرعت تراکنشها
یکی از بزرگترین چالشهای بلاکچینهای نسل اول و دوم، سرعت پایین و مقیاسپذیری محدود آنها بود. بیتکوین تنها میتواند حدود ۷ تراکنش در ثانیه پردازش کند و این عدد برای اتریوم به حدود ۳۰ تراکنش در ثانیه میرسد. اما در بلاکچینهای نسل سوم، با استفاده از روشهایی مانند شاردینگ (Sharding)، الگوریتمهای اجماع سبکتر و پردازش موازی تراکنشها، این مشکل برطرف شده است. برای مثال، زیلیکا با استفاده از شاردینگ میتواند هزاران تراکنش را در ثانیه پردازش کند و آوالانچ با استفاده از زیرشبکهها، به مقیاسپذیری بالاتری دست پیدا کرده است. این پیشرفتها باعث شده بلاکچینهای نسل سوم بتوانند رقیب جدی شبکههای پرداخت سنتی مانند ویزا و مسترکارت باشند. با وجود این شبکهها میتوانید حتی خریدهای کوچک خانه را نیز با ارزهای دیجیتال انجام دهید.
کاهش هزینههای تراکنش
یکی از مشکلات رایج در بلاکچینهای نسل قبل، هزینههای بالای تراکنشها بود. در زمان اوج فعالیت شبکه اتریوم، هزینه انتقال ساده یک توکن ERC-20 میتوانست به چندین دلار برسد، که این موضوع استفاده از این شبکه را برای بسیاری از کاربران غیرممکن میکرد. بلاکچینهای نسل سوم با استفاده از الگوریتمهای اجماع بهینه مانند اثبات سهام (PoS) و روشهای مقیاسپذیری مانند شاردینگ، هزینهها را تا حد زیادی کاهش دادهاند. برای مثال، الگوراند تراکنشهایی تقریباً بدون کارمزد ارائه میدهد و ایاس (EOS) کاربران را از پرداخت کارمزد در تراکنشهای عادی معاف کرده است. این ویژگی باعث میشود استفاده از بلاکچین برای پرداختهای روزمره و انتقال داراییهای دیجیتال، در دسترستر شود.
امنیت و حریم خصوصی بالاتر

حفظ امنیت و حریم خصوصی یکی از مهمترین دغدغههای کاربران بلاکچین است. در بلاکچینهای نسل اول و دوم، بیشتر تمرکز روی امنیت تراکنشها از طریق روشهایی مانند اثبات کار (PoW) بوده است؛ اما در نسل سوم، علاوه بر امنیت، حریم خصوصی کاربران نیز مورد توجه قرار گرفته است. پروژههایی مانند وان چین (Wanchain) و زیکش (Zcash) از روشهایی مانند امضاهای حلقوی، آدرسهای مخفی و تراکنشهای ناشناس استفاده میکنند تا هویت کاربران در هنگام انجام تراکنشها حفظ شود. همچنین، برخی شبکههای نسل سوم مانند کاردانو و پولکادات امنیت را با استفاده از مکانیسمهای اجماع چندلایهای و گواههای رمزنگاری پیشرفته افزایش دادهاند.
تعاملپذیری میان بلاکچینهای مختلف
یکی از محدودیتهای بلاکچینهای قدیمی، عدم توانایی ارتباط و انتقال داده بین زنجیرههای مختلف بود. بهعنوان مثال، شبکه بیتکوین بهصورت کاملا مجزا از اتریوم عمل میکند و این موضوع، استفاده از این بلاکچینها را برای کاربران و توسعهدهندگان دشوار کرده است. در بلاکچینهای نسل سوم، تعاملپذیری (Interoperability) به یکی از ویژگیهای کلیدی تبدیل شده است. پروژههایی مانند پولکادات (Polkadot)، کازمس (Cosmos) و آیکون (ICON) با استفاده از پلهای میانزنجیرهای و پروتکلهای ارتباطی مانند IBC و BTP، امکان انتقال داده و دارایی بین بلاکچینهای مختلف را فراهم کردهاند. این ویژگی باعث شده است که اکوسیستمهای مختلف بلاکچینی بتوانند بدون نیاز به واسطه و به صورت غیر متمرکز، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
بهبود تجربه کاربری در قراردادهای هوشمند
در بلاکچینهای نسل دوم مانند اتریوم، قراردادهای هوشمند قابلیتهای زیادی داشتند، اما پیچیدگی فنی، هزینههای بالای کارمزد و مشکلات مقیاسپذیری باعث شده بود که تجربه کاربری در این حوزه چندان بهینه نباشد. به عنوان مثال اگر میخواستید از یک صرافی غیرمتمرکز ارز یونی را با اتریوم بخرید، باید چندین دلار کارمزد میپرداختید و اگر مبلغ خرید پایین بود، پرداخت این کارمزد صرفه اقتصادی نداشت. بلاکچینهای نسل سوم با ارائه زبانهای برنامهنویسی سادهتر، کاهش هزینه اجرای قراردادهای هوشمند و بهینهسازی ماشین مجازی (VMs)، تجربه کاربری را بهبود بخشیدهاند. بهعنوان مثال، کاردانو از زبان Plutus برای سادهسازی فرآیند ساختن قراردادهای هوشمند استفاده میکند و ایاس (EOS) اجرای قراردادهای هوشمند را تقریبا بدون هزینه کرده است. این ویژگیها باعث شدهاند که توسعهدهندگان بتوانند برنامههای غیرمتمرکز (DApps) کارآمدتر و با دسترسی آسانتر بسازند.
معایب و چالشهای بلاکچین نسل سوم

با وجود مزایای فراوان، همچنان چالشهایی بر سر راه بلاکچینهای نسل سوم وجود دارد که برنامهنویسان و توسعهدهندگان همچنان به دنبال روشهایی برای رفعشان هستند. برای فهم این نکته که این چالشها صرفا مسائل حل نشده هستند یا معایبی ذاتی، باید موارد را به صورت دقیقتر بررسی کنیم.
پیچیدگی فنی بیشتر
یکی از مشکلات اصلی بلاکچین نسل سوم، ساختار فنی پیچیده آن نسبت به نسلهای قبلی است. در حالی که راهاندازی یک گره (Node) در شبکه بیتکوین یا اجرای یک قرارداد هوشمند ساده در اتریوم نسبتا آسان است، بلاکچینهای جدید از معماریهای چندلایه، شاردینگ، پروتکلهای میانزنجیرهای و مدلهای اجماع ترکیبی استفاده میکنند که درک و پیادهسازی آنها برای بسیاری از توسعهدهندگان پیچیده است. برای مثال، پروژههایی مانند پولکادات و کازمس نیاز به تعامل بین چندین زنجیره دارند که مدیریت و هماهنگی آنها دشوارتر از یک بلاکچین سنتی است. این پیچیدگی فنی ممکن است مانعی برای توسعه گستردهتر بلاکچینهای نسل سوم باشد. اما تاریخچه بلاکچین ثابت کرده که پیچیدگی، هیچگاه جلوی توسعهدهندگان را نمیگیرد و افراد نابغه همیشه در لبه تکنولوژی مشغول آفرینش راهحلهای نوین هستند.
زمانبر بودن پذیرش گسترده
با وجود پیشرفتهای فنی بلاکچین نسل سوم، پذیرش این فناوری در مقیاس جهانی هنوز یک چالش بزرگ محسوب میشود. بسیاری از کسبوکارها و کاربران سنتی همچنان به سیستمهای مالی و فناوریهای متمرکز وابسته هستند و انتقال به یک زیرساخت غیرمتمرکز و پیچیده نیاز به آموزش، تغییر سیاستهای مالی و تطبیق با مقررات قانونی دارد. علاوه بر این، برای رسیدن به پذیرش گسترده، بلاکچینهای نسل سوم باید کاربردهای واقعی و ملموس داشته باشند که کاربران عادی را به استفاده از آنها ترغیب کند. گرچه پروژههایی مانند کاردانو، ایاس و الگوراند در حال گسترش همکاریهای خود با بخشهای دولتی و خصوصی هستند، اما همچنان فاصله زیادی تا پذیرش عمومی وجود دارد. زمانی میتوان به این راهحلها امید داشت، که استفاده از آنها به سادگی استفاده از نرمافزارهای موبایل بانک باشد. که حتی کهنسالان نیز بتوانند از آنها استفاده کنند.
نیاز به بهروزرسانی مداوم و توسعه بیشتر
یکی دیگر از چالشهای بلاکچینهای نسل سوم، نیاز به توسعه و بهروزرسانیهای مداوم است. در حالی که بیتکوین و اتریوم به بلوغ نسبی رسیدهاند، بسیاری از بلاکچینهای نسل سوم هنوز در حال آزمایش و بهینهسازی مداوم هستند. بهعنوان مثال، شبکه هیدرا در کاردانو و ارتقای نسخه ۲.۰ اتریوم نشان میدهد که بسیاری از پروژههای بزرگ بلاکچینی هنوز در مراحل توسعه قرار دارند. همچنین، وجود باگهای احتمالی در پروتکلهای پیچیده جدید میتواند امنیت و عملکرد شبکه را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، برای حفظ رقابت، این بلاکچینها باید مدام با فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا (IoT) و سیستمهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) هماهنگ شوند.

بلاکچین ۳.۰ در آینده چه تاثیری خواهد داشت؟
بلاکچین نسل سوم نه تنها عملکرد فناوری بلاکچین را بهبود داده، بلکه تاثیر عمیقی بر بخشهای مختلف اقتصاد دیجیتال، سیستمهای مالی و صنایع مدرن خواهد داشت. با حل مشکلات مقیاسپذیری، تعاملپذیری و هزینههای بالا، این فناوری میتواند به هسته اصلی سیستمهای بانکی غیرمتمرکز، اینترنت اشیا، قراردادهای هوشمند خودکار و حتی هویتهای دیجیتال تبدیل شود. انتظار میرود که در آینده، پروژههایی مانند پولکادات، کازمس و آوالانچ به ستون فقرات ارتباط بین بلاکچینهای مختلف تبدیل شوند و بلاکچینهای سنتی را به یک اکوسیستم یکپارچه و مقیاسپذیر متصل کنند. علاوه بر این، ممکن است دولتها و شرکتهای بزرگ به مرور بلاکچینهای نسل سه را در حوزههای پرداخت دیجیتال، زنجیره تامین و امنیت دادهها استفاده کنند و فناوری بلاکچین به پذیرش جهانی بیشتری برسد.
البته این به این معنی نیست که یک بلاکچین قدیمی مانند بیت کوین به کنار گذاشته خواهد شد؛ زیرا هر بلاکچین اهداف مخصوصی دارد و میتواند بهترین بلاکچین برای کاربرد خودش باشد. حتی قدیمیترین بلاکچین که بیت کوین است، همچنان بهترین و امنترین گزینه برای انتقال ارزش است.

نقش بلاکچین نسل سوم در متاورس و وب ۳.۰
متاورس و وب ۳.۰ دو مفهوم کلیدی در آینده اینترنت هستند که بهشدت به بلاکچین وابسته خواهند بود. متاورس یک فضای مجازی تعاملی است که در آن، کاربران میتوانند داراییهای دیجیتال خود را بدون واسطه مدیریت کنند، در فعالیتهای اقتصادی مجازی شرکت کنند و از قراردادهای هوشمند برای تعامل با سایر کاربران استفاده کنند. در این میان، بلاکچین نسل سوم به دلیل سرعت بالا، مقیاسپذیری بهتر و قابلیت تعامل میان زنجیرهای، میتواند زیرساخت اصلی متاورسهای غیرمتمرکز مانند دیسنترالند (Decentraland) و سندباکس (The Sandbox) باشد.
از سوی دیگر، وب ۳.۰ که بر تمرکززدایی، مالکیت دادههای شخصی و اقتصاد دیجیتال غیرمتمرکز تاکید دارد، نیاز به یک زیرساخت امن، سریع و تعاملپذیر دارد که بلاکچین نسل سوم میتواند آن را فراهم کند. پلتفرمهایی مانند فایلکوین (Filecoin) برای ذخیرهسازی غیرمتمرکز، پولکادات برای ارتباط بین بلاکچینها و سولانا برای اجرای سریع قراردادهای هوشمند از جمله پروژههایی هستند که به تحقق چشمانداز وب ۳.۰ کمک میکنند. در آینده، این فناوریها میتوانند اینترنت را از یک مدل متمرکز و کنترلشده به یک اکوسیستم باز و کاربر-محور تبدیل کنند.

جمعبندی
بلاکچین نسل سوم، نقطه عطفی در تحول فناوری بلاکچین محسوب میشود. این نسل با ارائه مقیاسپذیری بیشتر، تعاملپذیری میان بلاکچینها، کاهش هزینهها و امنیت بالاتر، توانسته است محدودیتهای نسلهای قبل را برطرف کند. با این حال، همچنان چالشهایی مانند پیچیدگی فنی، زمانبر بودن پذیرش گسترده و نیاز به توسعه مداوم وجود دارد که باید برای آنها راهحلهایی پیدا شود. در آینده، بلاکچین نسل سوم میتواند به زیرساخت اصلی متاورس و وب ۳.۰ تبدیل شده و مدل اینترنت سنتی را متحول کند. همچنین، پذیرش این فناوری در بخشهای مالی، دولتی و صنعتی میتواند مسیر را برای یک اقتصاد دیجیتال غیرمتمرکز و شفافتر هموار کند.
این مقاله با توجه به نوسانات و عوامل مختلف تاثیرگذار بر بازار کنونی برای کمک به شما در تصمیمگیری بهتر نوشته شده و رمزینکس مسئولیتی نسبت به تغییرات آینده و سود و زیان شما نخواهد داشت. |
سوالات متداول
آیا بلاکچین نسل سوم میتواند مشکل مصرف بالای انرژی بیتکوین را حل کند؟
بله. بلاکچینهای نسل سه دیگر از الگوریتم اجماع اثبات کار استفاده نمیکنند و برای تولید بلاکهای جدید و اعتبارسنجی شبکه، نیاز نیست توان پردازشی مصرف شود.
بلاکچین نسل سوم چگونه بر صنعت مالی غیرمتمرکز (DeFi) تاثیر گذاشته است؟
بلاکچینهای نسل سه با سرعت بالا و کارمزدهای پایین، خدمات مالی غیر متمرکز را دردسترستر از پیش کردهاند.
آیا بلاکچین نسل سوم امنیت بیشتری نسبت به نسلهای قبلی دارد؟
هنوز برای پاسخ به این سوال زود است، زیرا باید زمان بیشتری بگذرد تا نواقص امنیتی مشخصتر شوند.
چطور میتوان یک پروژه را ارزیابی کرد و فهمید که واقعا از بلاکچین نسل سوم استفاده میکند؟
با مراجعه به وبسایت پروژه و مطالعه نحوه کارکرد آن، میتوان بررسی کرد که آیا از تکنولوژیهای مربوط به این نسل استفاده میکند یا خیر.
آیا بلاکچین نسل سوم میتواند در حوزههایی مانند متاورس و هوش مصنوعی تحول ایجاد کند؟
بله، بلاکچین نسل سوم با سرعت بالا و مقیاسپذیری بهتر میتواند زیرساخت قدرتمندی برای متاورس فراهم کند. همچنین، با قراردادهای هوشمند پیشرفته، امکان خودکارسازی و افزایش اعتماد در کاربردهای هوش مصنوعی را دارد.
آیا پروژههای بلاکچین نسل سوم برای سرمایهگذاری مناسب هستند؟
برای بررسی مناسب بودن سرمایهگذاری روی هر پروژه، علاوه بر نوآوریهای بنیادی، باید وضعیت قیمتی آن را نیز بررسی کرد. تحلیل تکنیکال و آنچین میتواند در این زمینه یاریرسان باشد. همچنین توجه به سیکلهای قیمتی بیتکوین نیز در پیشبینی قیمتی ارزها تاثیر گذار است.
منابع: easycrypto | messari
اولین نفری باشید که نظر می دهید