۱. دشواری ورود + جایگاه محدود = بازده بالقوه بالا
در سال ۲۰۱۰، خرید و نگهداری بیت کوین فرایندی پیچیده و فنی بود. کاربران باید کلیدهای خصوصی را مدیریت میکردند، کیفپولهای محلی نصب میکردند و به جامعهای کوچک از توسعهدهندگان و کاربران وابسته بودند. در تهران نیز دسترسی خارجی تقریباً غیرممکن است: نبود اتصال به سیستم سوئیفت، تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای تبادل پول و فرآیندهای حقوقی و اداری طاقتفرسا، ورود را برای سرمایهگذاران غیرایرانی بهشدت دشوار کرده است.
اما همین دشواری، مزیت رقابتی است: وقتی راه ورود سخت است، تعداد رقبا کم است و آنهایی که پیش از همه وارد شوند، در صورت باز شدن درها، بیشترین پاداش را خواهند گرفت.
۲. اطلاعات محدود، مزیت برای حرفهایها
در بازارهای شفاف مثل نیویورک، اطلاعات بهصورت لحظهای در دسترس است، تحلیلگران و الگوریتمها فرصت آربیتراژ را از بین میبرند و قیمتها بهسرعت تعدیل میشوند. اما در تهران، بسیاری از اطلاعات گاها دیربهدیر بهروزرسانی میشوند. دادههای بنیادی شرکتها ناقص است و گزارشها و آمارهای رسمی دیر منتشر میشوند.
در چنین بازاری، افرادی که منابع داخلی دارند، به زبان فارسی مسلطاند و از ارتباطات بومی برخوردارند، مزیتی بیرقیب خواهند داشت. درست مانند افرادی که در سال ۲۰۱۰ توانستند بلاکچین را بخوانند، کد را درک کنند و خودشان تراکنش بسازند.
۳. زیرساخت بزرگ داخلی، اما ارزشگذاری پایین
ایران کشوری با جمعیتی جوان، نیروی انسانی تحصیلکرده، بازار داخلی بزرگ و منابع عظیم انرژی و معدنی است. از نظر فاندامنتال، بسیاری از شرکتهای بورسی آن – در صنایع پتروشیمی، فلزات، معادن، بانکها و… – پتانسیلی معادل شرکتهای بازارهای نوظهور دیگر دارند. اما بهدلیل تحریمها و بیاعتمادی سیاسی، ارزشگذاری آنها بهشدت پایین است.
در صورت هرگونه بهبود معنادار در روابط سیاسی بینالمللی و کاهش تحریمها، میتوان انتظار داشت ورود سرمایه خارجی بهسرعت به بازاری سرازیر شود که اکنون بسیار کمتر از ارزش ذاتیاش قیمتگذاری شده است. این دقیقاً همان سناریویی است که در مورد بیت کوین رخ داد: ابتدا داراییای حاشیهای و مورد بیاعتمادی بود، اما با رشد پذیرش و گشایش نهادی، ناگهان به داراییای جهانی و اصلی در پرتفویها تبدیل شد.
۴. پاداشِ تحمل ریسک و صبر
بیت کوین در دهه نخست حیاتش بارها سقوط کرد، ممنوع شد، هک شد، مورد تمسخر قرار گرفت و بارها اعلام شد که «مرده است». اما آن دسته از افرادی که با صبر و باور در آن ماندند، ثروتهایی افسانهای بهدست آوردند. سرمایهگذاری در تهران نیز با ریسکهای بسیار همراه است: نوسانات ارزی، ریسکهای قانونی و حتی ریسک قطع اینترنت.
اما درست مانند بیت کوین، پاداش بالقوه، نه در ثبات، بلکه در پذیرش این ریسکها و نگاه بلندمدت نهفته است. سرمایهگذارانی که امروز با زحمت و صبر وارد این بازار شدهاند، اگر در آینده گشایش رخ دهد، جزو معدود کسانی خواهند بود که از لحظه اول در جایگاه خود قرار دارند.
بازارها همیشه با فرصتهای پنهان سخن میگویند
در دنیای سرمایهگذاری، کمیابترین چیز، «دیدهبانیِ خارج از اجماع» است. بازار تهران، با تمام پیچیدگیها، تحریمها، و محدودیتهایش، یادآور بازارهایی است که پیش از انفجار، خاموش و تاریک بودند.
سرمایهگذاری در این بازار نه آسان است، نه امن. اما همانطور که بیت کوین به پاداشی بزرگ برای پیشگامانش تبدیل شد، بازار تهران هم میتواند در آیندهای نهچندان دور، صحنهای برای داستانهای موفقیت شجاعانی باشد که امروز واردش میشوند.
توصیه نهایی رمزینکس
تحقیق کنید، ریسکها را مدیریت کنید، و با چشماندازی بلندمدت وارد شوید. شاید سرمایهگذاری در تهران، فردا به همان قصه موفقیت بیت کوین ۲۰۱۰ بدل شود.
اولین نفری باشید که نظر می دهید