چارلز هاسکینسون متولد نوامبر ۱۹۸۷ در آمریکاست که از همبنیانگذاران اتریوم و خالق کاردانو است. تحصیلات او کارشناسی ارشد ریاضیات و علوم کامپیوتری است از پیشروان نسل سوم بلاکچین است. هاسکینسون با جسارت فکری و تعهد به پژوهشهای علمی، به یکی از چهرههای موثر و جنجالی بلاکچین تبدیل شده است. او از همکاری در بنیانگذاری اتریوم تا خلق کاردانو به عنوان پلتفرم نسل سوم، همواره با نوآوری و وعدههای بلندپروازانه همراه بوده است. کاردانو با تکیه بر مفاهیم آکادمیک مانند الگوریتم اجماع Ouroboros و همکاری با دانشگاههای برجسته تلاش کرده است تا مشکلات قدیمی بلاکچینها مانند مقیاس پذیری، تمرکززدایی و امنیت را حل کند.
بیوگرافی چارلز هاسکینسون
چارلز هاسکینسون بنیانگذار و مدیرعامل کاردانو، در تاریخ ۱۵ نوامبر ۱۹۸۷ در هاوایی آمریکا به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضیات و علوم کامپیوتر در دانشگاه کلرادو بولدر آغاز کرد، اما پیش از تکمیل مدرک دکترا دانشگاه را ترک کرد تا به طور حرفهای وارد عرصه فناوری شود. هاسکینسون بخش قابل توجهی از زندگی خود را در ایالتهای کلرادو و وایومینگ در آمریکا گذرانده است.
در سال ۲۰۱۷ هاسکینسون پلتفرم بلاکچینی کاردانو را معرفی کرد؛ پلتفرمی که بر پایه پژوهشهای آکادمیک بنا شده و با هدف حل مشکلات مقیاسپذیری، امنیت و تمرکززدایی طراحی شده است. کوین اختصاصی کاردانو یعنی ADA یکی از ۱۰ ارز دیجیتال برتر بازار به حساب میآید.
هاسکینسون همواره بر اهمیت علمی بودن فناوری کاردانو تاکید دارد. او با ادغام مفاهیم پیچیده ریاضی مانند الگوریتم اجماع Ouroboros که اولین الگوریتم مبتنی بر اثبات سهام در جهان است و همکاری با دانشگاههای معتبری مانند استنفورد و MIT پروژه خود را معرفی میکند. با این وجود شخصیت پرحاشیه و اظهارنظرهای عجیب و غریب او در پلتفرم ایکس، گاهی موجب جلب توجه منفی رسانهها و جامعه کریپتو میشود.
هاسکینسون نه تنها یک توسعهدهنده بلکه یک چهره رسانهای فعال است که به آموزش بلاکچین در آفریقا و سرمایهگذاری در استارتآپهای فناوری میپردازد. برای برخی او آیندهنگر محسوب میشود و برای برخی دیگر وعدههایش در مورد آینده کاردانو اغراقآمیز و دور از واقعیت است. او میگوید :
پدر و مادرم فکر میکردند من دیوانه هستم. همه فکر میکردند من دیوانه هستم. اما من به آنها گفتم که همه چیز را میدانم.
دارایی خالص چارلز هاسکینسون حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار تخمین زده میشود.
اولین پروژههای هاسکینسون و ورود به دنیای بلاکچین
چارلز هاسکینسون با مشارکت در توسعه نخستین پلتفرمهای غیرمتمرکز مالی و پایهگذاری نهادهای آموزشی به عرصه بلاکچین وارد شد. پروژههای اولیه او بر ایجاد بازارهای مالی بدون واسطه و ترویج درک عمومی از فناوری متمرکز بودند. این تجربیات بنیان دانشی و عملی لازم برای نوآوریهای بعدی او در حوزه بلاکچین را فراهم کرد. در ادامه به بررسی دو پروژه اولیهای که هاسکینسون بر روی آنها کار کرده است خواهیم پرداخت. این دو پروژه را میتوان نقطه عطفی در تاریخچه کاردانو دانست.
هاسکینسون به یک کارآفرین فناوری تبدیل شد.
راهاندازی بیتشیرز (BitShares)
هاسکینسون پیش از راهاندازی کاردانو، نقشی کلیدی در توسعه پروژه بیتشیرز در سال ۲۰۱۴ ایفا کرد. این پروژه به عنوان یکی از نخستین پلتفرمهای غیرمتمرکز مالی (DeFi) مفاهیمی چون صرافی خودگردان، استیبلکوین و سیستم حاکمیت مبتنی بر بلاکچین را به کار گرفت. هدف BitShares ایجاد بازاری مالی بدون واسطه بود. بازاری که در آن کاربران بتوانند داراییهای دیجیتال، سهام شرکتها یا اوراق مشتقه را به طور مستقیم مبادله کنند. هاسکینسون و دن لاریمر (Daniel Larimer) در این پروژه همکاری کردند، اما بهدلیل اختلافات بر سر جهتگیری پروژه و مدیریت منابع، هاسکینسون پس از کمتر از یک سال جدا شد.
بیتشیرز با وجود نوآوریهایی چون الگوریتم DPoS و معرفی اولین ارز پایدار در دنیای کریپتو یعنی BitUSD، نتوانست به وعدههای اولیه خود جامه عمل بپوشاند. منتقدان معتقدند تمرکز قدرت در دستان تعدادی از نودهای اصلی در سیستم DPoS، عملا فلسفه تمرکززدایی را زیر سوال برد.
هاسکینسون بعدها از تجربیات بیتشیرز بهعنوان درسهایی کلیدی برای ساخت کاردانو یاد کرد؛ دروسی که شامل تعادل بین نوآوری و کاربرپسند بودن و اجتناب از تمرکزگرایی پنهان در سیستمهای ظاهرا غیرمتمرکز میشوند. میراث بیتشیرز بیشتر بهعنوان پیشدرآمد ناکامل برای تحولات بعدی حوزه بلاکچین ثبت شده است.
راهاندازی بیت شیرز آغازگر تحولی در دنیای بلاکچین بود.
تاسیس موسسه آموزشی بیتکوین و ترویج فناوری بلاکچین
در سال ۲۰۱۳ چارلز هاسکینسون موسسه آموزشی بیت کوین را تاسیس کرد تا مفاهیم بلاکچین و ارزهای دیجیتال را به عموم معرفی کند. این پروژه غیرانتفاعی برخلاف رویکرد رایج آن زمان که بهدنبال سوءاستفاده از بلاکچین و فناوری بود، سعی داشت بلاکچین را به عنوان ابزار تحولآفرین اجتماعی و اقتصادی معرفی کند. او با برگزاری کارگاههای آموزشی، انتشار محتوای رایگان و همکاری با دانشگاهها تلاش کرد تا درک عمومی از بیت کوین را فراتر از مفهوم پول اینترنتی ببرد.
این پروژه به دلیل کمبود بودجه نبود حمایت سازمانی و عدم علاقه جدی نهادهای آکادمیک، در سال ۲۰۱۵ تعطیل شد. هاسکینسون بعدها اشاره کرد که بسیاری از ایدههایش برای آموزش عملی نشدند، زیرا جامعه بیشتر به جنبههای مالی فناوری توجه میکرد تا کاربردهای واقعی آن.
این تجربه گرچه ناموفق، اولین تلاش هاسکینسون برای تبدیل شدن به یک مُبلغ فناوری بود و بعدها در پروژههایی مثل کاردانو ردپای همین تفکر آموزشی دیده میشود.
چارلز هاسکینسون با تاسیس موسسه آموزشی بیت کوین، به ترویج فناوری بلاکچین پرداخت و نقش کلیدی در آموزش و ارتقای دانش عمومی ایفا کرد.
همکاری با ویتالیک بوترین و نقش هاسکینسون در اتریوم
چارلز هاسکینسون در سال ۲۰۱۳ پس از مطالعه وایتپیپر اتریوم به جمع بنیانگذاران این پروژه پیوست. او در کنار ویتالیک بوترین خالق اتریوم و دیگر اعضای تیم در جلسات اولیه توسعه اتریوم مشارکت فعال داشت و یکی از چهرههای کلیدی در شکلگیری این پلتفرم بود. او در طراحی اولین عرضه اتریوم و همچنین در تاسیس بنیاد آن در سوئیس نقش موثری ایفا کرد و برای مدتی نیز به عنوان مدیرعامل این پروژه فعالیت کرد.
هرچند اختلاف نظرهای اساسی میان هاسکینسون و بوترین درباره جهت گیری آینده اتریوم، منجر به جدایی او از پروژه در سال ۲۰۱۴ شد. بوترین بر حفظ ساختار غیرانتفاعی و غیرمتمرکز اتریوم تاکید داشت، در حالی که هاسکینسون به دنبال مدلی تجاریتر با جذب سرمایهگذاریهای ریسکی بود. این تفاوت دیدگاه باعث شد هیئت مدیره اتریوم مسیر پیشنهادی بوترین را انتخاب کند و هاسکینسون پروژه را ترک کند. با این وجود نقش او در مراحل اولیه شکل گیری اتریوم، به عنوان یکی از بنیانگذاران و مشارکتکنندگان کلیدی بخش مهمی از تاریخچه ارزهای دیجیتال محسوب میشود.
هاسکینسون با اینکه دیگر با اتریوم کار نمیکرد، اما به انشعاب (Fork) جدید اتریوم، یعنی شبکه اتریوم کلاسیک کمک زیادی کرد.
تاسیس IOHK و آغاز مسیر کاردانو
پس از ۶ ماه از خروج چارلز هاسکینسون از پروژه اتریوم، جرمی وود ( همکار سابق او در پروژه اتریوم) با پیشنهادی برای تاسیس یک شرکت در زمینه فناوریهای غیرمتمرکز به او نزدیک شد. نتیجه این گفتگوها در سال ۲۰۱۵ شکلگیری شرکتی با عنوان Input Output Hong Kong بود.
فعالیت اولیه این استارتاپ توسعه راهکارهای بلاکچینی اختصاصی برای مراکز دانشگاهی و موسسات تحقیقاتی بود. آنها ارزهای دیجیتال سفارشی میساختند و همزمان بسترهای آزمایشی برای پژوهشهای آتی در حوزه مالی غیرمتمرکز فراهم میکردند. به مرور تمرکز IOHK از پروژههای محدود سازمانی فراتر رفت و هدف کلانتری تعریف شد. آنها سیستمهای فراگیر مالی را برای جمعیتهای محروم از خدمات بانکی، اعم از ساکنان مناطق دورافتاده یا افرادی با دسترسی محدود به موسسات مالی سنتی طراحی کردند.
پروژه IOHK و کاردانو، دارای مهندسان نرمافزاری مشترک زیادی هستند.
نقشه راه کاردانو و فازهای توسعه آن در آینده
نقشه راه (Road map) برنامهای بلند مدت است که مراحل توسعه یک پروژه را گام به گام مشخص میکند. این طرح در حوزه فناوری نشان میدهد که سیستم چگونه از حالت اولیه به بلوغ کامل میرسد. در ادامه مروری مختصر بر این فازها و اهداف آنها خواهیم داشت تا مسیر پیشروی خرید کاردانو را بهتر درک کنیم.
کاردانو پروژه کلیدی IOHK بود و زمانی شروع شد که یک مشتری پیشنهاد توسعه «نسخه ژاپنی اتریوم» را داد.
فاز بایرون (Byron) | آغاز به کار کاردانو
فاز بایرون که از سال ۲۰۱۷ آغاز شد و تا سال ۲۰۲۰ به طول انجامید، اولین مرحله از نقشه راه کاردانو بود و زیرساخت اصلی این بلاکچین را پایهریزی کرد. شبکه اصلی کاردانو با تمرکز بر ایجاد بستر پایدار و امن برای تراکنشهای ADA راهاندازی شد. تیم توسعهدهنده با استفاده از الگوریتم اجماع اوروبوروس مصرف انرژی را کاهش داد، اما به دلیل تمرکز اولیه بر نودهای تحت کنترل IOHK، منتقدان آن را شبه متمرکز خواندند. هدف اصلی بایرون توزیع اولیه توکنهای ADA و آگاهی دادن به کاربران از شروع چنین پروژهای بود.
فاز شلی (Shelley) | غیرمتمرکزسازی شبکه
در فاز شلی تمرکز بر روی غیرمتمرکز بودن بالا رفت. شبکه بلاکچین کاردانو به عنوان یک سیستم غیر متمرکز، با افزایش تعداد کاربران و گرهها (Node) در شبکه امنیت خود را تقویت میکند، زیرا هک کردن هزاران کامپیوتر پراکنده بسیار سختتر از حمله به یک سرور مرکزی است.
فاز گوگن (Goguen) | قراردادهای هوشمند
فاز گوگن از سال ۲۰۲۱ تاکنون قابلیت قراردادهای هوشمند را به کاردانو اضافه کرده و آن را از شبکه تراکنشمحور به پلتفرمی برای ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز تبدیل کرده است. هسته این فاز زبان برنامهنویسی پلوتوس بر پایه Haskell و ابزار مارلو است.
گوگن با هدف دمکراتیک کردن توسعه طراحی شده است تا هم توسعهدهندگان حرفهای و هم افراد غیرمتخصص بتوانند از فناوری بلاکچین استفاده عملی کنند. هدف این بود که حتی کسانی که برنامهنویسی بلد نیستند، بتوانند از قابلیتهای بلاکچین بهره ببرند. این گامها باعث میشود کاردانو به تدریج از حالت آزمایشی خارج شده و به یک پلتفرم کاربردی برای برنامههای واقعی تبدیل شود. این فاز کاردانو را به رقیبی برای اتریوم تبدیل کرده، اما انتقاداتی درباره پیچیدگی پلوتوس و تاخیر در راهاندازی کامل قابلیتها وجود دارد.
پروژه کاردانو دارای وایت پیپر نیست.
فاز باشو (Basho) | بهبود مقیاسپذیری
فاز باشو با هدف بهبود عملکرد شبکه کاردانو بر افزایش سرعت و قدرت آن متمرکز شده است. این فاز کاردانو را قادر میسازد تا هزاران تراکنش در ثانیه را بدون کندی یا افزایش هزینه پردازش کند. تکنولوژیهایی مانند هیدرا (Hydra) در اینجا نقشآفرینی میکنند که مشابه اضافه کردن لاینهای بیشتر به یک بزرگراه برای کاهش ترافیک است.
فاز باشو همچنین امکان ساخت زنجیرههای جانبی را فراهم میکند تا برنامههای خاص بتوانند روی شبکههای جداگانه اما متصل به کاردانو اجرا شوند و فشار اصلی شبکه کم شود. هدف نهایی این است که کاردانو برای استفادههای سنگین مانند سیستمهای بانکی یا دولتی نیز مناسب باشد.
فاز ولتر (Voltaire) | حاکمیت و رایگیری
آخرین مرحله پروژه کاردانو فاز ولتر نامیده میشود. در این مرحله فناوری خودارزیابی به ساختار شبکه افزوده میشود. دارندگان توکن آدا به عنوان مالکان واقعی این شبکه شناخته میشوند و نقش مهمی در شکلگیری آینده آن ایفا خواهند کرد. با پایان این دوره Cardano به طور کامل غیرمتمرکز شده و دیگر تحت نظر شرکت IOHK نخواهد بود.
نگاه چارلز هاسکینسون (خالق کاردانو) به آینده کاردانو
چارلز هاسکینسون نگاه خود به آینده این پلتفرم را نه بر پایه پیشبینیهای کوتاه مدت قیمتی، بلکه بر اساس تحولات فنی و گسترشهای کاربردی بنا میکند. به باور او ارزش کاردانو در بلند مدت از طریق جذب پروژههایی در حوزه دیفای یا راهحلهای هویت دیجیتال تعیین میشود؛ اکوسیستمی که هدفش تبدیل شدن به زیرساختی جهانی برای اقتصادهای در حال توسعه است. خالق کاردانو میگوید:
ما به دنبال ایجاد یک اکوسیستم پایدار و مقیاسپذیر هستیم که بتواند به نیازهای جهانی پاسخ دهد.
در مورد پیشبینی قیمت کاردانو در سال ۲۰۲۵، او از اظهار نظر مستقیم پرهیز میکند اما با اشاره به رشد حجم کاربران و پروژههای مبتنی بر کاردانو بیان میکند که «رشد قیمت تابعی از پذیرش فناوری است، نه هیجان بازار». او خوشبین است که با تکمیل نقشه راه فنی و افزایش مشارکت نهادها، کاردانو میتواند به جایگاهی رقابتی در بازار دست یابد.
هیچ پلتفرمی بدون ریسک نیست، اما کاردانو با روش علمی و شفافیت در توسعه، از بسیاری رقبا متمایز است.
او سرمایهگذاری روی کاردانو را شرطبندی بر تحقیقات دانشگاهی و رویکردی سیستماتیک برای حل مشکلات بلاکچین میداند، رویکردی که به گفته او احتمال موفقیت را در افق ۵ تا ۱۰ ساله افزایش میدهد.
هاسکینسون ترجیح میدهد به جای عددسازی بر معیارهایی مانند افزایش کیفیت قراردادهای هوشمند یا مشارکت جامعه توسعهدهندگان تمرکز کند. نشانههایی که از نظر او ارزش واقعی را بهتر از نمودارها فاش میکنند.
از زمان شروع کار چارلز هاسکینسون نگاه بسیار مثبتی به پروژه کاردانو داشت.
جنجالها و انتقادات پیرامون هاسکینسون و کاردانو چیست؟
چارلز هاسکینسون همیشه در مرکز توجه و انتقاد جامعه کریپتو قرار داشته است. کاردانو وعدههایی بزرگ مثل مقیاسپذیری بالا، امنیت و تمرکززدایی داده، اما پیادهسازی این وعدهها با مشکلاتی همراه بوده که انتقادهای را برانگیخته است. در ادامه به برخی از این جنجالها میپردازیم:
یکی از اصلیترین انتقادها به تاخیر در تحقق بهروزرسانیها مربوط میشود. برای مثال آپدیت آلونزو که امکان اجرای قراردادهای هوشمند را فراهم میکرد، با تاخیرهای مکرر مواجه شد و این موضوع به شکلی گسترده مورد اعتراض جامعه قرار گرفت. منتقدان بر این باورند این عقب افتادنها باعث شده کاردانو در رقابت با پروژههایی مانند اتریوم یا سولانا جا بماند.
هاسکینسون گاهی با واکنشهای تند به منتقدان یا مطرح کردن ادعاهای بلندپروازانه بدون ارائه سند کافی، متهم به ایجاد انتظارات غیر واقعی شده است. برخی این رفتارها را عاملی برای کاهش اعتماد به پروژه میدانند.
مسائل فنی مانند سرعت تراکنشها و کارمزدها نیز زیر سوال رفته است. اگرچه کاردانو از الگوریتم اجماع «اوروبوروس» استفاده میکند، اما برخی کاربران عملکرد آن را در شرایط شلوغی شبکه چندان مطلوب ارزیابی نمیکنند.
در زمینه تمرکززدایی نیز شکهایی وجود دارد. با وجود شعارهای کاردانو درباره توزیع قدرت، برخی تحلیلها نشان میدهند بخش قابل توجهی از سکههای ADA در اختیار تعداد محدودی کیف پول است که این موضوع تناقضی با اهداف اولیه پروژه ایجاد کرده است.
هاسکینسون و تیم کاردانو در پاسخ به این انتقادات، بر اولویت امنیت و تحقیقات علمی نسبت به سرعت توسعه تاکید میکنند. آنها ادعا دارند که رویکرد محتاطانهتر، پایداری بلند مدت کاردانو را تضمین خواهد کرد. اما با این شرایط احتمالا تا محقق شدن کامل وعدهها، جنجالها ادامه خواهند داشت.
کاردانو در حال حاضر میزبان بیش از هزار سیستم و برنامه غیرمتمرکز است.
تاثیر چارلز هاسکینسون بر دنیای بلاکچین چگونه بود؟
چارلز هاسکینسون با ترکیبی از جسارت فکری و روحیه چالشطلبی نه تنها فناوری بلاکچین را پیش برد، بلکه جریان رقابتی جدیدی در این حوزه ایجاد کرد. حضور او در اتریوم و بعدتر خروج جنجالیاش به دلیل اختلافات استراتژیک با بوترین، نشان داد که تفاوتهای دیدگاه در دنیای غیرمتمرکز میتواند به جای توقف نوآوری، مسیرهای موازی برای رشد را باز کند. هاسکینسون با تاسیس IOHK و ساخت کاردانو، رقیبی علمیپژوهشی برای اتریوم پرورش داد و توسعهدهندگان را وادار کرد تا استانداردهای فنی خود را با معیارهای آکادمیک تطبیق دهند. او با انتقادهای صریح از سطحینگری در برخی پروژهها، جامعه را به سمت عمق بخشیدن به مفاهیم امنیت و مقیاسپذیری سوق داد. هاسکینسون در یکی از مصاحبههایش گفت:
اگر همه با هم موافق باشند، هیچ نوآوریای رخ نمیدهد. اختلاف نظر سوختی است که موتور پیشرفت را روشن نگه میدارد.
چارلز هاسکینسون در حال حاضر روی چه پروژههایی کار میکند؟
هاسکینسون همچنان تمرکز اصلی خود را بر توسعه کاردانو به عنوان یک پلتفرم بلاکچین نسل سوم معطوف کرده است. او در حال حاضر بر روی اجرای فاز نهایی ولتر (Voltaire) تمرکز دارد که با افزودن سیستم حاکمیت غیر متمرکز و خزانه داری جامعهمحور، کاردانو را به یک اکوسیستم خودگردان تبدیل میکند.
علاوه بر این هاسکینسون از طریق IOHK، مشارکتهای استراتژیکی با دولت اتیوپی و سازمانهای بینالمللی برای پیادهسازی بلاکچین در حوزههایی مانند آموزش و زنجیره تامین آغاز کرده است.
چارلز هاسکینسون در شبکه یوتیوب، اینستاگرام و ایکس دارای اکانت فعال است.
جمعبندی
چارلز هاسکینسون با پیشینهای در ریاضیات و مشارکت در پروژههای پیشرویی مانند اتریوم و بیتشیرز، مسیر خود را با خلق کاردانو به عنوان پلتفرمی علمی و مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام تثبیت کرد. او با اصرار بر پژوهشهای آکادمیک و نقشهراه چندمرحلهای کاردانو، تلاش کرد اکوسیستمی امن و مقیاسپذیر ایجاد کند.
با این حال انتقادهایی به تاخیرهای توسعه، تمرکزگرایی پنهان در توزیع آدا و رفتارهای رسانهای جنجالی او مطرح شده است. کاردانو با نوآوریهایی مانند قراردادهای هوشمند پلوتوس و سیستم رایگیری جامعهمحور، رقیبی جدی در حوزه بلاکچین محسوب میشود. اما موفقیت نهایی آن منوط به تحقق وعدههای باقیمانده و جذب مشارکت گستردهتر است.
سوالات متداول
چرا هاسکینسون از اتریوم جدا شد؟
هاسکینسون به دلیل اختلاف نظر با ویتالیک بوترین بر سر مدل حکمرانی اتریوم از این پروژه جدا شد. او خواستار ساختاری سهامی و با تمرکز بر جذب سرمایهگذاری بود، در حالی که بخشی از تیم از جمله بوترین رویکرد غیرانتفاعی را ترجیح میدادند.
آیا هاسکینسون به فکر راهاندازی پروژه جدیدی بعد از کاردانو است؟
تاکنون هیچ نشانه رسمی از برنامهریزی هاسکینسون برای راهاندازی پروژه جدیدی خارج از کاردانو مشاهده نشده است. او تاکید دارد که تمرکز اصلیاش روی تکمیل نقشه راه کاردانو، از جمله آپدیتهای کلیدی است.
نظر چارلز هاسکینسون درباره میم کوینها و پروژههای بحثبرانگیز کریپتویی چیست؟
هاسکینسون میم کوینها را «سرگرمیهای خطرناک» میداند که ارزش واقعی به اکوسیستم اضافه نمیکنند. با این حال از حق توسعهدهندگان برای خلق پروژههای متنباز حتی بحثبرانگیز دفاع میکند و معتقد است بازار باید پروژههای بیارزش را حذف کند.
آیا هاسکینسون از بیت کوین و اتریوم در سبد سرمایهگذاری خود استفاده میکند؟
او بارها تایید کرده که علاوه بر ADA، بیت کوین و اتریوم را نیز در سبد سرمایهگذاری خود نگهداری میکند. هاسکینسون معتقد است تنوعبخشی در داراییهای دیجیتال یک استراتژی منطقی است و به این دو ارز بزرگ احترام میگذارد.
دیدگاه او درباره برنامههای دولتی برای نظارت و قانونگذاری در صنعت کریپتو چیست؟
هاسکینسون خواستار قوانین شفاف و متعادل است که هم از کاربران محافظت کند و هم مانع نوآوری نشود. او مخالف نظارت شدید دولتی است و معتقد است تمرکززدایی باید اصل پایدار صنعت باقی بماند.
هاسکینسون چه نظری درباره توسعهدهندگان مستقل و پروژههای متنباز روی کاردانو دارد؟
او از مشارکت جامعه توسعهدهندگان در کاردانو استقبال میکند. به گفته او: آپدیتهای آینده حق تصمیمگیری را بیشتر به جامعه واگذار میکند.
آیا هاسکینسون شخصا در تصمیمگیریهای کاردانو دخالت میکند یا این روند کاملا غیرمتمرکز است؟
اگرچه هاسکینسون بهعنوان بنیانگذار نفوذ معنوی دارد، اما ادعا میشود تصمیمگیریهای فنی و حکمرانی بر اساس پروتکلهای از پیش تعیین شده و رای جامعه انجام میشود. پس از آپدیت فورک، نقش او به طور رسمی کاهش خواهد یافت.
مریم طحافچی هستم، دارای مدرک لیسانس روانشناسی از دانشگاه پیام نور و مدرک ویراستاری. با سابقه 6 ساله در این زمینه، علاقهمند به تحریر و نوشتن شدم و پس از کار در حوزه ویرایش، به تدوین محتوا و نوشتن مقالات پرداختم. تجربه دو سالهام در حوزه ارزهای دیجیتال و کریپتوکارنسی، علاقهام به نوشتن در این زمینه به خصوص روانشناسی ترید را تقویت کرد. از بین رمزارزها، آدا (ADA) یکی از محبوبترینهای من است.
اولین نفری باشید که نظر می دهید