استراتژی معاملاتی پایه و اساس معامله موفق در بازار سرمایه است و بدون آن شکست تریدر در بازار حتمی خواهد بود. استراتژی معاملاتی به معاملات شما نظم داده و مشخص میکند چه زمانی و با چه مقدار از سرمایه روی کدام نماد اقدام به خرید و فروش کنید. در این مطلب انواع استراتژی معاملاتی و شیوه ایجاد یک استراتژی موفق را توضیح خواهیم داد.
استراتژی معاملاتی چیست؟
فعالیت در بازارهای مالی پر نوسانی مثل ارز دیجیتال بدون برنامه مشخص بیگدار به آب زدن است و معاملهگر با اولین موج بزرگ غرق خواهد شد. برای موفقیت در بازاری که نهنگهای ریز و درشت در آن به دنبال شکار هستند، باید یک برنامه مشخص و از پیش تعیینشده داشته باشید. این برنامه همان استراتژی معاملاتی است و شامل مجموعهای از قوانین و معیارها برای انتخاب بازار هدف، روش تحلیل و ابزارهای آن، سبک معاملات، تایم فریم ترید و مدیریت سرمایه و ریسک است.
استراتژی های معاملاتی به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم میشوند. استراتژیهای فعال (Active Trading) بر روی معاملات مکرر و سودآوری کوتاهمدت تمرکز داشته و از تحلیل تکنیکال برای شناسایی فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند. استراتژیهای غیرفعال (Passive Trading) بر روی معاملات کمخطر و سودآوری بلندمدت تمرکز دارند. در این روش از تحلیل فاندامنتال برای شناسایی ارزش ذاتی یک دارایی استفاده میشود.
یک جمله معروف در بازارهای مالی این است که به اندازه تعداد تریدرها استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر نمیتوان یک استراتژی معاملاتی خاص را به عنوان نسخه واحد برای همه افراد پیچید و هر کس باید بر اساس میزان سرمایه، سطح دانش فنی، روانشناسی فردی و سطح ریسکپذیری راهبرد مناسب خود را توسعه دهد.
معاملهگران استراتژی های را بر اساس عوامل مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل بازار، شاخصهای فنی، تحلیل بنیادی، تحمل ریسک فردی و اهداف مالی خود توسعه میدهند. برای اجتناب از سردرگمی در ابتدای راه ترید یک استراتژی را انتخاب کرده و دستکم برای شش ماه آن را تست کنید.
استراتژی معاملاتی بر اساس نوع بازار و سبک معامله انواع مختلفی مثل ترید روزانه، هولد کردن، سویینگ، آربیتراژ، هجینگ و اسکالپ دارد که در ادامه آنها را توضیح خواهیم داد.
چگونه استراتژی معاملاتی مناسب داشته باشیم
یک استراتژی معاملاتی جامع باید جوانب ریز و درشت ترید از انتخاب بازار گرفته تا زمان ورود و خروج به پوزیشن را دربرگیرد. موارد مهم در تعیین استراتژی معاملاتی مناسب شامل موارد زیر میشود:
۱. بازار هدف
نخستین گام در تعیین استراتژی معاملاتی مناسب انتخاب بازاری است که قصد فعالیت در آن را دارید؛ چرا که این کار شما را از سردرگمی خارج کرده و روی یک بازار خاص متمرکز میکند. بازار را باید بر اساس خودشناسی، میزان سرمایه و سطح دانش فنی انتخاب کنید؛ برای مثال اگر ریسکپذیری بالایی دارید و به فناوریهای جدید علاقمند هستید، سراغ خرید ارز دیجیتال در صرافی رمزینکس بروید که نوسان گستردهای دارد. در صورتی که سرمایه زیادی دارید اما ریسکپذیر نیستید، سراغ بازار فارکس بروید که عمق بیشتری برای پوشش دارایی داشته و نوسانهای کمتری را شاهد است.
۲. سبک تحلیل
سبکهای مختلفی برای تحلیل بازار وجود دارد که شامل تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و ترکیبی از آنهاست. تحلیل تکنیکال یا فنی به بررسی دادههای قیمت تاریخی و الگوهای نمودار برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده میپردازید اما تحلیل بنیادی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی به ارزیابی شاخصهای اقتصادی خرد و کلان، شرایط مالی پروژه و اخبار پیرامون آن مربوط میشود.
پیش از انتخاب هر یک از این روشها باید به تئوری و ابزارهای آن مسلط باشید. همچنین میتوانید پیش از خرید و فروش ارز دیجیتال یک دارایی را از نظر تکنیکال بررسی کرده و برای اطمینان بیشتر آن را به روش بنیادی هم تحلیل کنید.
۳. سبک معاملاتی
معاملهگران از روشهای مختلفی برای ترید استفاده میکنند که شامل ترید روزانه، اسکالپ، هولد، سویینگ و پوزیشن تریدینگ میشود.
- سویینگ یا نوسانگیری دومین سبک رایج است و در آن داراییها پس از چند روز یا چند هفته فروخته میشوند.
- ترید روزانه رایجترین سبک است و شامل خرید و فروش داراییها در همان روز معاملاتی است.
- سومین سبک محبوب پوزیشن تریدینگ است و تریدرها در این روش داراییها را برای دورههای طولانی، معمولاً هفتهها یا ماهها، نگهداری کرده و سپس معامله میکنند. اسکالپینگ برای نوسانگیری در چند دقیقه یا حتی ثانیه از دیگر روشهای محبوب ترید است. در ادامه مزایا و معایب هر یک از این روشها را بیشتر توضیح میدهیم.
پیشنهاد خواندنی: معرفی بهترین ارز دیجیتال برای ترید روزانه
۴. معیارهای ورود و خروج
تعیین معیارهای روشن برای تصمیم گیری در مورد زمان ورود به معامله (خرید یا فروش دارایی) و زمان خروج از معامله (بستن موقعیت) از نکات بسیار مهم است. این معیارها بر اساس روانشناسی فردی، شاخصهای تحلیل تکنیکال و بنیادی و پارامترهای مدیریت ریسک تعیین میشوند.
برای مثال اگر زمان زیادی برای ترید ندارید، نباید سراغ اسکالپینگ و ترید روزانه بروید؛ چون این روشها نیازمند تمرکز روی نمودار هستند. اگر اهداف بلندمدت برای خود در نظر گرفتهاید، هولد یا پوزیشن تریدینگ برای شما بهترین انتخاب است.
۵. حجم معامله
تعیین اندازه مناسب هر معامله بر اساس میزان سرمایه، تحمل ریسک معاملهگر و پاداش بالقوه پوزیشن مشخص میشود. برای مثال اگر کل بودجه شما ۱۰۰۰ دلار است، نباید با ۵۰۰ دلار وارد یک معامله حتی با ریسک متوسط شوید. تعیین این مورد در استراتژی معاملاتی به مدیریت سرمایه و بهبود بازدهی شما کمک میکند.
۶. مدیریت ریسک
مدیریت ریسک مثل مقاومسازی ساختمان در برابر زلزله است. هر قدر هم ساختمان شما زیبا، مجلل و پرخرج باشد، بدون مقاومسازی با کوچکترین پس لرزه آوار خواهد شد. هدف از مدیریت ریسک در استراتژی معاملاتی، محدود کردن ضررهای احتمالی و محافظت از سرمایه معاملهگر در برابر نوسانهای شدید است. این فرایند شامل تنظیم دستورهای توقف ضرر برای خروج خودکار از یک معامله زیانده با قیمت از پیش تعیینشده، رعایت دستورالعملهای دقیق حجم معامله و تکنیکهای هجینگ و متنوعسازی برای پخش ریسک در داراییهای مختلف است.
۷. خودشناسی
داشتن ذهنی منظم برای اتخاذ تصمیمات عینی و غالبا دشوار، دنبال کردن استراتژی حتی در شرایط سخت، مدیریت احساسات، نگرفتن تصمیمهای تکانشی، اجتناب از معامله بیش از حد و متعهد ماندن به اهداف بلندمدت اهمیت بسیار زیادی دارد.
برای مثال بسیاری از معاملهگران احساسی در دورههای رشد بازار دچار پدیدهای بهنام فومو (FOMO) شده و با این تصور که از بازار جامانده و باید هرچه سریعتر وارد معامله شوند، متحمل خسارت میشوند.
عدهای دیگر هم به شدت محتاط بوده و جسارت کافی برای بهره بردن از فرصتهای طلایی را ندارند. این نوع تصمیمات در اکثر موارد هیچ عایدی خاصی جز زیان هنگفت ندارد. بنابراین برای تدوین یک استراتژی معاملاتی دقیق باید به خودشناسی رسیده باشید.
پیشنهاد خواندنی: چگونه تریدر حرفهای شویم؟
انواع استراتژی معاملاتی
معاملهگران استراتژیهای مختلفی را برای سرمایهگذاری در بازارهای بورس، فارکس و ارز دیجیتال به کار میگیرند که از نظر روش تحلیل، مدت نگهداری دارایی، حجم معامله و روش ترید با هم تفاوت دارند.
استراتژیهای معاملاتی بر اساس روش تحلیلی مورد استفاده به دو دسته تکنیکال و فاندامنتال تقسیم میشوند که در اولی از تحلیل قیمت و حجم معاملات برای پیشبینی حرکت قیمت استفاده میشود. این استراتژی بر اساس فرضیهای استوار است که الگوهای قیمت گذشته برای پیشبینی قیمت آینده استفاده میشوند.
استراتژی فاندامنتال از عوامل بنیادی مانند دادههای اقتصادی، گزارشهای مالی و اخبار شرکتها برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی استفاده میکند. این استراتژی بر این فرضیه استوار شده که قیمت یک دارایی در نهایت به ارزش ذاتی آن نزدیک میشود. در ادامه رایجترین استراتژیهای معاملاتی را همراه با مزایا و معایب هر کدام توضیح میدهیم.
۱. استراتژی اسکالپ (Scalping)
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی با فرکانس بالا است که در آن معاملهگران تعداد زیادی معاملات کوچک را در یک بازه زمانی بسیار کوتاه از چند ثانیه تا چند دقیقه انجام میدهند تا از ریزترین حرکات قیمت سود ببرند.
انجام این معامله نیاز به سرمایه بالا دارد و با ریسک و استرس بالایی همراه است بنابراین اگر سرمایه محدود یا ریسکپذیری پایین دارید، استراتژی معاملاتی اسکالپ مناسب شما نیست.
مزایا:
- دریافت سودهای کوچک و ثابت
- احتمال پایین قرار گرفتن در معرض نوسان شدید
- سودآوری در بازار راکد
معایب:
- نیاز به مهارت تحلیل فنی پیشرفته
- هزینههای معاملاتی بالا نسبت به سود بالقوه
- پتانسیل سود محدود در هر معامله
برای آشنایی بیشتر با این استراتژی معاملاتی، مقاله اسکالپ چیست را بخوانید.
۲. معاملات روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه شامل اجرای چندین معامله در یک روز است و معمولاً از تحلیل تکنیکال برای شناسایی الگوهای قیمتی کوتاهمدت استفاده میکند. هدف معاملهگران کسب سود از حرکات کوتاه مدت قیمت است و معمولاً کمتر از ۲۴ ساعت پوزیشن بسته میشود.
مزایا:
- تعیین سریع سود و زیان
- احتمال پایین نوسانهای شدید
- بهره بردن از نوسانات قیمتی روزمره
معایب:
- هزینه تراکنش بالا به دلیل معاملات مکرر
- استرس و فشار روحی
- نیاز به چک کردن مداوم بازار
۳. استراتژی سویینگ (Swing Trading)
معاملات سویینگ یا نوسانگیری روی معاملات چند روزه تا حداکثر چند هفتهای تمرکز دارد و برای کسانی مناسب است که قصد ترید در کنار شغل اصلی خود را دارند. در این روش از تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندهای قیمتی استفاده میشود و معاملهگران نقاط ورود و خروج از پوزیشن را حداکثر تا فاصله چند هفته تعیین میکنند.
مزایا:
- نیاز کمتر به نظارت مداوم
- هزینه تراکنش کمتر در مقایسه با معاملات روزانه
معایب:
- نیاز به مهارت تحلیل تکنیکال
- احتمال از دست دادن فرصتهای کوتاه مدت
- احتمال تغییر شدید و ناگهانی روند
برای آموزش کامل این استراتژی معاملاتی، مقاله سوئینگ تریدینگ چیست را مطالعه کنید.
۴. پیگیری روند (Trend Following)
استراتژی پیگیری روند شامل شناسایی و سوار شدن بر روند غالب بازار است. تریدرها در یک روند صعودی خرید کرده و دارایی خود را در روند نزولی میفروشند. این روش در ظاهر آسان بهنظر میرسد؛ اما شناسایی دقیق روند بازار نیازمند تحلیل دقیق است و معمولا تریدرهای مبتدی در دام شدوهای بزرگ و کندلهای ساختگی گرفتار میشوند.
مزایا:
- پتانسیل سود در طول روندهای قوی
- معاملات کمتر نسبت به ترید روزانه یا سویینگ
- تحلیل مبتنی بر اندیکاتورهای تکنیکال
معایب:
- دشوار بودن شناسایی روند دقیق
- خطر سیگنالهای نادرست در بازار متلاطم
- نیاز به صبر و طاقت زیاد
۵. استراتژی آربیتراژ (Arbitrage)
تعداد بسیار بالای صرافیهای ارز دیجیتال و بروکرهای فارکس و سهام باعث شده یک نماد یکسان در برخی آنها با قیمتهای متفاوتی معامله شود. این ناکارآمدی به تریدرها فرصت میدهد در یک صرافی اقدام به خرید رمزارز کرده و در صرافی دیگر با قیمت بالاتر بفروشند.
هر چند که فرصت این نوع معامله به ندرت پیش آمده و بسیار کوتاه خواهد بود؛ اما شانس کسب سود بدون ریسک را با معاملهگران میدهد. تریدرهای حرفهای برای پیادهسازی استراتژی آربیتراژ از باتهای پیشرفته و الگوریتمهای پیچیده بهره میبرند.
مزایا:
- سطح بسیار پایین ریسک
- عدم وابستگی به روند بازار
- سودآوری بالقوه بالا
معایب:
- نیاز باتهای پیشرفته و تاخیر بسیار کم
- کوتاه بودن فرصتهای آربیتراژ
- محدود شدن سود به خاطر هزینههای معاملاتی
در مقاله آربیتراژ چیست، توضیحات کاملتری درباره این موضوع دادهایم و مطالعه آن را به شما پیشنهاد میدهیم.
۶. استراتژی نگهداری بلندمدت (Hold Trading)
نگهداری بلندمدت دارایی برای چند ماه یا حتی چند سال یک استراتژی معاملاتی غیرفعال است و به عنوان هولد یا پوزیشن تریدینگ شناخته میشود. در این روش تریدر بدون توجه به نوسانهای روزانه و هفتگی بازار، دارایی مناسب را بر اساس تحلیل فاندامنتال شناسایی کرده و فقط در صورتی ضرر میکند که ارزش آن به طور دائم کاهش یابد.
این روش به مراتب از ترید روزانه سادهتر بوده و مناسب کسانی است که ریسکپذیری پایینی داشته و زمان یا علاقهای برای بررسی مداوم بازار ندارند.
مزایا:
- ریسک بسیار پایین
- عدم نیاز به چک کردن مرتب بازار
- سودآوری بالقوه بالا
- سادگی و عدم نیاز به تحلیل پیشرفته
معایب:
- در دسترس نبودن سرمایه برای مدت طولانی
- بازدهی کم در کوتاه مدت
- نیاز به صبر زیاد
اگر به توضیحات بیشتری در این زمینه نیاز دارید، مقاله هودل یا هولد کردن چیست را بخوانید.
۷. استراتژی هجینگ (Hedging)
هجینگ یا پوشش ریسک شامل استفاده از ابزارهای مالی برای جبران زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. معاملهگران در هجینگ وارد یک موقعیت معاملاتی در جهت عکس معامله اولیه شده یا از مشتقات و سایر داراییها برای محافظت در برابر تغییرات نامطلوب قیمت استفاده میکنند.
این روش به محاسبات دقیق نیاز دارد و بیشتر توسط تریدرهای نهادی از جمله صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردان بهکار میرود.
مزایا:
- محافظت در برابر ریسکها
- کاهش نوسانات کلی سبد سرمایهگذاری
معایب:
- افزایش پیچیدگی معاملات
- تحمیل هزینههای اضافه
- محدود شدن سود در شرایط بازار مطلوب
معاملهگران مبتدی معمولا از یک استراتژی مشخص پیروی میکنند اما تریدهای حرفهای عناصر استراتژیهای مختلف را بر اساس شرایط بازار ترکیب کرده و خود را با اوضاع جاری بازار تطبیق میدهند.
سوالات متداول
چگونه استراتژی ترید را آزمایش کنیم؟
برای آزمایش میزان موفقیت استراتژی باید دادههای تاریخی شامل حجم معامله و قیمتها را جمعآوری کرده و با پیادهسازی استراتژی روی آنها به صورت دستی یا با استفاده از یک نرمافزار بک تست انجام دهید. سپس نتایج را ارزیابی کنید تا نقاط ضعف و قوت آن مشخص شود. پلتفرمهای مختلفی مانند Microsoft Excel، Ninjatrader و Trade Station برای آزمایش استراتژی در دسترس هستند.
چگونه بهترین استراتژی ترید را برای خود انتخاب کنیم؟
بهترین استراتژی ترید را باید بر اساس ویژگیهای فردی و با توجه به میزان بودجه، سطح ریسکپذیری، زمان آزاد روزانه و سطح دانش فنی انتخاب کرده و با مدیریت سرمایه همراه کنید.
منابع: ig | wallstreetmojo | corporatefinanceinstitute
نظرات کاربران
اولین نفری باشید که نظر می دهید